- 145
- 1000
- 1000
- 1000
نگرش صحیح به دین و مفاهیم دینی، جلسه یازدهم
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «نگرش صحیح به دین و مفاهیم دینی»، جلسه یازدهم، سال 1402
تقوا یک مفهوم و واژه فرادینی است، اهل مراقبت و دقت بودن صفتی است که به انسانهای بیدین هم میشود داد و یک انسانی که دین هم نداشته باشد و اعتقادات نداشته باشد، اهل تقوا باشد محترم است و حتماً اگر حجت بر او تمام بشود اهل دین خواهد شد. مثلاً دیدید در توصیف بعضیها فراتر از بحثهای مذهبی و معنوی میگویند انسان دقیق و مراقب و مراعات کننده است. شما میخواهید مثلاً بچهتان را شوهر بدهید یا بخواهید کسی را برای فرزندتان به همسری برگزینید یکی از نکات همین است همیشه، اهل مراعات هست یا نه؟ اهل مراعات یعنی اهل تقوا، پس کلمه تقوا کف آن میتواند حتی بدون دین تصور بشود، سقف تقوایی این است که آن برنامه مراقبت را از دین گرفته و اوج آن هم این است که برنامه مراقبت را به عالیترین انگیزه انسان یعنی تقرب به خدا در نظر میگیرد. بالاخره از مراقبت خارج نمیشود و این خیلی مهم است که ما بدانیم. یک کوچک هم فرقش را با اخلاق بگویم اخلاق ممکن است این گونه معنا شود لااقل ممکن است این گونه معنا شود چون بخشی از معنای اخلاق خصوصا اخلاق افلاطونی که در ادبیات ما خصوصاً بیشتر رایج است این است که شما چه صفتهایی داری؟ و این صفتها بخشی از آن به صورت ژنتیک ارثی به انسان رسیده است. مثلاً من و شما اگر آدم متواضعی باشیم و این تواضع را ارثی در فامیل و فرهنگ به ارث بردیم و داریم آن را.
هنر در آن قدرت مراقبت است یعنی ما ممکن است با همین صفات روزگار بگذرانیم و کارمان راه بیفتد و انسان خوبی باشیم و مشهور باشیم به انسان متواضع و خوب، خدا حواسش هست میفرماید نه، من قدرت مقاومت در برابر نوسانات روحی و روزگار را در تو میخواهم که آن را چقدر اهل مراقبت هستی، که تقوا یکی از مهمترین آثاری که ایجاد میکند کلمه قدرت هست، انسان قوی میشود، وقتی که در مورد یاران امام زمان توصیف میفرمایند، میفرمایند قدرت 40 مرد را دارد، این قدرت خیلی موضوع مهمی است که برآمده از تقوا است. اینجا دیگر اگر کسی بچهای مثبتی بود ولی ضعیف بود معلوم میشود که مثبت بودن آن ارثی است و ضعیف بودن آن ناشی از این است که اهل مراقبت و دقت نیست چون عضلات روحی انسان قوی میشود که انسان مدام مراقب باشد.
تقوا یک مفهوم و واژه فرادینی است، اهل مراقبت و دقت بودن صفتی است که به انسانهای بیدین هم میشود داد و یک انسانی که دین هم نداشته باشد و اعتقادات نداشته باشد، اهل تقوا باشد محترم است و حتماً اگر حجت بر او تمام بشود اهل دین خواهد شد. مثلاً دیدید در توصیف بعضیها فراتر از بحثهای مذهبی و معنوی میگویند انسان دقیق و مراقب و مراعات کننده است. شما میخواهید مثلاً بچهتان را شوهر بدهید یا بخواهید کسی را برای فرزندتان به همسری برگزینید یکی از نکات همین است همیشه، اهل مراعات هست یا نه؟ اهل مراعات یعنی اهل تقوا، پس کلمه تقوا کف آن میتواند حتی بدون دین تصور بشود، سقف تقوایی این است که آن برنامه مراقبت را از دین گرفته و اوج آن هم این است که برنامه مراقبت را به عالیترین انگیزه انسان یعنی تقرب به خدا در نظر میگیرد. بالاخره از مراقبت خارج نمیشود و این خیلی مهم است که ما بدانیم. یک کوچک هم فرقش را با اخلاق بگویم اخلاق ممکن است این گونه معنا شود لااقل ممکن است این گونه معنا شود چون بخشی از معنای اخلاق خصوصا اخلاق افلاطونی که در ادبیات ما خصوصاً بیشتر رایج است این است که شما چه صفتهایی داری؟ و این صفتها بخشی از آن به صورت ژنتیک ارثی به انسان رسیده است. مثلاً من و شما اگر آدم متواضعی باشیم و این تواضع را ارثی در فامیل و فرهنگ به ارث بردیم و داریم آن را.
هنر در آن قدرت مراقبت است یعنی ما ممکن است با همین صفات روزگار بگذرانیم و کارمان راه بیفتد و انسان خوبی باشیم و مشهور باشیم به انسان متواضع و خوب، خدا حواسش هست میفرماید نه، من قدرت مقاومت در برابر نوسانات روحی و روزگار را در تو میخواهم که آن را چقدر اهل مراقبت هستی، که تقوا یکی از مهمترین آثاری که ایجاد میکند کلمه قدرت هست، انسان قوی میشود، وقتی که در مورد یاران امام زمان توصیف میفرمایند، میفرمایند قدرت 40 مرد را دارد، این قدرت خیلی موضوع مهمی است که برآمده از تقوا است. اینجا دیگر اگر کسی بچهای مثبتی بود ولی ضعیف بود معلوم میشود که مثبت بودن آن ارثی است و ضعیف بودن آن ناشی از این است که اهل مراقبت و دقت نیست چون عضلات روحی انسان قوی میشود که انسان مدام مراقب باشد.
تاکنون نظری ثبت نشده است