- 410
- 1000
- 1000
- 1000
ماجرای یک جنایت قانونی، جلسه ششم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «ماجرای یک جنایت قانونی»، جلسه ششم: عبرت از تاریخ، سال 1403
خوارج یک نوع دیندارانی بودند که حال مردم را از دینداری بهم میزدند. برخی از بزرگان ما راجع به خوارج سخن فرمودهاند، ولی جامع نفرمودهاند، حال یا در صدد بیان جامعه نبودند، یا اطلاعاتشان جامع نبوده است.
خوارج صرفاً خشکه مقدّس نبودهاند، خوارج صرفاً عدّهای آدمِ محکمِ دیندار نبودند، که اگر ما خواستیم کسی را بخاطر دینداری او نقد کنیم، به او برچسب خوارج بزنیم، یا به برخی از جریانهای غلطِ عدالتخواهی برچسبِ خوارج بزنیم. خوارج بشدّت ضدّ بنی امیّه بودند، لذا طبق تحقیقات ما اثر جدّی از آنها در سپاه کوفه در مقابل امام حسین علیه السلام نمیبینیم.
نمیشود قتلِ امام حسین علیه السلام را به گردنِ خوارج انداخت، که بعد بیاییم و از این موضوع استفاده کنیم که اگر امروز در جامعهای هستیم که عدّهای خشکه مقدّس هستند و در حال آسیب زدن هستند، به آنها «قاتلِ امام حسین علیه السلام» بگوییم. انسان باید در همه چیز انصاف را رعایت کند.
خوارج بشدّت ضدّ بنی امیّه بودند، بیش از اینکه دشمنِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه باشند، دشمنِ بنی امیّه بودند. بخشی از درگیری خوارج با امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و امام حسن مجتبی صلوات الله علیه هم بر سر دشمنیشان با بنی امیّه بود. امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را تخطئه میکردند که چرا با معاویه نمیجنگی. آمدند تا به شرطِ جنگ با معاویه با امام حسن مجتبی صلوات الله علیه بیعت کنند، حضرت نپذیرفت و اینها هم بیعت نکردند، اما وقتی احساس کردند امام حسن مجتبی صلوات الله علیه میخواهد به سمت معاویه لشگرکشی کند، آمدند و بیعت کردند، ولی وقتی حضرت خواست که آتشبس را امضاء کند، به ران مبارک امام خنجر زدند و او را نعوذبالله خائن به اسلام دانستند. غلط کردند، اما ضدّ بنی امیّه بودند.
ما باید این جریان را درست بشناسیم، این جریان بر ضدّ بنی امیّه بودند، و با هر کسی میخواست مماشات کند یا آتشبس کند دشمن میشدند. بنابراین انگیزهای نداشتند که در سپاه کوفه بصورت داوطلبانه به نفع یزید حضور پیدا کنند. خوارج به شیعیان اتّهام میزدند که شما سال 43 یک مرتبه با بنی امیّه همکاری کردهاید.
خوارج در بیشتر موارد اهل همکاری با بنی امیّه نبودند، یک گزارش جدّی داریم که نقلِ آن هم آنچنان معتبر نیست، که وقتی در کربلا به خیمهها حمله کردند، یک زنی از «بکر بن وائل» بیرون آمد و جیغ زد و گفت: «لا حُکم إلاَّ لِلّه»، یعنی تحمّل نکرد و گفت: شما در حال حمله به خیمهی زنانِ عربِ مسلمان هستید.
خوارج یک نوع دیندارانی بودند که حال مردم را از دینداری بهم میزدند. برخی از بزرگان ما راجع به خوارج سخن فرمودهاند، ولی جامع نفرمودهاند، حال یا در صدد بیان جامعه نبودند، یا اطلاعاتشان جامع نبوده است.
خوارج صرفاً خشکه مقدّس نبودهاند، خوارج صرفاً عدّهای آدمِ محکمِ دیندار نبودند، که اگر ما خواستیم کسی را بخاطر دینداری او نقد کنیم، به او برچسب خوارج بزنیم، یا به برخی از جریانهای غلطِ عدالتخواهی برچسبِ خوارج بزنیم. خوارج بشدّت ضدّ بنی امیّه بودند، لذا طبق تحقیقات ما اثر جدّی از آنها در سپاه کوفه در مقابل امام حسین علیه السلام نمیبینیم.
نمیشود قتلِ امام حسین علیه السلام را به گردنِ خوارج انداخت، که بعد بیاییم و از این موضوع استفاده کنیم که اگر امروز در جامعهای هستیم که عدّهای خشکه مقدّس هستند و در حال آسیب زدن هستند، به آنها «قاتلِ امام حسین علیه السلام» بگوییم. انسان باید در همه چیز انصاف را رعایت کند.
خوارج بشدّت ضدّ بنی امیّه بودند، بیش از اینکه دشمنِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه باشند، دشمنِ بنی امیّه بودند. بخشی از درگیری خوارج با امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و امام حسن مجتبی صلوات الله علیه هم بر سر دشمنیشان با بنی امیّه بود. امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را تخطئه میکردند که چرا با معاویه نمیجنگی. آمدند تا به شرطِ جنگ با معاویه با امام حسن مجتبی صلوات الله علیه بیعت کنند، حضرت نپذیرفت و اینها هم بیعت نکردند، اما وقتی احساس کردند امام حسن مجتبی صلوات الله علیه میخواهد به سمت معاویه لشگرکشی کند، آمدند و بیعت کردند، ولی وقتی حضرت خواست که آتشبس را امضاء کند، به ران مبارک امام خنجر زدند و او را نعوذبالله خائن به اسلام دانستند. غلط کردند، اما ضدّ بنی امیّه بودند.
ما باید این جریان را درست بشناسیم، این جریان بر ضدّ بنی امیّه بودند، و با هر کسی میخواست مماشات کند یا آتشبس کند دشمن میشدند. بنابراین انگیزهای نداشتند که در سپاه کوفه بصورت داوطلبانه به نفع یزید حضور پیدا کنند. خوارج به شیعیان اتّهام میزدند که شما سال 43 یک مرتبه با بنی امیّه همکاری کردهاید.
خوارج در بیشتر موارد اهل همکاری با بنی امیّه نبودند، یک گزارش جدّی داریم که نقلِ آن هم آنچنان معتبر نیست، که وقتی در کربلا به خیمهها حمله کردند، یک زنی از «بکر بن وائل» بیرون آمد و جیغ زد و گفت: «لا حُکم إلاَّ لِلّه»، یعنی تحمّل نکرد و گفت: شما در حال حمله به خیمهی زنانِ عربِ مسلمان هستید.
تاکنون نظری ثبت نشده است