- 1650
- 1000
- 1000
- 1000
آثار سقیفه باقیست، جلسه دوم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «آثار سقیفه باقیست»، جلسه دوم، سال 1401
مصلحان اجتماعی، دلسوزان از مذاهب مختلف، وقتی وضع امروز جهان اسلام را نگاه میکنند، میگردند تا سرچشمهی مشکلات را پیدا کنند. برخی مانند جریان اخوان، که در امروز در ترکیهی امروز، جناحِ سرِ کار است، (اردوغان)، در مصر که مُرسی بود و یک جریانِ ریشهدار است، و دیگرانی به این رسیدند که مشکل جهان اسلام از یزید و معاویه است و مشکلات از آنجا شروع شده است.
در میان ما هم افرادی به این نظریه رسیدهاند و تبلیغ هم میکنند و حتّی برنامه تلویزیونی هم داشتند یا دارند، میگویند همه چیز خوب پیش میرفتند، تا اینکه یزید و معاویه آمدند!
دو گروه از شیعیان این حرف را در ادامهی حرف آنها میزنند، یک: گروهی که طرفدار وحدت هستند اما با تقریرِ خاصّ خودشان؛ که راضی هستند مکتب نابود بشود و از بین برود ولی اینها به یک تفاهمی برسند. جزو کسانی هستند که در مذاکرات، همهی خطوط قرمز را زیر پای خود لِه میکنند. وگرنه خیلیها طرفدار وحدت اسلامی با معنای درست آن هستند. اینها میبینند که اگر بگوییم مشکلات جهان اسلام از زمان یزید درست شد، دیگر همه چیز بدون درد و خونریزی پیش میرود!
خودِ همین موضوع هم انحرافِ اینها را نشان میدهد، که حقایق را زیر پا بگذاریم، به طمعِ رسیدنِ به تفاهم!
بنده نام این عزیزان را «طرفداران وحدت احمقانه» گذاشتهام. یعنی مردم در بیخبری بسر ببرند. وقتی انسان نداند با قاتل پدر خود رفتار میکند که کاری با او ندارد، دعوایی هم در میان نیست، اما روزی که بفهمد او قاتل پدر است یقه به یقه میشوند، یعنی وقتی علم بیاید آن وحدت ادعایی آن جریان را میبرد.
ما طرفدار وحدتِ عالمانه هستیم. یعنی باید بدانیم چه اتفاقاتی رخ داده است، اتفاقاً اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین جاهایی دندان روی جگر هم میگذاشتند، میدانستند و دندان روی جگر میگذاشتند و صبر میکردند. میفرمودند خیلی کارها را کنید، بین قاصر و مقصر فرق بگذارید، بین کسی که درواقع خودش هم در این میان جزو تلفات است و خبر ندارد چه شده است، با کسی که مقصر است یا دشمن است، تفاوت قائل بشوید.
یک جریان این جریانِ «طرفداران وحدت احمقانه» هستند، جریانی که به نظر ما انحرافِ بَیِّن از عقیده دارند. یک جریان هم جریان کسانی است که نمیتوانند سیرهی حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را تحلیل کنند. چرا ناگهان امام حسین علیه السلام حرکتی کردند که ظاهراً از سیرهی ائمهی دیگر متفاوت است، اگر درست تحلیل نشود اینها هم دیدند آسانترین روش این است که بگوییم یزید کار را شروع کرده است و این یزید یک پروژهی خاصّی بود.
مصلحان اجتماعی، دلسوزان از مذاهب مختلف، وقتی وضع امروز جهان اسلام را نگاه میکنند، میگردند تا سرچشمهی مشکلات را پیدا کنند. برخی مانند جریان اخوان، که در امروز در ترکیهی امروز، جناحِ سرِ کار است، (اردوغان)، در مصر که مُرسی بود و یک جریانِ ریشهدار است، و دیگرانی به این رسیدند که مشکل جهان اسلام از یزید و معاویه است و مشکلات از آنجا شروع شده است.
در میان ما هم افرادی به این نظریه رسیدهاند و تبلیغ هم میکنند و حتّی برنامه تلویزیونی هم داشتند یا دارند، میگویند همه چیز خوب پیش میرفتند، تا اینکه یزید و معاویه آمدند!
دو گروه از شیعیان این حرف را در ادامهی حرف آنها میزنند، یک: گروهی که طرفدار وحدت هستند اما با تقریرِ خاصّ خودشان؛ که راضی هستند مکتب نابود بشود و از بین برود ولی اینها به یک تفاهمی برسند. جزو کسانی هستند که در مذاکرات، همهی خطوط قرمز را زیر پای خود لِه میکنند. وگرنه خیلیها طرفدار وحدت اسلامی با معنای درست آن هستند. اینها میبینند که اگر بگوییم مشکلات جهان اسلام از زمان یزید درست شد، دیگر همه چیز بدون درد و خونریزی پیش میرود!
خودِ همین موضوع هم انحرافِ اینها را نشان میدهد، که حقایق را زیر پا بگذاریم، به طمعِ رسیدنِ به تفاهم!
بنده نام این عزیزان را «طرفداران وحدت احمقانه» گذاشتهام. یعنی مردم در بیخبری بسر ببرند. وقتی انسان نداند با قاتل پدر خود رفتار میکند که کاری با او ندارد، دعوایی هم در میان نیست، اما روزی که بفهمد او قاتل پدر است یقه به یقه میشوند، یعنی وقتی علم بیاید آن وحدت ادعایی آن جریان را میبرد.
ما طرفدار وحدتِ عالمانه هستیم. یعنی باید بدانیم چه اتفاقاتی رخ داده است، اتفاقاً اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین جاهایی دندان روی جگر هم میگذاشتند، میدانستند و دندان روی جگر میگذاشتند و صبر میکردند. میفرمودند خیلی کارها را کنید، بین قاصر و مقصر فرق بگذارید، بین کسی که درواقع خودش هم در این میان جزو تلفات است و خبر ندارد چه شده است، با کسی که مقصر است یا دشمن است، تفاوت قائل بشوید.
یک جریان این جریانِ «طرفداران وحدت احمقانه» هستند، جریانی که به نظر ما انحرافِ بَیِّن از عقیده دارند. یک جریان هم جریان کسانی است که نمیتوانند سیرهی حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را تحلیل کنند. چرا ناگهان امام حسین علیه السلام حرکتی کردند که ظاهراً از سیرهی ائمهی دیگر متفاوت است، اگر درست تحلیل نشود اینها هم دیدند آسانترین روش این است که بگوییم یزید کار را شروع کرده است و این یزید یک پروژهی خاصّی بود.
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان