display result search
منو
ماهیت انقلاب اسلامی

ماهیت انقلاب اسلامی

  • 1 تعداد قطعات
  • 26 دقیقه مدت قطعه
  • 507 دریافت شده
سخنرانی استاد شهید مرتضی مطهری با موضوع ماهیت انقلاب اسلامی

معمولا تغییراتی که در یک جامعه در جهت خیر و صلاح آن جامعه صورت می گیرد اگر جزئی باشد و بنیادی نباشد یعنی اگر آن جامعه از نظر بنیاد و ساختمان اصلی و نظامات حاکم همان طوری که بوده، بوده باشد ولی در عین حال تغییراتی هم در آن داده بشود اصطلاحا آن را اصلاح می گویند. مصلح یعنی افرادی که ساخت جامعه را دگرگون نمی کنند ولی در عین حال به وضع این جامعه بهبود می بخشند.
ولی انقلاب بر عکس اصلاح عبارت است از تغییری بنیادی و دگرگونی بنیادی که ساخت جامعه را به کلی عوض می کند.
یک وقت انقلاب اجتماعی که ساخت جامعه را دگرگون می کند و اما ساخت جامعه همان باشدکه بوده است و در عین حال بهبودهایی هم به وضع جامعه داده بشود، اصلاح در آن جامعه صورت گرفته است ولی انقلاب صورت نگرفته است. در وضع روحی انسان هم همینگونه است.
آیا ممکن است جامعه ای انقلاب بکند، نظامات حاکم بر جامعه را دگرگون کند بدون آنکه خود آن مردم از نظر روحیه و از نظر شخصیت روحی دگرگون شده باشند. این امکان ندارد. اگر مردمی را دیدید دگرگونی بنیادی در روحیه آنها پیدا نشده است حق دارید در انقلاب اجتماعی آنها شک کنید و یا چندان به آینده انقلاب آنها امیدوار نباشید.
انقلاب روحی خود مردم باید بوجود بیاید تا انقلاب اجتماعی آنها به کمال برسد.
از صد سال پیش مصلحان اسلامی و انقلابیون اسلامی مجددا کتاب الجهاد و کتاب امر به معروف و نهی از منکر را برای جامعه ما طرح کرده اند.
این گوشه ای بود از تغییر بنیادی در روحیه ملت ما که توانست به ملت روحیه انقلابی ببخشد تا این ملت بتواند در جامعه خودش یک انقلاب به وجود بیاورد.
به مردم ما احساس شخصیت دادند یعنی خودباختگی را از مردم ما گرفتند. به مردم ما ایمان به خودشان را به خودشان دادند یعنی مردم ما را به خودشان مومن کردند.
خودباختگی حالتی در انسان است که واقعا انسان حالتی پیدا می کند که انسان خودش خودش را می بازد. یعنی تمام قوا و نیروها و استعدادهایش به وضعی می افتد که انگار هیچ ندارد. این حالت باعث فریب شده و به مرگ می افتد هرچند هم سالم ترین وضع را داشته باشد.
نیرنگ بزرگ استعمار با کشورهای استعمار زده چنین است که آنها را خودباخته می کند و ایمان بخود را از آنها می گیرد. بی اعتماد و بی ایمان کردن یک ملت به شخصیت و هویت اجتماعی خودش.
اگر ملتی دچار خودباختگی شد و روحش را در مقابل دیگر باخت یعنی اگر استعمار روحی شد، استعمار فکری شد، استعمار فرهنگی شد دیگر به دنبال آن با کمال افتخار سرمایه های مادی خودش را نیز تقدیم می کند و نوکری بیگانه را با کمال افتخار می پذیرد.
از جمله کارهای بزرگی رهبران بزرگ ما در این سال ها انجام دادند این بود که این از خودباختگی را از مردم ما گرفتند و مردم ما به خود ما مومن ساختند. بزرگترین هدیه یک رهبر به ملت خودش ایمان به خود است. یعنی ایمان به خود آن ملت.
غرب از یک چیز می ترسند و آن بیداری شرق اسلامی است. اگر ملل مسلمان این من را کشف کنند و آن را به دست بیاورند و به آن اعتقاد و ایمان و اعتماد پیدا کنند، بمب اتم هم دیگر از عهده آنها بر نمی آید.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 26:15

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی