- 43
- 1000
- 1000
- 1000
اثرات غفلت از بیانات معصومین علیهمالسلام
سخنرانی حجت الاسلام سید حسین مومنی با موضوع "اثرات غفلت از بیانات معصومین علیهمالسلام"، سال 1404
آنچه امروز جامعه ما و دلهای ما را میآزارد، غفلت از کلام و سیره ائمه معصومین علیهمالسلام است. این ذوات مقدسه، در ذیل قرآن، کاملترین برنامه زندگی را برای ما ترسیم کردهاند. اگر کسی راه را گم کرده، در زندگی سرگردان است و دچار چه کنم شده، توسل به امام هادی علیهالسلام و تمسک به این وجود نورانی، راهگشاست. خدا به برکت امام، نوری به دل انسان میدهد تا مسیر را پیدا کند. اما یکی از حربههای بزرگ شیطان این است که ما را از وادی شکر خارج کند و به وادی غرّ و نق بکشاند. میخواهد ندادههای خدا را در چشمانمان بزرگ کند و دادههای بیشمارش را کوچک و بیارزش جلوه دهد. غافل از اینکه ما غرق نعمت هستیم. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمودند: کسی که صبح کند و چند شکر به جا نیاورد، بیم آن دارم که نعمت از او سلب شود. الحمدلله الذی عرّفنی نفسه: خدایا شکر که خودت را به من شناسوندی. اگر این نعمت نبود، در دنیا گم میشدیم. شکر که مرا از امت پیامبر قرار دادی. امت پیامبر کیست؟ کسی که به وحدانیت خدا، رسالت پیامبر و ولایت علی بن ابیطالب علیهالسلام شهادت دهد. الحمدلله الذی جعل رزقی فی یده: شکر که روزیام را در دست خودت قرار دادی و مرا محتاج بدترین مخلوقات نکردی. الحمدلله الذی ستر عیوبی: شکر که عیبها و گناهانم را پوشاندی و نزد مردم رسوایم نکردی. ببینید چقدر نعمت داریم! همین حضور شما در این شب سرد، در مسجد مقدس جمکران، در شب شهادت امام هادی علیهالسلام، چه نعمت عظیمی است! این که دعوت حجت بن الحسن علیهالسلام را اجابت کردهاید، این آرامش و سکوتی که در اینجا دارید، همه نعمت است. ولی شیطان میآید و نداشتههای ناچیز را جلوی چشمانت میگیرد. یک داستان بگویم از ابوهاشم، آن مرد باایمانی که به خاطر محبت اهل بیت زندان رفته بود و در فقر شدید به سر میبرد. وقتی به خدمت امام هادی علیهالسلام رسید، حتی فرصت نکرد حاجت خود را بگوید. حضرت به او فرمودند: ابوهاشم! تو چند نعمت بزرگ داری: اول، نعمت ایمان که تو را از آتش دوزخ نجات میدهد. دوم، نعمت عافیت از بسیاری بلاها. سوم، نعمت قناعت که به آنچه داری شاکری. این نگاه امام است. نگاهی که انسان را از حصار خواستههای کوچک دنیوی بیرون میکشد و به نعمتهای بزرگ الهی متوجه میسازد. درب امام علیهالسلام همیشه باز است. چرا میرویم درد دلمان را برای دیگران میگوییم که خودشان صد مشکل دارند؟ یک بار هم برویم در خانه امام زمان عجلاللهفرجه، در مسجد جمکران، در حرم حضرت معصومه سلاماللهعلیها؛ بنشینیم و با اماممان درد دل کنیم. نامه بنویسید. بزرگان مثل مرحوم آیتالله موحدابطحی میفرمودند: من غروبهای جمعه نامه مینویسم و به آب روان یا چاه میاندازم تا به دست امام زمان برسد. امام رضا علیهالسلام فرمود: من از پدر مهربانترم. یتیمترین مردم، کسی است که دستش از امام زمانش کوتاه باشد. پس از امام هادی علیهالسلام، از صاحب این مکان، حضرت مهدی عجلاللهفرجه بخواهیم که این محبت را در دلهای ما و خانوادههایمان روزافزون کند. و یک سفارش: زیارت جامعه کبیره، این هدیه نورانی امام هادی علیهالسلام را فراموش نکنید. هفتهای یک بار آن را بخوانید. در این زیارت میخوانیم: السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّهِ... مَنْ وَالاکُمْ فَقَدْ فازَ وَ مَنْ خَذَلَکُمْ فَقَدْ خَسِرَ. هر که شما را دوست بدارد، رستگار است. و اما مظلومیت امام هادی علیهالسلام: آن خبیث، متوکل عباسی، حضرت را از مدینه به سامرا آورد و در محلهای پست به نام خانالصقالین، محلۀ گدایان و بیخانمانها سه روز نگه داشت. بعد او را زندانی کرد. حتی برای تفریح، حضرت را در قفس شیرها انداخت. در مجلس شرابش، امام را حاضر کرد و خواست شراب بنوشد یا شعر بخواند! امام شعری خواند که مجلس گریهانگیز شد.
آنچه امروز جامعه ما و دلهای ما را میآزارد، غفلت از کلام و سیره ائمه معصومین علیهمالسلام است. این ذوات مقدسه، در ذیل قرآن، کاملترین برنامه زندگی را برای ما ترسیم کردهاند. اگر کسی راه را گم کرده، در زندگی سرگردان است و دچار چه کنم شده، توسل به امام هادی علیهالسلام و تمسک به این وجود نورانی، راهگشاست. خدا به برکت امام، نوری به دل انسان میدهد تا مسیر را پیدا کند. اما یکی از حربههای بزرگ شیطان این است که ما را از وادی شکر خارج کند و به وادی غرّ و نق بکشاند. میخواهد ندادههای خدا را در چشمانمان بزرگ کند و دادههای بیشمارش را کوچک و بیارزش جلوه دهد. غافل از اینکه ما غرق نعمت هستیم. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمودند: کسی که صبح کند و چند شکر به جا نیاورد، بیم آن دارم که نعمت از او سلب شود. الحمدلله الذی عرّفنی نفسه: خدایا شکر که خودت را به من شناسوندی. اگر این نعمت نبود، در دنیا گم میشدیم. شکر که مرا از امت پیامبر قرار دادی. امت پیامبر کیست؟ کسی که به وحدانیت خدا، رسالت پیامبر و ولایت علی بن ابیطالب علیهالسلام شهادت دهد. الحمدلله الذی جعل رزقی فی یده: شکر که روزیام را در دست خودت قرار دادی و مرا محتاج بدترین مخلوقات نکردی. الحمدلله الذی ستر عیوبی: شکر که عیبها و گناهانم را پوشاندی و نزد مردم رسوایم نکردی. ببینید چقدر نعمت داریم! همین حضور شما در این شب سرد، در مسجد مقدس جمکران، در شب شهادت امام هادی علیهالسلام، چه نعمت عظیمی است! این که دعوت حجت بن الحسن علیهالسلام را اجابت کردهاید، این آرامش و سکوتی که در اینجا دارید، همه نعمت است. ولی شیطان میآید و نداشتههای ناچیز را جلوی چشمانت میگیرد. یک داستان بگویم از ابوهاشم، آن مرد باایمانی که به خاطر محبت اهل بیت زندان رفته بود و در فقر شدید به سر میبرد. وقتی به خدمت امام هادی علیهالسلام رسید، حتی فرصت نکرد حاجت خود را بگوید. حضرت به او فرمودند: ابوهاشم! تو چند نعمت بزرگ داری: اول، نعمت ایمان که تو را از آتش دوزخ نجات میدهد. دوم، نعمت عافیت از بسیاری بلاها. سوم، نعمت قناعت که به آنچه داری شاکری. این نگاه امام است. نگاهی که انسان را از حصار خواستههای کوچک دنیوی بیرون میکشد و به نعمتهای بزرگ الهی متوجه میسازد. درب امام علیهالسلام همیشه باز است. چرا میرویم درد دلمان را برای دیگران میگوییم که خودشان صد مشکل دارند؟ یک بار هم برویم در خانه امام زمان عجلاللهفرجه، در مسجد جمکران، در حرم حضرت معصومه سلاماللهعلیها؛ بنشینیم و با اماممان درد دل کنیم. نامه بنویسید. بزرگان مثل مرحوم آیتالله موحدابطحی میفرمودند: من غروبهای جمعه نامه مینویسم و به آب روان یا چاه میاندازم تا به دست امام زمان برسد. امام رضا علیهالسلام فرمود: من از پدر مهربانترم. یتیمترین مردم، کسی است که دستش از امام زمانش کوتاه باشد. پس از امام هادی علیهالسلام، از صاحب این مکان، حضرت مهدی عجلاللهفرجه بخواهیم که این محبت را در دلهای ما و خانوادههایمان روزافزون کند. و یک سفارش: زیارت جامعه کبیره، این هدیه نورانی امام هادی علیهالسلام را فراموش نکنید. هفتهای یک بار آن را بخوانید. در این زیارت میخوانیم: السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّهِ... مَنْ وَالاکُمْ فَقَدْ فازَ وَ مَنْ خَذَلَکُمْ فَقَدْ خَسِرَ. هر که شما را دوست بدارد، رستگار است. و اما مظلومیت امام هادی علیهالسلام: آن خبیث، متوکل عباسی، حضرت را از مدینه به سامرا آورد و در محلهای پست به نام خانالصقالین، محلۀ گدایان و بیخانمانها سه روز نگه داشت. بعد او را زندانی کرد. حتی برای تفریح، حضرت را در قفس شیرها انداخت. در مجلس شرابش، امام را حاضر کرد و خواست شراب بنوشد یا شعر بخواند! امام شعری خواند که مجلس گریهانگیز شد.


تاکنون نظری ثبت نشده است