- 317
- 1000
- 1000
- 1000
عالم محبت، جلسه اول
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «عالم محبت»، جلسه اول؛ محبت موتور متحرک، سال 1403
یکی از نیازهای ما که دین هم برای آن خیلی برنامهریزی کرده است و میخواهد به آن جهت بدهد، موتور محرّک ماست، عامل تغییر فکر و عمل و جابجایی ماست، موتورخانهی پیشبرندهی ماست، مسئلهی محبّت است، مسئلهی حبّ است.
نیروگاه ما برای حرکت «حبّ» است، این گمشدهی ماست، ما در به در به دنبال آن میگردیم، بلکه گداییِ آن را میکنیم. در این موضوع بین شیعه و سنّی، مسیحی و مسلمان، مؤمن و کافر، بتپرست و غیربتپرست هم خیلی تفاوتی نیست، این نیاز بشر است، که به انواع مختلف هم دستمالی میشود، جهت این امر هم این است که چون نیاز عمومی همه است، مخاطبین آن نوع بشر است.
لذا تبعات آن که گاهی خیلی سخیف هم میشود، برای این است که همه به آن نیاز دارند. بلاتشبیه یک شباهتی به مسئلهی دینداری و خداپرستی دارد.
انسان دوست دارد که پشت او به یک قدرتِ لایزال گرم باشد، وقتی خدای متعال هم سؤال میکند، درواقع استفهام انکاری است، که میفرماید: «أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ»، اگر صد صاحب داشته باشی بهتر است یا یک خدای واحدِ قهّار؟ یعنی واحدی که جایی برای دو نمیگذارد و او هم کار تو را حل میکند. پاسخ هم روشن است، اینجا خدای متعال سؤال نکرده است که ما جواب بدهیم، بلکه وجدان ما را قاضی کرده است.
اگر بتپرستی هست، انحراف آن نیاز است. یعنی آن شخص نیاز داشته است که به یک جایی پناه ببرد، نیاز داشته است که به یک نفر تکیه کند، نیاز داشته است که پشت او گرم باشد، چیزی پیدا نکرده است، یا مصداق را اشتباه کرده است، یا خطا رفته است، یا هر چیز دیگری، به سراغ بت رفته است. وقتی به سراغ بت هم رفته است… اگر از خیلی از آنها هم بپرسید، حتّی برای این بت هم استقلال قائل نیستند، میگوید برای اینکه به آن اصلی برسم، باید هوای این بت را داشته باشم؛ «مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى»، یعنی ما اینها را عبادت نمیکنیم مگر اینکه ما را به خدا نزدیک کنند.
یکی از نیازهای ما که دین هم برای آن خیلی برنامهریزی کرده است و میخواهد به آن جهت بدهد، موتور محرّک ماست، عامل تغییر فکر و عمل و جابجایی ماست، موتورخانهی پیشبرندهی ماست، مسئلهی محبّت است، مسئلهی حبّ است.
نیروگاه ما برای حرکت «حبّ» است، این گمشدهی ماست، ما در به در به دنبال آن میگردیم، بلکه گداییِ آن را میکنیم. در این موضوع بین شیعه و سنّی، مسیحی و مسلمان، مؤمن و کافر، بتپرست و غیربتپرست هم خیلی تفاوتی نیست، این نیاز بشر است، که به انواع مختلف هم دستمالی میشود، جهت این امر هم این است که چون نیاز عمومی همه است، مخاطبین آن نوع بشر است.
لذا تبعات آن که گاهی خیلی سخیف هم میشود، برای این است که همه به آن نیاز دارند. بلاتشبیه یک شباهتی به مسئلهی دینداری و خداپرستی دارد.
انسان دوست دارد که پشت او به یک قدرتِ لایزال گرم باشد، وقتی خدای متعال هم سؤال میکند، درواقع استفهام انکاری است، که میفرماید: «أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ»، اگر صد صاحب داشته باشی بهتر است یا یک خدای واحدِ قهّار؟ یعنی واحدی که جایی برای دو نمیگذارد و او هم کار تو را حل میکند. پاسخ هم روشن است، اینجا خدای متعال سؤال نکرده است که ما جواب بدهیم، بلکه وجدان ما را قاضی کرده است.
اگر بتپرستی هست، انحراف آن نیاز است. یعنی آن شخص نیاز داشته است که به یک جایی پناه ببرد، نیاز داشته است که به یک نفر تکیه کند، نیاز داشته است که پشت او گرم باشد، چیزی پیدا نکرده است، یا مصداق را اشتباه کرده است، یا خطا رفته است، یا هر چیز دیگری، به سراغ بت رفته است. وقتی به سراغ بت هم رفته است… اگر از خیلی از آنها هم بپرسید، حتّی برای این بت هم استقلال قائل نیستند، میگوید برای اینکه به آن اصلی برسم، باید هوای این بت را داشته باشم؛ «مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى»، یعنی ما اینها را عبادت نمیکنیم مگر اینکه ما را به خدا نزدیک کنند.
تاکنون نظری ثبت نشده است