display result search
- 273
- 1000
- 1000
- 1000
یک نکته از یک جزء، جلسه دهم
سخنرانی حجت الاسلام سیدمحمدحسین راجی با موضوع «یک نکته از یک جزء»، جلسه دهم، آیه 46 سوره انفال، سال 1403
جزء دهم، آیه 46 سوره انفال:
وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ
خداوند خطاب به مؤمنین می فرماید: اطاعت کنید خدا را، اطاعت کنید رسول او را و از آن طرف، «و لا تنازعوا» با هم دیگر اختلاف پیدا نکنید. اگر این اتفاق بیفتد شما قدرتتان از بین خواهد رفت.
چیزی که امروز بسیار برای امت اسلام حیاتی هست این هست که مواظب باشند اختلاف و تفرقه در آن ها ایجاد نشود، در طول تاریخ آن چیزی که باعث می شد گاهی وقت ها جبهه حق قدرت خودش را از دست بدهد، همین بود که بین‌اش اختلاف می‌افتاد. شما در طول این 1400 سال ببینید چقدر دشمن نقشه کشید برای اینکه بین امت اسلام اختلاف بیندازد. از آن طرف ائمه بزرگوار معصومین دغدغه شان وحدت بود. دغدغه شان این بود که در مقابل این نقشه‌ی پیچیده دشمن که اختلاف انگیزی هست بایستند.
هنگامی که امیرالمؤمنین داشتند می رفتند در شورای شش نفره برای اینکه خلیفه مشخص بشود و بعد خلیفه سوم مشخص شد، هنگامی که حضرت داشتند می رفتند به سمت آن جلسه ابن عباس آمد، به حضرت علی علیه السلام عرضه کرد: آقا ترکیب این شورا مشخص است، مشخص هست که در این شورا شما رأی نمی آورید! نروید آقا! حضرت فرمودند که من این را می دانم اما من نمی خواهم که در اسلام تفرقه بیفتد.
هنگامی که اختلافی شد بین روم و امَّت اسلام در دوران عبدالملک بن مروان، سلاطین روم اعلام کردند که ما می خواهیم روی سکه هایمان لعن بر پیامبر شما و خدا را بنویسم. خب سکه هایی که در روم ضرب می شد در حکومت اسلامی هم همان ها استفاده می شد. اینجا عبدالملک بن مروان آمد و از امام سجاد علیه السلام کمک خواست، اینجا اگر امثال ما بودیم می گفتیم من بیایم به تو کمک کنم؟! تو که غاصب حق من هستی و تو که فرزند مروان هستی و تو که انواع و اقسام جنایت ها را داری انجام می دهی! اصلا همان بهتر که اسمی از اسلام باقی نماند با امثال تو! اگر ما بودیم این حرف ها را می زدیم. اما امام سجاد علیه السلام این چیز ها را نمی گویند و می روند او را کمک می کنند و به او یاد میدهند که چطور باید سکه توسط مسلمان ها ضرب بشود. برای اینکه اختلافی در امت اسلام [اتفاق] نیفتد.
جزء دهم، آیه 46 سوره انفال:
وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ
خداوند خطاب به مؤمنین می فرماید: اطاعت کنید خدا را، اطاعت کنید رسول او را و از آن طرف، «و لا تنازعوا» با هم دیگر اختلاف پیدا نکنید. اگر این اتفاق بیفتد شما قدرتتان از بین خواهد رفت.
چیزی که امروز بسیار برای امت اسلام حیاتی هست این هست که مواظب باشند اختلاف و تفرقه در آن ها ایجاد نشود، در طول تاریخ آن چیزی که باعث می شد گاهی وقت ها جبهه حق قدرت خودش را از دست بدهد، همین بود که بین‌اش اختلاف می‌افتاد. شما در طول این 1400 سال ببینید چقدر دشمن نقشه کشید برای اینکه بین امت اسلام اختلاف بیندازد. از آن طرف ائمه بزرگوار معصومین دغدغه شان وحدت بود. دغدغه شان این بود که در مقابل این نقشه‌ی پیچیده دشمن که اختلاف انگیزی هست بایستند.
هنگامی که امیرالمؤمنین داشتند می رفتند در شورای شش نفره برای اینکه خلیفه مشخص بشود و بعد خلیفه سوم مشخص شد، هنگامی که حضرت داشتند می رفتند به سمت آن جلسه ابن عباس آمد، به حضرت علی علیه السلام عرضه کرد: آقا ترکیب این شورا مشخص است، مشخص هست که در این شورا شما رأی نمی آورید! نروید آقا! حضرت فرمودند که من این را می دانم اما من نمی خواهم که در اسلام تفرقه بیفتد.
هنگامی که اختلافی شد بین روم و امَّت اسلام در دوران عبدالملک بن مروان، سلاطین روم اعلام کردند که ما می خواهیم روی سکه هایمان لعن بر پیامبر شما و خدا را بنویسم. خب سکه هایی که در روم ضرب می شد در حکومت اسلامی هم همان ها استفاده می شد. اینجا عبدالملک بن مروان آمد و از امام سجاد علیه السلام کمک خواست، اینجا اگر امثال ما بودیم می گفتیم من بیایم به تو کمک کنم؟! تو که غاصب حق من هستی و تو که فرزند مروان هستی و تو که انواع و اقسام جنایت ها را داری انجام می دهی! اصلا همان بهتر که اسمی از اسلام باقی نماند با امثال تو! اگر ما بودیم این حرف ها را می زدیم. اما امام سجاد علیه السلام این چیز ها را نمی گویند و می روند او را کمک می کنند و به او یاد میدهند که چطور باید سکه توسط مسلمان ها ضرب بشود. برای اینکه اختلافی در امت اسلام [اتفاق] نیفتد.
تاکنون نظری ثبت نشده است