- 3620
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 12سوره اعراف
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره اعراف - آیه 12
دلیل سجده فرشتگان بر آدم، فرمان خداوند و لیاقت ذاتى انسان بود نه جنسیّت و ساختمان وجودى او.
شیطان در مقام توجیه نافرمانى خود، با مغلطه و قیاسى نابجا ادّعا کرد: من از آدم برترم، زیرا من از آتشم و آدم از خاک، گرچه هرکدام منشأ اثرى خاص مى باشند، امّا در حقیقت او با این ادّعاى غلط، به جاى اطاعت از فرمان خداوند حکیم وتوجّه به جایگاه آدمى نزد خداوند، «انّى جاعل فى الارض خلیفة» و نادیده گرفتن روح الهى در انسان، «نفختُ فیه من روحى» در مقابل فرمان خداوند گردنکشى کرد. چنانکه بسیارى از ما نیز در بسیارى موارد، احکام و دستورات دینى را بدون توجّه به حکمت و فلسفه آن، به ظاهر با عقل خود مى سنجیم و چون دلیل آشکارى براى آن نمى یابیم، آن را نمى پذیریم و بدان بى اعتنا مى شویم، یا در برخى موارد از مقایسه موضوعاتِ متشابه با یکدیگر، حکم یکسانى براى همه آنها صادر مى کنیم.
لذا قیاس در استنباط احکام جایز نیست و امام صادق (ع) همواره از قیاس هاى ابوحنیفه به شدّت انتقاد مى کرد.
پیام ها
1- قبل از صدور حکم، محاکمه و بازپرسى لازم است. «قال ما منعک»
2- شیطان، پایه گذار نافرمانى و گناه است. «ما منعک... اذ امرتک» چون اوّلین نافرمانى توسّط او صورت گرفت.
3- عقاب بدون بیان قبیح است، تا حکمى و مطلبى بیان نشده، بازخواست و مجازات نمى توان کرد. «قال ما منعک... اذ امرتک»
4- شیطان در برابر خدا ایستاد، نه در برابر حضرت آدم. «اذ أمرتک» چنانکه در آیهى دیگر مىخوانیم: «ففسق عن امر ربّه» [24]
5 - شیطان نیز همچون انسان داراى تکلیف و اختیار است. «ما منعک الاّ تسجد اذ امرتک قال...»
6- میزان، اطاعت امر خداست. سنّ و نژاد و سابقه و... هیچ کدام معیار نیست. «اذ أمرتک قال أنا خیر...»
7- در قضاوت، به مجرمان نیز فرصت اظهارنظر بدهیم. «قال أنا خیر منه»
8 - نادیده گرفتن بعد ملکوتى انسان و تنها چشم دوختن به جسم او که مرام و مسلک مادّیین مىباشد، شیطانصفتى است. «قال أنا خیر منه»
9- خودبرتربینى مىتواند مخلوق را به جبهه گیرى در مقابل خالق وادار مى کند. «أنا خیر منه»
10- قبول خالقیّت خدا به تنهایى کافى نیست، اطاعت و تسلیم هم لازم است. «خلقتنى... خلقته» شیطان، خالقیّت خدا را پذیرفته بود، ولى از او اطاعت نکرد.
11- نژادگرایى، از ارزش هاى شیطانى است. «خلقتنى من نار»
12- شیطان در برابر فرمان روشن و صریح خداوند، به سلیقه شخصى خود عمل کرد و به اصطلاح، اجتهاد در برابر نص نمود. «اذ امرتک قال... خلقتنى من نار...»
13- شیطان، از قیاس استفاده کرد که اساس علمى ندارد، بلکه بر مبناى گمان است. «خلقتَنى من نار و خلقتَه من طین»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
دلیل سجده فرشتگان بر آدم، فرمان خداوند و لیاقت ذاتى انسان بود نه جنسیّت و ساختمان وجودى او.
شیطان در مقام توجیه نافرمانى خود، با مغلطه و قیاسى نابجا ادّعا کرد: من از آدم برترم، زیرا من از آتشم و آدم از خاک، گرچه هرکدام منشأ اثرى خاص مى باشند، امّا در حقیقت او با این ادّعاى غلط، به جاى اطاعت از فرمان خداوند حکیم وتوجّه به جایگاه آدمى نزد خداوند، «انّى جاعل فى الارض خلیفة» و نادیده گرفتن روح الهى در انسان، «نفختُ فیه من روحى» در مقابل فرمان خداوند گردنکشى کرد. چنانکه بسیارى از ما نیز در بسیارى موارد، احکام و دستورات دینى را بدون توجّه به حکمت و فلسفه آن، به ظاهر با عقل خود مى سنجیم و چون دلیل آشکارى براى آن نمى یابیم، آن را نمى پذیریم و بدان بى اعتنا مى شویم، یا در برخى موارد از مقایسه موضوعاتِ متشابه با یکدیگر، حکم یکسانى براى همه آنها صادر مى کنیم.
لذا قیاس در استنباط احکام جایز نیست و امام صادق (ع) همواره از قیاس هاى ابوحنیفه به شدّت انتقاد مى کرد.
پیام ها
1- قبل از صدور حکم، محاکمه و بازپرسى لازم است. «قال ما منعک»
2- شیطان، پایه گذار نافرمانى و گناه است. «ما منعک... اذ امرتک» چون اوّلین نافرمانى توسّط او صورت گرفت.
3- عقاب بدون بیان قبیح است، تا حکمى و مطلبى بیان نشده، بازخواست و مجازات نمى توان کرد. «قال ما منعک... اذ امرتک»
4- شیطان در برابر خدا ایستاد، نه در برابر حضرت آدم. «اذ أمرتک» چنانکه در آیهى دیگر مىخوانیم: «ففسق عن امر ربّه» [24]
5 - شیطان نیز همچون انسان داراى تکلیف و اختیار است. «ما منعک الاّ تسجد اذ امرتک قال...»
6- میزان، اطاعت امر خداست. سنّ و نژاد و سابقه و... هیچ کدام معیار نیست. «اذ أمرتک قال أنا خیر...»
7- در قضاوت، به مجرمان نیز فرصت اظهارنظر بدهیم. «قال أنا خیر منه»
8 - نادیده گرفتن بعد ملکوتى انسان و تنها چشم دوختن به جسم او که مرام و مسلک مادّیین مىباشد، شیطانصفتى است. «قال أنا خیر منه»
9- خودبرتربینى مىتواند مخلوق را به جبهه گیرى در مقابل خالق وادار مى کند. «أنا خیر منه»
10- قبول خالقیّت خدا به تنهایى کافى نیست، اطاعت و تسلیم هم لازم است. «خلقتنى... خلقته» شیطان، خالقیّت خدا را پذیرفته بود، ولى از او اطاعت نکرد.
11- نژادگرایى، از ارزش هاى شیطانى است. «خلقتنى من نار»
12- شیطان در برابر فرمان روشن و صریح خداوند، به سلیقه شخصى خود عمل کرد و به اصطلاح، اجتهاد در برابر نص نمود. «اذ امرتک قال... خلقتنى من نار...»
13- شیطان، از قیاس استفاده کرد که اساس علمى ندارد، بلکه بر مبناى گمان است. «خلقتَنى من نار و خلقتَه من طین»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است