- 6886
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 146 سوره انعام
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره انعام- آیه 146
وَعَلَى الَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمْنَا کُلَّ ذِى ظُفُرٍ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَیْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلَّا مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوْ الْحَوَایَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَ لِکَ جَزَیْنَهُمْ بِبَغْیِهِمْ وَإِنَّا لَصَدِقُونَ
ترجمه
و بر یهودیان، هر (حیوان) ناخن دار را حرام کردیم و از گاو و گوسفند، پیه هر دو را بر آنان حرام ساختیم مگر آن مقدار که بر پشت گاو و گوسفند یا همراه روده و مخلوط به استخوان است. این (تحریم)، کیفر ماست به خاطر ظلمى که مرتکب شدند و قطعاً ما راستگوییم.
در آیه قبل، محرّمات در اسلام و در این آیه، محرمات یهود بیان شده، تا معلوم گردد که عقائد خرافى مشرکین، با هیچ یک از ادیان آسمانى سازگار نیست.
«ظُفُر» به معناى ناخن است، امّا به سُمّ برخى حیوانات که شکاف ندارد (مثل سمّ اسب یا نوک پاى شتر) نیز اطلاق شده است، از این رو شتر و حیواناتى که سُمچاک نیستند، چه چهار پایان چه پرندگان، بر یهود حرام است.
«حوایا» جمع «حاویه»، به محتویات شکم گفته مى شود.
در آیه 160 سوره نساء هم مىخوانیم: «فبظلم من الّذین هادوا حَرّمنا علیهم طیّبات اُحلّت لهم» حرام شدن برخى طیّبات بر یهود، به خاطر ظلمهاى آنان بوده است، بگذریم که یهود نیز مانند مشرکین پارهاى از چیزها را بر خود حرام کرده بودند. قرآن مىفرماید: «کلّ الطّعام کان حلاًّ لبنى اسرائیل الاّ ما حَرّم اسرائیل على نفسه»
تحریم بعضى خوردنىها بر یهود، موقّت بود و توسّط حضرت عیسى (ع) بر طرف شد. چنانکه در جاى دیگر مى خوانیم: «لاحلّ لکم بعض الّذى حرّم علیکم»
احکام الهى سه نوع است: الف: داراى مصلحت یا مفسده واقعى است. مثل اکثر احکام. ب: داراى جنبه آزمایشى است مثل فرمان ذبح حضرت اسماعیل. ج: داراى جنبه کیفرى است، مثل همین آیه. آرى، یکى از عذاب هاى خدا، تنگناهاى معیشتى است.
پیام ها
1- گاهى محدود ساختن غذاى متخلّفان و یاغیان، بلامانع است. «حرّمنا... ببغیهم»
2- کیفر الهى منحصر در آخرت نیست، در دنیا هم هست. «جزیناهم ببغیهم»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَعَلَى الَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمْنَا کُلَّ ذِى ظُفُرٍ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَیْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلَّا مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوْ الْحَوَایَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَ لِکَ جَزَیْنَهُمْ بِبَغْیِهِمْ وَإِنَّا لَصَدِقُونَ
ترجمه
و بر یهودیان، هر (حیوان) ناخن دار را حرام کردیم و از گاو و گوسفند، پیه هر دو را بر آنان حرام ساختیم مگر آن مقدار که بر پشت گاو و گوسفند یا همراه روده و مخلوط به استخوان است. این (تحریم)، کیفر ماست به خاطر ظلمى که مرتکب شدند و قطعاً ما راستگوییم.
در آیه قبل، محرّمات در اسلام و در این آیه، محرمات یهود بیان شده، تا معلوم گردد که عقائد خرافى مشرکین، با هیچ یک از ادیان آسمانى سازگار نیست.
«ظُفُر» به معناى ناخن است، امّا به سُمّ برخى حیوانات که شکاف ندارد (مثل سمّ اسب یا نوک پاى شتر) نیز اطلاق شده است، از این رو شتر و حیواناتى که سُمچاک نیستند، چه چهار پایان چه پرندگان، بر یهود حرام است.
«حوایا» جمع «حاویه»، به محتویات شکم گفته مى شود.
در آیه 160 سوره نساء هم مىخوانیم: «فبظلم من الّذین هادوا حَرّمنا علیهم طیّبات اُحلّت لهم» حرام شدن برخى طیّبات بر یهود، به خاطر ظلمهاى آنان بوده است، بگذریم که یهود نیز مانند مشرکین پارهاى از چیزها را بر خود حرام کرده بودند. قرآن مىفرماید: «کلّ الطّعام کان حلاًّ لبنى اسرائیل الاّ ما حَرّم اسرائیل على نفسه»
تحریم بعضى خوردنىها بر یهود، موقّت بود و توسّط حضرت عیسى (ع) بر طرف شد. چنانکه در جاى دیگر مى خوانیم: «لاحلّ لکم بعض الّذى حرّم علیکم»
احکام الهى سه نوع است: الف: داراى مصلحت یا مفسده واقعى است. مثل اکثر احکام. ب: داراى جنبه آزمایشى است مثل فرمان ذبح حضرت اسماعیل. ج: داراى جنبه کیفرى است، مثل همین آیه. آرى، یکى از عذاب هاى خدا، تنگناهاى معیشتى است.
پیام ها
1- گاهى محدود ساختن غذاى متخلّفان و یاغیان، بلامانع است. «حرّمنا... ببغیهم»
2- کیفر الهى منحصر در آخرت نیست، در دنیا هم هست. «جزیناهم ببغیهم»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
کاربر مهمان