- 3628
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 138 سوره انعام
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره انعام- آیه 138
وَقَالُواْ هَذِهِ أَنْعَمٌ وَحَرْثٌ حِجْرٌ لَّا یَطْعَمُهَا إِلَّا مَن نَشَاءُ بِزَعْمِهِمْ وَأَنْعَمٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَأَنْعَمٌ لَا یَذْکُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا افْتِرَاءً عَلَیْهِ سَیَجْزِیِهم بِمَا کَانُواْ یَفْتَرُونَ
ترجمه
و مشرکان (به پندار خویش) گفتند: اینها، دامها و کشت هایى ممنوع است، کسى نخورد مگر آن (خادمین بتکده ها) که ما بخواهیم. و چهارپایانى است که (سوار شدن بر) پشت آنها حرام است و چهارپایانى که نام خدا را (هنگام ذبح) بر آن نمى برند (این احکام را) به دروغ به خدا نسبت مى دادند. خداوند به زودى آنان را به کیفر آنچه به او افترا مى بستند جزا خواهد داد.
«حِجْر» به معناى منع است و «تحجیر» یعنى منطقه اى را سنگچین کردن و مانع شدن از ورود دیگران براى تصاحب آن. «حِجر اسماعیل» نیز جایى است که با دیوار سنگى جدا شده است. عقل را هم «حِجر» گویند، چون انسان را از زشتى ها باز مى دارد. «هل فى ذلک قسم لِذى حِجر»
در دو آیه قبل، عقائد خرافى مشرکان دربارهى سهم خدا و بت ها از کشاورزى و چهارپایان مطرح بود. در این آیه چگونگى مصرف سهم بتها بیان شده که احدى حقّ استفاده ندارد، مگر خادمین بت ها و بتکده ها.
با توجّه به این آیه، مشرکان چهار انحراف داشتند: 1- ممنوع شمردن بعضى از چهارپایان. 2- ممنوع شمردن بعضى از محصولات کشاورزى. 3- ممنوع کردن سوارى برخى از چهارپایان. 4- نبردن نام خدا به هنگام ذبح حیوانات.
قرآن، هدف آفرینش چهار پایان را سوار شدن بر آنها و مصرف از گوشت آنها مى داند: «جعل لکم الانعام لترکبوا منها و منها تأکلون» و تحریم بهره بردارى از چهارپایان را، از بدعت هاى جاهلى مى شمرد که در آیه 103 سوره مائده نیز بیان شده است.
اسلام، آیین جامعى است که حتّى انحراف در بهره گیرى از حیوانات را هم تحمّل نمى کند. وقتى قرآن، از بى مصرف ماندن حیوان و تحریم سوارشدن بر آن نکوهش می کند، به طریق اولى از بى مصرف ماندن انسان ها، منابع، سرمایه ها و استعدادها بیشتر نکوهش مى کند.
پیام ها
1- احکام دین باید منسوب به خدا باشد، نه بر پایه گمان، خیال، قیاس و استحسان. «قالوا... بزعمهم... افتراءً علیه»
2- مبارزه با خرافات، یکى از وظایف اصلى پیامبران است. «افتراء علیه سیجزیهم»
3- تحریم حلال ها و تحلیل حرام ها، افترا بر خداست. «هذه انعام و حرث حجر... افتراء»
4- بدعت گذاران، در انتظار کیفر قوانین موهوم خود باشند. «سیجزیهم»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَقَالُواْ هَذِهِ أَنْعَمٌ وَحَرْثٌ حِجْرٌ لَّا یَطْعَمُهَا إِلَّا مَن نَشَاءُ بِزَعْمِهِمْ وَأَنْعَمٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَأَنْعَمٌ لَا یَذْکُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا افْتِرَاءً عَلَیْهِ سَیَجْزِیِهم بِمَا کَانُواْ یَفْتَرُونَ
ترجمه
و مشرکان (به پندار خویش) گفتند: اینها، دامها و کشت هایى ممنوع است، کسى نخورد مگر آن (خادمین بتکده ها) که ما بخواهیم. و چهارپایانى است که (سوار شدن بر) پشت آنها حرام است و چهارپایانى که نام خدا را (هنگام ذبح) بر آن نمى برند (این احکام را) به دروغ به خدا نسبت مى دادند. خداوند به زودى آنان را به کیفر آنچه به او افترا مى بستند جزا خواهد داد.
«حِجْر» به معناى منع است و «تحجیر» یعنى منطقه اى را سنگچین کردن و مانع شدن از ورود دیگران براى تصاحب آن. «حِجر اسماعیل» نیز جایى است که با دیوار سنگى جدا شده است. عقل را هم «حِجر» گویند، چون انسان را از زشتى ها باز مى دارد. «هل فى ذلک قسم لِذى حِجر»
در دو آیه قبل، عقائد خرافى مشرکان دربارهى سهم خدا و بت ها از کشاورزى و چهارپایان مطرح بود. در این آیه چگونگى مصرف سهم بتها بیان شده که احدى حقّ استفاده ندارد، مگر خادمین بت ها و بتکده ها.
با توجّه به این آیه، مشرکان چهار انحراف داشتند: 1- ممنوع شمردن بعضى از چهارپایان. 2- ممنوع شمردن بعضى از محصولات کشاورزى. 3- ممنوع کردن سوارى برخى از چهارپایان. 4- نبردن نام خدا به هنگام ذبح حیوانات.
قرآن، هدف آفرینش چهار پایان را سوار شدن بر آنها و مصرف از گوشت آنها مى داند: «جعل لکم الانعام لترکبوا منها و منها تأکلون» و تحریم بهره بردارى از چهارپایان را، از بدعت هاى جاهلى مى شمرد که در آیه 103 سوره مائده نیز بیان شده است.
اسلام، آیین جامعى است که حتّى انحراف در بهره گیرى از حیوانات را هم تحمّل نمى کند. وقتى قرآن، از بى مصرف ماندن حیوان و تحریم سوارشدن بر آن نکوهش می کند، به طریق اولى از بى مصرف ماندن انسان ها، منابع، سرمایه ها و استعدادها بیشتر نکوهش مى کند.
پیام ها
1- احکام دین باید منسوب به خدا باشد، نه بر پایه گمان، خیال، قیاس و استحسان. «قالوا... بزعمهم... افتراءً علیه»
2- مبارزه با خرافات، یکى از وظایف اصلى پیامبران است. «افتراء علیه سیجزیهم»
3- تحریم حلال ها و تحلیل حرام ها، افترا بر خداست. «هذه انعام و حرث حجر... افتراء»
4- بدعت گذاران، در انتظار کیفر قوانین موهوم خود باشند. «سیجزیهم»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است