- 114
- 1000
- 1000
- 1000
جایگاه امامت از نظر امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه
سخنرانی آیت الله رضا رمضانی با موضوع «جایگاه امامت از نظر امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه»، سال 1403
آن بحثهای علمی که در کتابهای کلامی در رابطه با امامت ذکر شده آنها مورد بحث ما نیست. آنها اشاره میکنند که امامت یک نوع ریاست عمومی است. برای امر دین برای امر دنیا در حالی که اینها جانشین پیامبر هستند. یک بحث هایی هم در بین علمای اهل سنت شیعه مطرح است منتها شیعه معتقد است که امام از جانب خدای متعال نصب میشود اصلاً غدیر هم برای همین بوده است. غدیر معنایش این بوده که خدای متعال بعد از رحلت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم امور دین رو مهمل نگذاشته است. دین را میسپارد به کسی که از هر جهتی شایستگی دارد. کسی که افضل هست، ازهد هست، زاهدترین هست، شجاعترین هست، عالمترین هست، عارفترین هست یعنی بهتر از او را بعد از پیغمبر اکرم نمیشود پیدا کرد. آن نفس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هست. خدای متعال او را معرفی کرد و به پیامبرش فرمود که تو او را ابلاغ کن. آنقدر مهم است که میفرماید اگر تو این کارو انجام ندهی رسالت خودت را انجام نداده ای. مسئله مسئله بسیار مهمی هست. حالا ممکن است خیلیها یه سری حرفا بزنند که پیامبر پسرعم خودش را دارد معرفی میکند. یک سری ذهنیتها و شایعهها و برخی از مسائل را مطرح بکنند، آن وقت در ادامه آیه میفرماید خداوند تو را حفظ میکند از همه بلیات و از همه توطعههایی که برخی در این زمینه ممکن است داشته باشند. خب خدای متعال بهترین را معرفی کرد منتها آن اتفاقی که باید می افتاد نیفتاد. چرا؟ الان وقت بحثش نیست. این بحثهای علمی و فنی که در کتابهای کلامی ما بزرگان متکلم مطرح کردند، این الان مورد بحث ما نیست. ما میخواهیم ببینیم نهج البلاغه درباره امامت چه نوع بیانی دارد. نهجالبلاغه هم کتابی است که ما خیلی خیلی از آن فاصله داریم. نهج البلاغه میتواند باعث بشود که ما در بخشهای مختلف تو ابعاد مختلف با آن انس بگیریم. تو بحثهای اخلاقی، در بحثهای عقیدتی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی در همه این بخشها. منتها نهجالبلاغه مثل قرآن مهجور است، مثل صحیفه مهجور است. نتوانستیم این نهجالبلاغه را احیا بکنیم و بعد آن را در زندگی خودمان پیاده بکنیم.
آن بحثهای علمی که در کتابهای کلامی در رابطه با امامت ذکر شده آنها مورد بحث ما نیست. آنها اشاره میکنند که امامت یک نوع ریاست عمومی است. برای امر دین برای امر دنیا در حالی که اینها جانشین پیامبر هستند. یک بحث هایی هم در بین علمای اهل سنت شیعه مطرح است منتها شیعه معتقد است که امام از جانب خدای متعال نصب میشود اصلاً غدیر هم برای همین بوده است. غدیر معنایش این بوده که خدای متعال بعد از رحلت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم امور دین رو مهمل نگذاشته است. دین را میسپارد به کسی که از هر جهتی شایستگی دارد. کسی که افضل هست، ازهد هست، زاهدترین هست، شجاعترین هست، عالمترین هست، عارفترین هست یعنی بهتر از او را بعد از پیغمبر اکرم نمیشود پیدا کرد. آن نفس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هست. خدای متعال او را معرفی کرد و به پیامبرش فرمود که تو او را ابلاغ کن. آنقدر مهم است که میفرماید اگر تو این کارو انجام ندهی رسالت خودت را انجام نداده ای. مسئله مسئله بسیار مهمی هست. حالا ممکن است خیلیها یه سری حرفا بزنند که پیامبر پسرعم خودش را دارد معرفی میکند. یک سری ذهنیتها و شایعهها و برخی از مسائل را مطرح بکنند، آن وقت در ادامه آیه میفرماید خداوند تو را حفظ میکند از همه بلیات و از همه توطعههایی که برخی در این زمینه ممکن است داشته باشند. خب خدای متعال بهترین را معرفی کرد منتها آن اتفاقی که باید می افتاد نیفتاد. چرا؟ الان وقت بحثش نیست. این بحثهای علمی و فنی که در کتابهای کلامی ما بزرگان متکلم مطرح کردند، این الان مورد بحث ما نیست. ما میخواهیم ببینیم نهج البلاغه درباره امامت چه نوع بیانی دارد. نهجالبلاغه هم کتابی است که ما خیلی خیلی از آن فاصله داریم. نهج البلاغه میتواند باعث بشود که ما در بخشهای مختلف تو ابعاد مختلف با آن انس بگیریم. تو بحثهای اخلاقی، در بحثهای عقیدتی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی در همه این بخشها. منتها نهجالبلاغه مثل قرآن مهجور است، مثل صحیفه مهجور است. نتوانستیم این نهجالبلاغه را احیا بکنیم و بعد آن را در زندگی خودمان پیاده بکنیم.
تاکنون نظری ثبت نشده است