- 728
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 22 تا 24 سوره رعد _ بخش دوم
درس آیت الله جوادی آملی با موضوع تفسیر آیه 22 تا 24 سوره رعد _ بخش دوم
- انواع صبر بندگان خالص خدا
- صبر در برابر مصایب
- صبر در برابر معصیت
- ویژگیهای صبر
- تحول صبر
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿أَفَمَن یَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ الْحَقُّ کَمَنْ هُوَ أَعْمَی إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُوا الآلْبَابِ ٭ الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلاَ یَنقُضُونَ الْمِیثَاقَ ٭ وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَیَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ ٭ وَالَّذِینَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَعَلاَنِیَةً وَیَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُولئِکَ لَهُمْ عُقْبَی الدَّارِ ٭ اولئک لهم عقبی الدار ٭ جنات عدن یدخلونها و من صلح من آبائهم و ازواجهم و ذریاتهم و الملٰئکة یدخلون علیهم من کل باب ٭ سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار ﴾
... در خصوص آیهٴ پایانی سورهٴ نحل هم فرمود ﴿و اصبر و ما صبرک الا بالله﴾, این تحول صبر به سبب اله خواهد بود این طور نیست که اگر کسی توفیق صبر پیدا کرد بگویدمن خودم صبر کردم این چنین نیست ؛این بافت درونی صبر از لحاظ مبدأ فاعلی که بدان از خدای سبحان است و اما بافت درونی صبر از لحاظ انگیزه و هدف برای کی صبر کنیم؟ یک انسان صابر بردبار برای اینکه نامش در تاریخ بماند؟ برای اینکه از او بعداً مداحان مداحی کنند خوشنام در بین دیگران باشد معنایش این است؟ اینها که اهداف وهمی است انسان که مرد همهٴ این اهداف را پشت سر میگذارد از اینها لذت نمیبرد ما ممکن است از یک تعریف و مداحی بعد از مرگ لذت ببریم خیال میکنیم آن مرده هم مثل ما لذت میبرد اگر عکس یک کسی را چاپ کردند و تکثیر کردند و گرامی داشتند ما خیال میکنیم او هم از این کار لذت میبرد او لذتش به لقاء معصومین است نه به این پوستر چاپ کردن این برای تشویق ماندههاست نه برای لذت بردن او او که رفته است لذتش چیز دیگر است او این آداب و سنن دنیا را پشت سر گذاشت و معنای ﴿لسان صدق فی الآخرین﴾ این نیست که تعریف او بکنند این طلب مغفرت این گرامیداشت سنت حسنهٴ او لسان صدق است و الاّ آن ثوابهایی که نصیب مؤمنین و شهدا میشود به آن ثوابها دلگرم است و لذت میبرد نه به این کارهایی که ما الآن داریم این برای تشویق احیاست نه برای کسی که ﴿احیاء عند ربهم یرزقون﴾ , او حساب دیگری دارد اگر کسی برای این تلاش میکند که نامش در تاریخ بماند این صبر کرد ولی انگیزهٴ صبرش الهی نبود در سورهٴ مدثّر که اوائل بعثت نازل شده است خدای سبحان میفرماید ﴿و لربک فاصبر﴾ انگیزهٴ صبرت او باشد اینها در اوائل بعثت نازل شده است سورهٴ مدثّر آیهٴ هفتم فرمود ﴿یا ایها المدثر ٭ قم فانذر ٭ و ربک فکبر ٭ همهٴ این موارد تقدیمی است که مفید حصر است نفرمود کبّر ربک فرمود و ربک فکبر و ثیابک فطهر ٭ و الرجز فاهجر ٭ و لا تمنن تستکثر ٭ و لربک فاصبر﴾ , بگذار این بردباری و صبرت برای خدا باشد انگیزهاش الهی باشد پس مبدا غاییاش خدا مبدا فاعلیاش هم خدا اوست که ﴿هو الاول و الآخر﴾ اگر در سورهٴ نحل فرمود ﴿و اصبر و ما صبرک الا بالله﴾ , در سورهٴ مدثّر میفرماید ﴿و لربک فاصبر﴾ بقیه جزو اوهام و سننی است که معلوم نیست بعد از این عالم از این سنن لذت ببرد انسان مرده آن چیز دیگر لذیذ است به حال او حالا که روشن شد بافت درونی صبر این است که من الله است بالله است و لله حالا میپردازیم به متعلقات صبر که در چه صبر کنید.
سؤال ...
جواب: این به مسلمین است نه در برابر کفار چون در سیاق آیات جهاد نیست, اما این اصلش طبق ﴿فعاقبوا بمثل ما عوقبتم﴾ , در جریان حمزهٴ سید الشهداء(سلام الله علیه) که بعضیها تصمیم به مُثله گرفتن داشتند دستور آمد که ﴿بمثل ما عوقبتم﴾ این کار را انجام بدهید و اما به همان طرز استدلالی که مرحوم صاحب جواهر دارد به آن استدلال میکند پیداست که دربارهٴ داخلهٴ داخلهٴ مسلمین است.
سؤال ...
جواب: تنها نیست البته نه، در برابر دیگران صبر کنید نه یعنی ستم را تحمل کنید استقامت کنید تا آخرین لحظهٴ پیروزی اما در داخلهٴ مسلمین اینطور نیست که اگر یکی یک بدی گفت یک طعنی زد انسان تا آخرین لحظه هم جواب بدهد اینطور نیست که دوتا برادر مسلمان اگر یک کسی به دیگری یک طعنی زد این تا آخرین لحظه جواب بدهد بالاخره یک طرف باید ساکت شود و صبر کنند این در داخلهٴ اسلامی است اما دربارهٴ کفار نه هرگز چنین دستوری نیامده که شما گذشت کنید.
سؤال ...
جواب: نه دستور مُثله دادن صدر این آیه دستور مُثله که مثلاً جریان حمزهٴ سید الشهداء که اتفاق افتاد شاید بعضی به این فکر بودند که جبران کنند آنها را هم مُثله کنند میفرماید نه اگر خواستید عقاب کنید ﴿بمثل ما عوقبتم﴾ عقاب کنید نه اینکه بیش از این عقاب کنید این صدر آیه است این مطلق است چون خطاب به مسلمین است آنکه مسلمین در برابر کفار دارند این صبر به معنای احسان و گذشت نیست صبر به معنای استقامت و پایداری است.
سؤال ...
جواب: بله دربارهٴ آن میشود ﴿بمثل ما عوقبتم به﴾ یعنی بیش از این نکنید اما صبر دو قسم است صبر به معنای احسان و گذشت و عفو و بردباری و شکیبایی این در داخلهٴ مسلمین به قیاس بعضهم الی بعض است که ﴿رحماء بینهم﴾ اما صبر به معنای بردباری و استقامت و تا آخرین لحظه ایستادن و مقاومت کردن است که مسلمین در برابر کفار دارند.
سؤال ...
جواب: بله منظور این است که در داخلهٴ مسلمین دستور صبر است و احسان که ﴿ان الله یأمر بالعدل و الاحسان﴾ , صاحب جواهر میگوید اگر قرآن نفرموده بود صبر کنید ما هم به صدر آیه عمل میکردیم آن یک طعنی زد ما هم جوابش را میدادیم.
سؤال ...
جواب: البته هر دو قسم صبر یک جامع مشترک دارند
سؤال ...
جواب: نه، انسان میکوشد در داخل جهاد اکبر میکند این غریزهٴ خودخواهی را کنترل میکند و از طرف میگذرد صاحب جواهر میفرماید اگر نبود ذیل این آیه ما جواب آن آقا را میدادیم صدر آیه میفرماید به اندازهای که او حد زد شما هم به اندازهٴ او عقاب کنید ﴿و ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم﴾ , ما هم به همان اندازه قلم دستمان بود اما ذیل آیه میفرماید ﴿لئن صبرتم لهو خیر لصابرین﴾ , لذا یک ایشان یک بدی گفتند نسبت به علمای اصول ما دیگر جواب نمیدهیم خویشتندار بودن و مقاومت کردن و بر غریزهٴ سرکش پیروز شدن مستلزم آنست که انسان از دیگری که برادر مسلمان است بگزرد اینها بافت درونی صبر است اما حالا متعلقات صبر اگر در روایات ما صبر را به چند قسم تقسیم کردند فرمودند صبر عند المصیبهٴ است و صبر عن المعصیهٴ است و صبر علی الطاعهٴ فرمودند اگر یک حادثهٴ تلخی و ناگواری رخ داد شما جزع نکنید و اگر مورد امتحان قرار گرفتید مبتلا شدید یه یک گناه صبر کنید و تن به گناه ندهید و صبر عن المعصیهٴ کنید یعنی تجاوز کنید از معصیت و اگر مورد امتحان قرار گرفتید خدای سبحان شما را به یک امری تکلیف کرده است خود را بر مأمور به وادار کنید صبر علی الطاعهٴ داشته باشید این موارد در قرآن کریم مبسوطاً آمده مخصوصاً صبر علی الطاعهٴ و صبر عند المصیبهٴ اینها در قرآن کریم زیاد است قسمت مهم صبر را قرآن کریم به انبیا نسبت میدهد در برخورد با کفار و بیگانگان, وقتی انبیا را میستاید و اوصافشان را میشمارد میفرماید ﴿کل من الصابرین﴾ همهٴ آنها اینگونهاند که در برابر ناکامیها و رنجها صابرند و بردبارند و با استقامت و مؤمنین را هم میفرماید من شما را میآزمایم تا معلوم شود که صابر کیست, در سورهای که به نام مبارک رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) است سورهٴ محمد(ص) آیهٴ 31 این است فرمود ﴿و لنبلونکم﴾ ما شما را میآزمائیم ﴿حتی نعلم المجاهدین منکم و الصابرین و نبلوا اخبارکم﴾ , ما شما را میآزمائیم این آیه در مدینه نازل شد در مدینه مسلمین از یک فیض عظیم برخوردار بودند برای اینکه تمام نمازها را در مسجد میخواندند که بعد از مسجد الحرام بهترین مسجدهای روی زمین است و نمازها را به امامت رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) میخواندند که امامی به اندازهٴ او نیست و پای سخنان حضرت مینشستند در محضر حضرت بودند و فکر میکردند که به بهترین فیض رسیدند در این برههٴ از زندگانی مبارک حضرت در مدینه این آیات نازل شد که در این حد از ایمان به سر بردن آدم را به بهشت نمیبرد ﴿ام حسبتم ان تدخل الجنة﴾, به همین مقدار اکتفا میکنید که پشت سر بهترین پیشنمازها نماز میخوانید در بهترین نماز پنج وقت را به جماعت میخوانید پای درس و سخنان بهترین معلم و مفسر مینشینید اینها شما را بهشت نمیبرد ﴿ام حسبتم ان تدخلوا الجنة و لما یأتکم مثل الذین خلوا من قبلکم مستهم البأساء و الضّرّاء﴾ درد و گرفتاری و رنج و مشکلات جهاد و دفاع و نبرد را دیگران طی کردهاند شما هم به آن اوضاع برسید تا اهل بهشت شوید فکر نکنید این کار ساده شما را به بهشت میبرد اینها در مدینه نازل شد این آیهٴ سورهای که الآن خوانده شده این هم در مدینه نازل شد فرمود ﴿ولنبلونّکم﴾ این آزمایش قطعی است ما حتماً شما را میآزمائیم تا معلوم بشود آنکه مجاهد فی سبیل الله است کیست و آنکه صابر لله است آن هم کیست؟ ما گزارشهای درونیتان را هم میآزمائیم خلاصه خبرتان را دست میآوریم اینکه فرمود ﴿حتی نعلم المجاهدین منکم والصابرین﴾ در اینجا به دو صبر از اقسام سهگانهٴ صبر اشاره شده, زیرا انسان رزمنده وقتی به جبهه میرود و در جبهه شرکت میکند صبر علی الطاعهٴ دارد وقتی آسیب میبیند صبر عند المصیبهٴ دارد به هر دو قسمش اشاره کرده آنکه حاضر نیست در صحنه شرکت کند و صبر علی الطاعة داشته باشد حاضر هم نیست وقتی یک آسیبی دید صبر عند المصیبة داشته باشد آنها را خدا میآزماید و از امتحان موفق شده معرفی میکند که ﴿امتحن الله قلوبهم للتقوی﴾ که بدواً صبر علی الطاعة داشته باشند واگر آسیبی در اثنای آن طاعت دیدند صبر عند المصیبة داشته باشند هم اول حاضر است این رنج...
در جریان حضرت ابراهیم سلام الله علیه دو صبر است برای ابراهیم و یک صبر است برای اسماعیل که هر دو را اینجا مطرح میفرماید سورهٴ صافات آیهٴ 102 میفرماید به اینکه ﴿فلما بلغ معه السعی قال یا بنی انی اری فی المنام انی اضبحک فانظر ماذا تری﴾ , فرمود آنچه که در عالم رؤیا به من وحی شده این است که من دارم تو را ذبح میکنم نظرت چیست؟ من آمادگیام را اعلام کردم من هم صابرم علی الطاعهٴ هم صابرم عند المصیبهٴ قبل از ذبح و قربانی تو خودم را وادار میکنم بر این طاعت چون بر من خیلی دشوار است که با دست خودم فرزندم را قربانی کنم ولی امر خداست خود را بر این امر وامیدارم میشود صبر علی الطاعة بعد از ذبح تو فراق تو را هم تحمل میکنم میشود صبر عند المصیبة تو چه میکنی این هم عرض کرد ﴿یا افعل ما تؤمر ستجدنی ان شاء الله من الصابرین﴾ من صابر علی الطاعة هستم چون بعد که رفتم مصیبتی نیست تو صابر علی الطاعتی قبل از امتثال صابر عند المصیبتی بعد از امتثال اما من صابر علی الطاعة هستم چون بعد از امتثال دیگر نیستم تا رنجی داشته باشم و تحمل و صبر کنم.
سؤال ...
جواب: قبل از اینکه ذبحی واقع بشود انسان موظف است این کار را انجام بدهد مأمور است باید خودش را وادار کند به امتثال بعد از امتثال موضوع ساقط هست دیگر جا برای اطاعت نیست ...
سؤال ...
جواب: نه، اینکه تا آنجا که قدرت دارد و خود را در معرض قرار میدهد مکلف است بعد وقتی که ذبح دارد محقق میشود دیگر مصیبتی نیست برای او بعد از اینکه مصیبت محقق شده است اگر فرض شد که لحظه, لحظه تدریجاً مثلاً آن دردها را تحمّل میکند آن هم فرض دارد ولی برای حضرت ابراهیم(سلام الله علیه) دوتا صبر به خوبی تصور میشود یکی صبر علی الطاعة قبل از امتثال یکی صبر عند المصیبة بعد الامتثال ولی برای حضرت اسماعیل(سلام الله علیه) همان صبر علی الطاعة است امتثال او به این است که خودش را د رمعرض قرار بدهد عرض کند به اینکه ﴿یا ابت افعل ما تؤمر ستجدنی ان شاء الله من الصابرین﴾ , بعد از ذبح و نحر هم که دیگر مصیبتی برای اسماعیل نیست تا او صبر عند المصیبة داشته باشد.
سؤال ...
جواب: چرا, این یعنی انسانی که موفق میشود به صبر بر طاعت از گناهان پرهیز کرده است نوعاً اینچنین است اما معصیت در کار نیست چون یک شیء همان طوری که در بحثهای قبل گذشت اینطور نیست که فعلش واجب باشد ترکش حرام که برای یک کار انسان دو تا عقاب داشته باشد نماز خواندن فعلش واجب است نه ترکش حرام, که انسان اگر نماز نخواند دو تا گناه کرد یکی اینکه واجب را انجام نداد یکی اینکه حرام را مرتکب شد این چیزی که فعلش واجب است شرعاً ترکش حرام است عقلا ً نه اینکه ترکش حرام شرعی باشد که دو تا معصیت کبیره کرده باشد بنابراین در اینگونه از موارد صبر علی الطاعة هست چه اینکه صبر عند المصیبة این صبر عند المصیبة را در سورهٴ مبارکهٴ بقره مبسوطاً بیان فرمود سورهٴ بقره آیهٴ 153 به بعد فرمود ﴿یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر والصلاة﴾, چرا؟ چون ﴿ان الله مع الصابرین﴾ , شما صابر باش تا آن معیت خاصه کمک شما باشد چون ﴿ان الله مع الصابرین﴾ شما اگر صبر کردید از آن معیّت خاصه بهره میبرید آنگاه صبر علی الطاعة و صبر عند المصیبة را در اینجا تبیین میفرماید به هر دو قسم میفرماید ﴿ولاتقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات﴾ , نگوئید اینها مردهاند بلکه ﴿بل احیاء ولکن لاتشعرون﴾ اینها آیاتی است که در سیاق صبر است ﴿و لنبلونکم بشیء من الخوف والجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات﴾ , آزمایشهای نظامی, آزمایشهای اقتصادی, آزمایشهای دیگر میکنیم ﴿و بشر الصابرین﴾ صابرین کیانند؟ صابر کسی که قبل از وقوع حادثه خود را بر طاعت وابدارد و هنگام مصیبت هم عند المصیبة جزع نکند بگوید ﴿انا لله و انا الیه راجعون﴾ ﴿و بشر الصابرین﴾ صابرین کیانند؟ ﴿الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا﴾ منطقشان این است که ﴿انا لله و انا الیه راجعون﴾ اولاً چیزی را ما از خود مایه نگذاشتیم چون مال او بود و ثانیاً ما از آن قفس پرواز کردیم و از یک عالم پستی رها شدیم به جای بهتری رسیدیم اینکه شکر دارد این که درد نیست لذا در کنار صبر مسئلهٴ شکر مطرح است که ﴿ان فی ذلک لآیات لکل صبار شکور﴾ آنها که اهل معنایند شکر میکنند چون مشکلی نیست برای اینکه از آن طرف ﴿احیاء عند ربهم یرزقون﴾ , از این طرف هم فرمود ﴿اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمة و اولئک هم المهتدون﴾ , با این تأکیدهای فراوان آوردن ضمیر فصل نشانهٴ حصر است معلوم میشود اینها مصداق کامل مهتدیاند نفرمود مهدیونند فرمود مهتدیاند, اهتدا با هدایت همان فرقی را دارند که اقتدار با قدرت دارد آن قدرت کامله را میگویند اقتدار آن هدایت تامّه را میگویند اهتدا فرمود اینها مهتدیاند خوب هدایت شدند و صلوات خدا بر اینها خدای سبحان اگر فرمود بر همهٴ مؤمنین ما صلوات میفرستیم مواضعش هم مشخص کرد که کجاها خدا صلوات میفرستد اگر در سورهٴ احزاب فرمود ﴿هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور و کان بالمؤمنین رحیماً﴾ اگر فرمود خدا بر شماها صلوات میفرستد شماها را هم توضیح داد که چه کسانی مرادید چه شرطی لازم است تا انسان استحقاق دریافت صلوات خدا را داشته باشد چه اوصافی لازم است تا انسان استحقاق دریافت صلوات فرشتگان را داشته باشد خدا بر مؤمنین صلوات میفرستد انسان میتواند به جایی قرار بگیرد که خدا بر او صلوات بفرستند فرشتگان بر او صلوات بفرستند اما فرشتگان بر یک چنین آدمهائی صلوات میفرستند ﴿اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمة﴾ وقتی از مرحوم علامه سؤال کردند در آن مجلس مناظره که شما چرا بر آل پیامبر صلوات میفرستید میگوئید اللهم صل علی محمد وآل محمد فرمود اینها مصیبت دیدهٴ صابرند رنجهائی بر اهل بیت تحمیل شده اینها صبر کردند و خدا فرمود اگر کسی برای رضای من مصیبت را تحمل کند و صبر کند ﴿اولئک علیهم صلوات﴾ من ربهم ما هم بر اهل بیت عصمت و طهارت صلوات میفرستیم این مصیبت دیدهای که لله صبر کند استحقاق دریافت صلوات الهی دارد ﴿اولئک علیهم صلوات من ربهم﴾, این بازماندهٴ شهید که صبر عند المصیبة دارد ﴿اولئک علیهم صلوات من ربهم﴾ این مقام بلند است لذا فرمود اگر صبر علی الطاعة داشتید و طاعت بدون مصیبت و زحمت و آسیب نیست صبر عند المصیبة داشتید ﴿اولئک علیهم صلوات من ربهم﴾ صبر داشتید یعنی چه؟ یعنی منطقتان این بود نه اینکه گفتید در کف شیر نر چاره غیر آنکه صبر نیست آن دهن کجی است که انسان بگوید در کف شیر نر خونخوار غیر صبر اینکه صبر نیست اینکه تسلیم نیست اینکه رضا نیست صبر یعنی چه بشر الصابرین صابرین کیانند؟ صابرین کسانی هستند که منطقشان این است ﴿الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا لله و انا الیه راجعون﴾ این منطقشان توحید و معاد را در بر دارد این گروه صابرند اگر منطقشان این بود نه برای اینکه نامشان در تاریخ بماند اینها یک اهداف وهمی است بعد از اینکه انسان از این عالم رفت میبیند که هرگز این موهومات دنبالش نیست آنجا چیز دیگر میبیند اگر کسی منطقش این بود که ﴿انا لله و انا الیه راجعون ٭ اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمة و اولئک هم المهتدون﴾ اینها معمولاً صبر علی الطاعة است و صبر عند المصیبة خصوص جریانهای جنگی را که قرآن زیاد مطرح میکند در همین سورهٴ بقره آیهٴ 177 آمده که صدر آیه این است ﴿لیس البرّ ان تولوا وجوهکم قِبل المشرق و المغرب﴾ میفرماید نیکان را که خدای سبحان معرفی میکند بعد از اینکه بسیاری از اعمال و فضائل را از اینها یاد کرده است میفرمایند که ﴿و الصابرین فی البأساء و الضراء و حین البأس﴾ یک وقت است انسان در زمان انقلاب در زمان جنگ صبر میکند یک وقتی در خط مقدم جبهه است و صبر میکند او حین البأس است یک وقت است که باران دارد میآید انسان در حال باران که صبر بکند میگویند صبر حین الامطار است یک وقتی یک تیر دارد میآید آن صبر حین البأس است گذشته از اینکه اینها در بأساء و ضرّاء صابرند حین بأس هم صابرند صابر کسی است که در تمام شرایط منطقش این است که ﴿انا لله و انا الیه راجعون﴾ منطق صابرین را قرآن تبیین کرد نه خون جگر بخور انسان اگر به این مقام برسد صبر پیدا میکند که «الصبر من الایمان بمنزله راس من الجسد» منطق این باشد ﴿انا لله و انا الیه راجعون﴾ بسیار دشوار است آن که در حین آمدن تیر منطقش این باشد که ﴿انا لله و انا الیه راجعون﴾ در همهٴ حالات صبر ممدوح است ﴿الصابرین فی البأساء والضراء و حین البأس﴾ آن که پشت جبهه است یک جور صبر میکند آنکه در جبهه است یک جور صبر میکند آنکه در خط مقدم جبهه است حین البأس است یکجور دیگه صبر میکند
سؤال ...
جواب: یعنی در شدت جنگ در حالت خطر حین بأس یعنی آن وقتی که دارد میآید مثل اینکه الآن ما در بأساییم در ضرائیم و اما رزمندههایمان حین البأسند این منطق در همهٴ حالات این باشد که ﴿انا لله و انا الیه راجعون﴾ اگر منطق این شد
سؤال ...
جواب: تمام دیگر خوب خیلی است دیگر ما الآن صابر در بأساء و ضراء داریم اما صابر حین البأس نداریم اگر یک موشکی صدام افلقی کافر انداخت دزفول را به آن صورت درآورد آن زن و بچهها حین البأس هستند دیگر با ما فرق دارند دیگر
سؤال ...
جواب: نه دارند گاهی این هست گاهی این نیست کم است زیاد است و امثال ذلک اما آنکه در متن جریان سوزش هست آن حین البأس است دیگر او وقتی که از زیر آوارها درمیآید بگوید ﴿انا لله و انا الیه راجعون﴾ او محبوب خداست که ﴿و الله یحب الصابرین﴾ صابر را هم با این منطق قرآن تبیین کرده و صابر منطقش همواره یکی است در سورهٴ مبارکهٴ یوسف وقتی جریان یعقوب سلاماللهعلیه را نقل میکند میفرماید وقتی برادران یوسف را بردند و نیاوردند گفت ﴿سولت لکم انفسکم امراً فصبرٌ جمیل﴾ , وقتی آن برادر دیگر را بردند او را هم به همان وضع نیاوردند فرمود ﴿سولت لکم انفسکم امراً فصبرا جمیلاً﴾ این صبر جمیل گفتن یعنی ﴿انا لله و انا الیه راجعون﴾ را از دل معتقد بودن صبر جمیل نه معنایش این است که آدم ساکت باشد منطق صابر این است که بگوید ﴿انا لله و انا الیه راجعون﴾ این صبر جمیل است دو حادثه را که در سورهٴ یوسف نقل میکند یکی در اوائل یکی در پایان سورهٴ یوسف این است یکی در آیهٴ 18 سورهٴ یوسف وقتی جریان یوسف(سلام الله علیه) رخ داد اینها آمدند حضرت فرمود ﴿بل سولت انفسکم امرا فصبر جمیل و الله المستعان علی ما تصفون﴾ ما میگوئیم ﴿ایاک نستعین﴾ و خدا مستعان است و لا غیر اما فرمود ﴿و استعینوا بالصبر و الصلاة﴾ یعقوب میگوید من صبر میکنم خدا هم مستعان است با صبر میگوید ﴿و الله المستعان﴾ نه بیصبر ﴿فصبر جمیل و الله المستعان﴾ یعنی من این نردبان بلند را دارم اینطور نیست که بگویند بک نستعین به نستعین و آن نردبان را نداشته باشند ﴿فصبر جمیل و الله المستعان﴾ این دیگر تعیین است برای اینکه خدای سبحان فرمود اگر صبر کردید این استعانت شما با اعانت ما همراه خواهد بود ما معینیم ما معین صابریم شما هم که نردبان صبر را دارید این تعبیر را هم در جریان اول یعقوب(سلام الله علیه) فرمود هم در جریان آن فرزند دیگرش وقتی آمدند به حضور یعقوب(سلام الله علیه) و این مسائل را مطرح کردند گفتند که ما تقصیر نداریم ﴿و سئل القریة التی﴾ آیة 83 سورهٴ یوسف ﴿قال بل سولت لکم انفسکم امرا فصبر جمیل عسی الله ان یأتینی بهم جمیعا انه هو العلیم الحکیم﴾ که این خلاصهٴ استعانت است.
«و الحمد لله رب العالمین»
- انواع صبر بندگان خالص خدا
- صبر در برابر مصایب
- صبر در برابر معصیت
- ویژگیهای صبر
- تحول صبر
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿أَفَمَن یَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ الْحَقُّ کَمَنْ هُوَ أَعْمَی إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُوا الآلْبَابِ ٭ الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلاَ یَنقُضُونَ الْمِیثَاقَ ٭ وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَیَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ ٭ وَالَّذِینَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَعَلاَنِیَةً وَیَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُولئِکَ لَهُمْ عُقْبَی الدَّارِ ٭ اولئک لهم عقبی الدار ٭ جنات عدن یدخلونها و من صلح من آبائهم و ازواجهم و ذریاتهم و الملٰئکة یدخلون علیهم من کل باب ٭ سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار ﴾
... در خصوص آیهٴ پایانی سورهٴ نحل هم فرمود ﴿و اصبر و ما صبرک الا بالله﴾, این تحول صبر به سبب اله خواهد بود این طور نیست که اگر کسی توفیق صبر پیدا کرد بگویدمن خودم صبر کردم این چنین نیست ؛این بافت درونی صبر از لحاظ مبدأ فاعلی که بدان از خدای سبحان است و اما بافت درونی صبر از لحاظ انگیزه و هدف برای کی صبر کنیم؟ یک انسان صابر بردبار برای اینکه نامش در تاریخ بماند؟ برای اینکه از او بعداً مداحان مداحی کنند خوشنام در بین دیگران باشد معنایش این است؟ اینها که اهداف وهمی است انسان که مرد همهٴ این اهداف را پشت سر میگذارد از اینها لذت نمیبرد ما ممکن است از یک تعریف و مداحی بعد از مرگ لذت ببریم خیال میکنیم آن مرده هم مثل ما لذت میبرد اگر عکس یک کسی را چاپ کردند و تکثیر کردند و گرامی داشتند ما خیال میکنیم او هم از این کار لذت میبرد او لذتش به لقاء معصومین است نه به این پوستر چاپ کردن این برای تشویق ماندههاست نه برای لذت بردن او او که رفته است لذتش چیز دیگر است او این آداب و سنن دنیا را پشت سر گذاشت و معنای ﴿لسان صدق فی الآخرین﴾ این نیست که تعریف او بکنند این طلب مغفرت این گرامیداشت سنت حسنهٴ او لسان صدق است و الاّ آن ثوابهایی که نصیب مؤمنین و شهدا میشود به آن ثوابها دلگرم است و لذت میبرد نه به این کارهایی که ما الآن داریم این برای تشویق احیاست نه برای کسی که ﴿احیاء عند ربهم یرزقون﴾ , او حساب دیگری دارد اگر کسی برای این تلاش میکند که نامش در تاریخ بماند این صبر کرد ولی انگیزهٴ صبرش الهی نبود در سورهٴ مدثّر که اوائل بعثت نازل شده است خدای سبحان میفرماید ﴿و لربک فاصبر﴾ انگیزهٴ صبرت او باشد اینها در اوائل بعثت نازل شده است سورهٴ مدثّر آیهٴ هفتم فرمود ﴿یا ایها المدثر ٭ قم فانذر ٭ و ربک فکبر ٭ همهٴ این موارد تقدیمی است که مفید حصر است نفرمود کبّر ربک فرمود و ربک فکبر و ثیابک فطهر ٭ و الرجز فاهجر ٭ و لا تمنن تستکثر ٭ و لربک فاصبر﴾ , بگذار این بردباری و صبرت برای خدا باشد انگیزهاش الهی باشد پس مبدا غاییاش خدا مبدا فاعلیاش هم خدا اوست که ﴿هو الاول و الآخر﴾ اگر در سورهٴ نحل فرمود ﴿و اصبر و ما صبرک الا بالله﴾ , در سورهٴ مدثّر میفرماید ﴿و لربک فاصبر﴾ بقیه جزو اوهام و سننی است که معلوم نیست بعد از این عالم از این سنن لذت ببرد انسان مرده آن چیز دیگر لذیذ است به حال او حالا که روشن شد بافت درونی صبر این است که من الله است بالله است و لله حالا میپردازیم به متعلقات صبر که در چه صبر کنید.
سؤال ...
جواب: این به مسلمین است نه در برابر کفار چون در سیاق آیات جهاد نیست, اما این اصلش طبق ﴿فعاقبوا بمثل ما عوقبتم﴾ , در جریان حمزهٴ سید الشهداء(سلام الله علیه) که بعضیها تصمیم به مُثله گرفتن داشتند دستور آمد که ﴿بمثل ما عوقبتم﴾ این کار را انجام بدهید و اما به همان طرز استدلالی که مرحوم صاحب جواهر دارد به آن استدلال میکند پیداست که دربارهٴ داخلهٴ داخلهٴ مسلمین است.
سؤال ...
جواب: تنها نیست البته نه، در برابر دیگران صبر کنید نه یعنی ستم را تحمل کنید استقامت کنید تا آخرین لحظهٴ پیروزی اما در داخلهٴ مسلمین اینطور نیست که اگر یکی یک بدی گفت یک طعنی زد انسان تا آخرین لحظه هم جواب بدهد اینطور نیست که دوتا برادر مسلمان اگر یک کسی به دیگری یک طعنی زد این تا آخرین لحظه جواب بدهد بالاخره یک طرف باید ساکت شود و صبر کنند این در داخلهٴ اسلامی است اما دربارهٴ کفار نه هرگز چنین دستوری نیامده که شما گذشت کنید.
سؤال ...
جواب: نه دستور مُثله دادن صدر این آیه دستور مُثله که مثلاً جریان حمزهٴ سید الشهداء که اتفاق افتاد شاید بعضی به این فکر بودند که جبران کنند آنها را هم مُثله کنند میفرماید نه اگر خواستید عقاب کنید ﴿بمثل ما عوقبتم﴾ عقاب کنید نه اینکه بیش از این عقاب کنید این صدر آیه است این مطلق است چون خطاب به مسلمین است آنکه مسلمین در برابر کفار دارند این صبر به معنای احسان و گذشت نیست صبر به معنای استقامت و پایداری است.
سؤال ...
جواب: بله دربارهٴ آن میشود ﴿بمثل ما عوقبتم به﴾ یعنی بیش از این نکنید اما صبر دو قسم است صبر به معنای احسان و گذشت و عفو و بردباری و شکیبایی این در داخلهٴ مسلمین به قیاس بعضهم الی بعض است که ﴿رحماء بینهم﴾ اما صبر به معنای بردباری و استقامت و تا آخرین لحظه ایستادن و مقاومت کردن است که مسلمین در برابر کفار دارند.
سؤال ...
جواب: بله منظور این است که در داخلهٴ مسلمین دستور صبر است و احسان که ﴿ان الله یأمر بالعدل و الاحسان﴾ , صاحب جواهر میگوید اگر قرآن نفرموده بود صبر کنید ما هم به صدر آیه عمل میکردیم آن یک طعنی زد ما هم جوابش را میدادیم.
سؤال ...
جواب: البته هر دو قسم صبر یک جامع مشترک دارند
سؤال ...
جواب: نه، انسان میکوشد در داخل جهاد اکبر میکند این غریزهٴ خودخواهی را کنترل میکند و از طرف میگذرد صاحب جواهر میفرماید اگر نبود ذیل این آیه ما جواب آن آقا را میدادیم صدر آیه میفرماید به اندازهای که او حد زد شما هم به اندازهٴ او عقاب کنید ﴿و ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم﴾ , ما هم به همان اندازه قلم دستمان بود اما ذیل آیه میفرماید ﴿لئن صبرتم لهو خیر لصابرین﴾ , لذا یک ایشان یک بدی گفتند نسبت به علمای اصول ما دیگر جواب نمیدهیم خویشتندار بودن و مقاومت کردن و بر غریزهٴ سرکش پیروز شدن مستلزم آنست که انسان از دیگری که برادر مسلمان است بگزرد اینها بافت درونی صبر است اما حالا متعلقات صبر اگر در روایات ما صبر را به چند قسم تقسیم کردند فرمودند صبر عند المصیبهٴ است و صبر عن المعصیهٴ است و صبر علی الطاعهٴ فرمودند اگر یک حادثهٴ تلخی و ناگواری رخ داد شما جزع نکنید و اگر مورد امتحان قرار گرفتید مبتلا شدید یه یک گناه صبر کنید و تن به گناه ندهید و صبر عن المعصیهٴ کنید یعنی تجاوز کنید از معصیت و اگر مورد امتحان قرار گرفتید خدای سبحان شما را به یک امری تکلیف کرده است خود را بر مأمور به وادار کنید صبر علی الطاعهٴ داشته باشید این موارد در قرآن کریم مبسوطاً آمده مخصوصاً صبر علی الطاعهٴ و صبر عند المصیبهٴ اینها در قرآن کریم زیاد است قسمت مهم صبر را قرآن کریم به انبیا نسبت میدهد در برخورد با کفار و بیگانگان, وقتی انبیا را میستاید و اوصافشان را میشمارد میفرماید ﴿کل من الصابرین﴾ همهٴ آنها اینگونهاند که در برابر ناکامیها و رنجها صابرند و بردبارند و با استقامت و مؤمنین را هم میفرماید من شما را میآزمایم تا معلوم شود که صابر کیست, در سورهای که به نام مبارک رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) است سورهٴ محمد(ص) آیهٴ 31 این است فرمود ﴿و لنبلونکم﴾ ما شما را میآزمائیم ﴿حتی نعلم المجاهدین منکم و الصابرین و نبلوا اخبارکم﴾ , ما شما را میآزمائیم این آیه در مدینه نازل شد در مدینه مسلمین از یک فیض عظیم برخوردار بودند برای اینکه تمام نمازها را در مسجد میخواندند که بعد از مسجد الحرام بهترین مسجدهای روی زمین است و نمازها را به امامت رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) میخواندند که امامی به اندازهٴ او نیست و پای سخنان حضرت مینشستند در محضر حضرت بودند و فکر میکردند که به بهترین فیض رسیدند در این برههٴ از زندگانی مبارک حضرت در مدینه این آیات نازل شد که در این حد از ایمان به سر بردن آدم را به بهشت نمیبرد ﴿ام حسبتم ان تدخل الجنة﴾, به همین مقدار اکتفا میکنید که پشت سر بهترین پیشنمازها نماز میخوانید در بهترین نماز پنج وقت را به جماعت میخوانید پای درس و سخنان بهترین معلم و مفسر مینشینید اینها شما را بهشت نمیبرد ﴿ام حسبتم ان تدخلوا الجنة و لما یأتکم مثل الذین خلوا من قبلکم مستهم البأساء و الضّرّاء﴾ درد و گرفتاری و رنج و مشکلات جهاد و دفاع و نبرد را دیگران طی کردهاند شما هم به آن اوضاع برسید تا اهل بهشت شوید فکر نکنید این کار ساده شما را به بهشت میبرد اینها در مدینه نازل شد این آیهٴ سورهای که الآن خوانده شده این هم در مدینه نازل شد فرمود ﴿ولنبلونّکم﴾ این آزمایش قطعی است ما حتماً شما را میآزمائیم تا معلوم بشود آنکه مجاهد فی سبیل الله است کیست و آنکه صابر لله است آن هم کیست؟ ما گزارشهای درونیتان را هم میآزمائیم خلاصه خبرتان را دست میآوریم اینکه فرمود ﴿حتی نعلم المجاهدین منکم والصابرین﴾ در اینجا به دو صبر از اقسام سهگانهٴ صبر اشاره شده, زیرا انسان رزمنده وقتی به جبهه میرود و در جبهه شرکت میکند صبر علی الطاعهٴ دارد وقتی آسیب میبیند صبر عند المصیبهٴ دارد به هر دو قسمش اشاره کرده آنکه حاضر نیست در صحنه شرکت کند و صبر علی الطاعة داشته باشد حاضر هم نیست وقتی یک آسیبی دید صبر عند المصیبة داشته باشد آنها را خدا میآزماید و از امتحان موفق شده معرفی میکند که ﴿امتحن الله قلوبهم للتقوی﴾ که بدواً صبر علی الطاعة داشته باشند واگر آسیبی در اثنای آن طاعت دیدند صبر عند المصیبة داشته باشند هم اول حاضر است این رنج...
در جریان حضرت ابراهیم سلام الله علیه دو صبر است برای ابراهیم و یک صبر است برای اسماعیل که هر دو را اینجا مطرح میفرماید سورهٴ صافات آیهٴ 102 میفرماید به اینکه ﴿فلما بلغ معه السعی قال یا بنی انی اری فی المنام انی اضبحک فانظر ماذا تری﴾ , فرمود آنچه که در عالم رؤیا به من وحی شده این است که من دارم تو را ذبح میکنم نظرت چیست؟ من آمادگیام را اعلام کردم من هم صابرم علی الطاعهٴ هم صابرم عند المصیبهٴ قبل از ذبح و قربانی تو خودم را وادار میکنم بر این طاعت چون بر من خیلی دشوار است که با دست خودم فرزندم را قربانی کنم ولی امر خداست خود را بر این امر وامیدارم میشود صبر علی الطاعة بعد از ذبح تو فراق تو را هم تحمل میکنم میشود صبر عند المصیبة تو چه میکنی این هم عرض کرد ﴿یا افعل ما تؤمر ستجدنی ان شاء الله من الصابرین﴾ من صابر علی الطاعة هستم چون بعد که رفتم مصیبتی نیست تو صابر علی الطاعتی قبل از امتثال صابر عند المصیبتی بعد از امتثال اما من صابر علی الطاعة هستم چون بعد از امتثال دیگر نیستم تا رنجی داشته باشم و تحمل و صبر کنم.
سؤال ...
جواب: قبل از اینکه ذبحی واقع بشود انسان موظف است این کار را انجام بدهد مأمور است باید خودش را وادار کند به امتثال بعد از امتثال موضوع ساقط هست دیگر جا برای اطاعت نیست ...
سؤال ...
جواب: نه، اینکه تا آنجا که قدرت دارد و خود را در معرض قرار میدهد مکلف است بعد وقتی که ذبح دارد محقق میشود دیگر مصیبتی نیست برای او بعد از اینکه مصیبت محقق شده است اگر فرض شد که لحظه, لحظه تدریجاً مثلاً آن دردها را تحمّل میکند آن هم فرض دارد ولی برای حضرت ابراهیم(سلام الله علیه) دوتا صبر به خوبی تصور میشود یکی صبر علی الطاعة قبل از امتثال یکی صبر عند المصیبة بعد الامتثال ولی برای حضرت اسماعیل(سلام الله علیه) همان صبر علی الطاعة است امتثال او به این است که خودش را د رمعرض قرار بدهد عرض کند به اینکه ﴿یا ابت افعل ما تؤمر ستجدنی ان شاء الله من الصابرین﴾ , بعد از ذبح و نحر هم که دیگر مصیبتی برای اسماعیل نیست تا او صبر عند المصیبة داشته باشد.
سؤال ...
جواب: چرا, این یعنی انسانی که موفق میشود به صبر بر طاعت از گناهان پرهیز کرده است نوعاً اینچنین است اما معصیت در کار نیست چون یک شیء همان طوری که در بحثهای قبل گذشت اینطور نیست که فعلش واجب باشد ترکش حرام که برای یک کار انسان دو تا عقاب داشته باشد نماز خواندن فعلش واجب است نه ترکش حرام, که انسان اگر نماز نخواند دو تا گناه کرد یکی اینکه واجب را انجام نداد یکی اینکه حرام را مرتکب شد این چیزی که فعلش واجب است شرعاً ترکش حرام است عقلا ً نه اینکه ترکش حرام شرعی باشد که دو تا معصیت کبیره کرده باشد بنابراین در اینگونه از موارد صبر علی الطاعة هست چه اینکه صبر عند المصیبة این صبر عند المصیبة را در سورهٴ مبارکهٴ بقره مبسوطاً بیان فرمود سورهٴ بقره آیهٴ 153 به بعد فرمود ﴿یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر والصلاة﴾, چرا؟ چون ﴿ان الله مع الصابرین﴾ , شما صابر باش تا آن معیت خاصه کمک شما باشد چون ﴿ان الله مع الصابرین﴾ شما اگر صبر کردید از آن معیّت خاصه بهره میبرید آنگاه صبر علی الطاعة و صبر عند المصیبة را در اینجا تبیین میفرماید به هر دو قسم میفرماید ﴿ولاتقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات﴾ , نگوئید اینها مردهاند بلکه ﴿بل احیاء ولکن لاتشعرون﴾ اینها آیاتی است که در سیاق صبر است ﴿و لنبلونکم بشیء من الخوف والجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات﴾ , آزمایشهای نظامی, آزمایشهای اقتصادی, آزمایشهای دیگر میکنیم ﴿و بشر الصابرین﴾ صابرین کیانند؟ صابر کسی که قبل از وقوع حادثه خود را بر طاعت وابدارد و هنگام مصیبت هم عند المصیبة جزع نکند بگوید ﴿انا لله و انا الیه راجعون﴾ ﴿و بشر الصابرین﴾ صابرین کیانند؟ ﴿الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا﴾ منطقشان این است که ﴿انا لله و انا الیه راجعون﴾ اولاً چیزی را ما از خود مایه نگذاشتیم چون مال او بود و ثانیاً ما از آن قفس پرواز کردیم و از یک عالم پستی رها شدیم به جای بهتری رسیدیم اینکه شکر دارد این که درد نیست لذا در کنار صبر مسئلهٴ شکر مطرح است که ﴿ان فی ذلک لآیات لکل صبار شکور﴾ آنها که اهل معنایند شکر میکنند چون مشکلی نیست برای اینکه از آن طرف ﴿احیاء عند ربهم یرزقون﴾ , از این طرف هم فرمود ﴿اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمة و اولئک هم المهتدون﴾ , با این تأکیدهای فراوان آوردن ضمیر فصل نشانهٴ حصر است معلوم میشود اینها مصداق کامل مهتدیاند نفرمود مهدیونند فرمود مهتدیاند, اهتدا با هدایت همان فرقی را دارند که اقتدار با قدرت دارد آن قدرت کامله را میگویند اقتدار آن هدایت تامّه را میگویند اهتدا فرمود اینها مهتدیاند خوب هدایت شدند و صلوات خدا بر اینها خدای سبحان اگر فرمود بر همهٴ مؤمنین ما صلوات میفرستیم مواضعش هم مشخص کرد که کجاها خدا صلوات میفرستد اگر در سورهٴ احزاب فرمود ﴿هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور و کان بالمؤمنین رحیماً﴾ اگر فرمود خدا بر شماها صلوات میفرستد شماها را هم توضیح داد که چه کسانی مرادید چه شرطی لازم است تا انسان استحقاق دریافت صلوات خدا را داشته باشد چه اوصافی لازم است تا انسان استحقاق دریافت صلوات فرشتگان را داشته باشد خدا بر مؤمنین صلوات میفرستد انسان میتواند به جایی قرار بگیرد که خدا بر او صلوات بفرستند فرشتگان بر او صلوات بفرستند اما فرشتگان بر یک چنین آدمهائی صلوات میفرستند ﴿اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمة﴾ وقتی از مرحوم علامه سؤال کردند در آن مجلس مناظره که شما چرا بر آل پیامبر صلوات میفرستید میگوئید اللهم صل علی محمد وآل محمد فرمود اینها مصیبت دیدهٴ صابرند رنجهائی بر اهل بیت تحمیل شده اینها صبر کردند و خدا فرمود اگر کسی برای رضای من مصیبت را تحمل کند و صبر کند ﴿اولئک علیهم صلوات﴾ من ربهم ما هم بر اهل بیت عصمت و طهارت صلوات میفرستیم این مصیبت دیدهای که لله صبر کند استحقاق دریافت صلوات الهی دارد ﴿اولئک علیهم صلوات من ربهم﴾, این بازماندهٴ شهید که صبر عند المصیبة دارد ﴿اولئک علیهم صلوات من ربهم﴾ این مقام بلند است لذا فرمود اگر صبر علی الطاعة داشتید و طاعت بدون مصیبت و زحمت و آسیب نیست صبر عند المصیبة داشتید ﴿اولئک علیهم صلوات من ربهم﴾ صبر داشتید یعنی چه؟ یعنی منطقتان این بود نه اینکه گفتید در کف شیر نر چاره غیر آنکه صبر نیست آن دهن کجی است که انسان بگوید در کف شیر نر خونخوار غیر صبر اینکه صبر نیست اینکه تسلیم نیست اینکه رضا نیست صبر یعنی چه بشر الصابرین صابرین کیانند؟ صابرین کسانی هستند که منطقشان این است ﴿الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا لله و انا الیه راجعون﴾ این منطقشان توحید و معاد را در بر دارد این گروه صابرند اگر منطقشان این بود نه برای اینکه نامشان در تاریخ بماند اینها یک اهداف وهمی است بعد از اینکه انسان از این عالم رفت میبیند که هرگز این موهومات دنبالش نیست آنجا چیز دیگر میبیند اگر کسی منطقش این بود که ﴿انا لله و انا الیه راجعون ٭ اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمة و اولئک هم المهتدون﴾ اینها معمولاً صبر علی الطاعة است و صبر عند المصیبة خصوص جریانهای جنگی را که قرآن زیاد مطرح میکند در همین سورهٴ بقره آیهٴ 177 آمده که صدر آیه این است ﴿لیس البرّ ان تولوا وجوهکم قِبل المشرق و المغرب﴾ میفرماید نیکان را که خدای سبحان معرفی میکند بعد از اینکه بسیاری از اعمال و فضائل را از اینها یاد کرده است میفرمایند که ﴿و الصابرین فی البأساء و الضراء و حین البأس﴾ یک وقت است انسان در زمان انقلاب در زمان جنگ صبر میکند یک وقتی در خط مقدم جبهه است و صبر میکند او حین البأس است یک وقت است که باران دارد میآید انسان در حال باران که صبر بکند میگویند صبر حین الامطار است یک وقتی یک تیر دارد میآید آن صبر حین البأس است گذشته از اینکه اینها در بأساء و ضرّاء صابرند حین بأس هم صابرند صابر کسی است که در تمام شرایط منطقش این است که ﴿انا لله و انا الیه راجعون﴾ منطق صابرین را قرآن تبیین کرد نه خون جگر بخور انسان اگر به این مقام برسد صبر پیدا میکند که «الصبر من الایمان بمنزله راس من الجسد» منطق این باشد ﴿انا لله و انا الیه راجعون﴾ بسیار دشوار است آن که در حین آمدن تیر منطقش این باشد که ﴿انا لله و انا الیه راجعون﴾ در همهٴ حالات صبر ممدوح است ﴿الصابرین فی البأساء والضراء و حین البأس﴾ آن که پشت جبهه است یک جور صبر میکند آنکه در جبهه است یک جور صبر میکند آنکه در خط مقدم جبهه است حین البأس است یکجور دیگه صبر میکند
سؤال ...
جواب: یعنی در شدت جنگ در حالت خطر حین بأس یعنی آن وقتی که دارد میآید مثل اینکه الآن ما در بأساییم در ضرائیم و اما رزمندههایمان حین البأسند این منطق در همهٴ حالات این باشد که ﴿انا لله و انا الیه راجعون﴾ اگر منطق این شد
سؤال ...
جواب: تمام دیگر خوب خیلی است دیگر ما الآن صابر در بأساء و ضراء داریم اما صابر حین البأس نداریم اگر یک موشکی صدام افلقی کافر انداخت دزفول را به آن صورت درآورد آن زن و بچهها حین البأس هستند دیگر با ما فرق دارند دیگر
سؤال ...
جواب: نه دارند گاهی این هست گاهی این نیست کم است زیاد است و امثال ذلک اما آنکه در متن جریان سوزش هست آن حین البأس است دیگر او وقتی که از زیر آوارها درمیآید بگوید ﴿انا لله و انا الیه راجعون﴾ او محبوب خداست که ﴿و الله یحب الصابرین﴾ صابر را هم با این منطق قرآن تبیین کرده و صابر منطقش همواره یکی است در سورهٴ مبارکهٴ یوسف وقتی جریان یعقوب سلاماللهعلیه را نقل میکند میفرماید وقتی برادران یوسف را بردند و نیاوردند گفت ﴿سولت لکم انفسکم امراً فصبرٌ جمیل﴾ , وقتی آن برادر دیگر را بردند او را هم به همان وضع نیاوردند فرمود ﴿سولت لکم انفسکم امراً فصبرا جمیلاً﴾ این صبر جمیل گفتن یعنی ﴿انا لله و انا الیه راجعون﴾ را از دل معتقد بودن صبر جمیل نه معنایش این است که آدم ساکت باشد منطق صابر این است که بگوید ﴿انا لله و انا الیه راجعون﴾ این صبر جمیل است دو حادثه را که در سورهٴ یوسف نقل میکند یکی در اوائل یکی در پایان سورهٴ یوسف این است یکی در آیهٴ 18 سورهٴ یوسف وقتی جریان یوسف(سلام الله علیه) رخ داد اینها آمدند حضرت فرمود ﴿بل سولت انفسکم امرا فصبر جمیل و الله المستعان علی ما تصفون﴾ ما میگوئیم ﴿ایاک نستعین﴾ و خدا مستعان است و لا غیر اما فرمود ﴿و استعینوا بالصبر و الصلاة﴾ یعقوب میگوید من صبر میکنم خدا هم مستعان است با صبر میگوید ﴿و الله المستعان﴾ نه بیصبر ﴿فصبر جمیل و الله المستعان﴾ یعنی من این نردبان بلند را دارم اینطور نیست که بگویند بک نستعین به نستعین و آن نردبان را نداشته باشند ﴿فصبر جمیل و الله المستعان﴾ این دیگر تعیین است برای اینکه خدای سبحان فرمود اگر صبر کردید این استعانت شما با اعانت ما همراه خواهد بود ما معینیم ما معین صابریم شما هم که نردبان صبر را دارید این تعبیر را هم در جریان اول یعقوب(سلام الله علیه) فرمود هم در جریان آن فرزند دیگرش وقتی آمدند به حضور یعقوب(سلام الله علیه) و این مسائل را مطرح کردند گفتند که ما تقصیر نداریم ﴿و سئل القریة التی﴾ آیة 83 سورهٴ یوسف ﴿قال بل سولت لکم انفسکم امرا فصبر جمیل عسی الله ان یأتینی بهم جمیعا انه هو العلیم الحکیم﴾ که این خلاصهٴ استعانت است.
«و الحمد لله رب العالمین»
تاکنون نظری ثبت نشده است