- 3548
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 6 - 14 سوره فجر
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره فجر- آیه 6 -14
أَلَمْتَرَ کَیْفَ فَعَلَرَبُّکَبِعَادٍ
إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ
الَّتِى لَمْ یُخْلَقْ مَثْلُهَا فِى الْبِلاَدِ
وَثَمُودَ الَّذِینَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ
وَفِرْعَوْنَ ذِى الْأَوْتَادِ
الَّذِینَ طَغَوْاْ فِى الْبِلاَدِ
فَأَکْثَرُواْ فِیهَا الْفَسَادَ
فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّکَ سَوْطَ عَذَابٍ
إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ
ترجمه
آیا ندیدى که پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟
(همان قوم) ارم، (شهرى) که داراى بناهاى ستون دار بود.
(بناهایى) که مانندش در دیگر شهرها ساخته نشده بود.
و با قوم ثمود که در وادى خود تخته سنگها را (براى ساختن خانه) مى بریدند.
و با فرعون، صاحب قدرت و سپاه عظیم.
آنها که در شهرها طغیانگرى کردند.
و در آن، فساد و تباهى افزودند.
پس پروردگارت تازیانه عذاب بر آنان فرود آورد.
همانا پروردگارت در کمینگاه است.
قوم عاد دو گروه بودند؛ عاد قدیم و جدید به دلیل آیه «عادٍ الاولى»، که بعد از حضرت نوح در منطقه احقاف زندگى مىکردند و داراى هیکل هایى بزرگ و قدرتى عظیم و شهرهایى آباد بودند.
«اِرَم» یا نام دیگر قبیله عاد است یا نام شاخه اى از قوم عاد و یا نام منطقه اى که قوم عاد در آن زندگى مىکردند که ساختمانهایشان داراى ستونهایى بزرگ و بلند بوده است. بعضى ارم را ساختمان شدّاد و بعضى ساخته اسکندر در اسکندریه دانستهاند.
«صَخر» جمع صخره به معناى سنگهاى بزرگ و سخت است و «واد» به فاصله میان کوه و تپه گفته مىشود.
«عماد» به معناى ستون یا ساختمان بلند است و «ثمود» به اعراب ما قبل تاریخ گویند که در شمال عربستان ساکن بودند قومى که پیامبر آنها حضرت صالح بود.
«جابوا»، به معناى بریدن سنگ است و کلمه «جواب» که از این ریشه است، به معناى قطع سؤال با پاسخ صحیح است.
ظاهراً قوم ثمود بعد از قوم عاد بودهاند که نامشان بعد از آنها برده شده است.
قهر بر عاد و ثمود نمونهاى از در کمین بودن خداوند نسبت به ستمکاران است.
خداوند در کمین است، یعنى خلافکاران راه گریز ندارند و به طور ناگهانى گرفتار مى شوند.
استحکام ساختمانها مانع قلع و قمع الهى نیست و به خاطر محکمى ساختمان نباید از قهر خداوند احساس امنیّت کرد.
مقصود از «ذو الاوتاد» یا آن است که پایههاى حکومت فرعون محکم بود یا آنکه مخالفان خود را میخکوب مىکرد و یا آنکه سپاه فراوان داشت.
کلمه «صَبَّ» به معناى ریختن است، تعبیر بارش عذاب، شاید کنایه از عذاب پىدرپى و مداوم باشد.
چگونه خداوند در کمین نباشد در حالى که او از رگ گردن به ما نزدیکتر است؟ «و نحن اقرب الیه من حبل الورید»
پیام ها
1- تاریخِ قلع و قمع متجاوزان را فراموش نکنید. «اَلم تَر»
2- نابود کردن طغیانگران جلوه ربوبیّت خداوند است. «فعل ربّک بعاد» به قول سعدى: ترحّم بر پلنگ تیزدندان ستمکارى بود بر گوسفندان
3- نشانه خرد و عقل، عبرت گرفتن از تاریخ است. «لذى حجر الم تَر کیف فعل ربّک»
4- پیامبر اکرم توسط وحى از تاریخ قوم عاد و ثمود و فرعون آگاهى داشت. «الم تَر»
5 - ابتکار در معمارى با استفاده از سنگ، در آن قوم عاد بوده است. «لم یخلق مثلها فى البلاد»
6- اختلاف و تضاد فکرى، مانع از بیان هنر و ابتکارات دیگران نشود. «لم یخلق مثلها فى البلاد»
7- قدرت بدون معنویّت، عاملى است براى بر هم زدن امنیّت. «جابوا الصخر...ذى الاوتاد....طغوا فى البلاد»
8 - طغیانگر و طغیان مرز نمىشناسد. «طغوا فى البلاد»(مراد از بلاد، همه مناطقى است که به آن دسترسى داشتند)
9- سرچشمه تباهى و فساد، طاغوتها هستند. «طغوا فى البلاد فاکثروا فیها الفساد»
10- تمدن و پیشرفت، اگر همراه با تقوا و صلاح نباشد عامل سقوط و هلاکت است. «فصب علیهم ربّک سوط عذاب»
11- مربى، گاه براى تنبیه، نیاز به شلاق دارد. «ربُّک سوط»
12- طغیان و فساد جز با قهر بر طرف نمىشود. «طغوا... سوط عذاب»
13- مهلتها شما را مغرور نکند که خدا در کمین است. «ان ربّک لبالمرصاد»
14- کیفر دنیوى نسبت به عذاب اخروى همچون تازیانهاى است که درد آن موقّت و آثارش سطحى است و تنها بر پوست مىماند. «سوط عذاب»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
أَلَمْتَرَ کَیْفَ فَعَلَرَبُّکَبِعَادٍ
إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ
الَّتِى لَمْ یُخْلَقْ مَثْلُهَا فِى الْبِلاَدِ
وَثَمُودَ الَّذِینَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ
وَفِرْعَوْنَ ذِى الْأَوْتَادِ
الَّذِینَ طَغَوْاْ فِى الْبِلاَدِ
فَأَکْثَرُواْ فِیهَا الْفَسَادَ
فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّکَ سَوْطَ عَذَابٍ
إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ
ترجمه
آیا ندیدى که پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟
(همان قوم) ارم، (شهرى) که داراى بناهاى ستون دار بود.
(بناهایى) که مانندش در دیگر شهرها ساخته نشده بود.
و با قوم ثمود که در وادى خود تخته سنگها را (براى ساختن خانه) مى بریدند.
و با فرعون، صاحب قدرت و سپاه عظیم.
آنها که در شهرها طغیانگرى کردند.
و در آن، فساد و تباهى افزودند.
پس پروردگارت تازیانه عذاب بر آنان فرود آورد.
همانا پروردگارت در کمینگاه است.
قوم عاد دو گروه بودند؛ عاد قدیم و جدید به دلیل آیه «عادٍ الاولى»، که بعد از حضرت نوح در منطقه احقاف زندگى مىکردند و داراى هیکل هایى بزرگ و قدرتى عظیم و شهرهایى آباد بودند.
«اِرَم» یا نام دیگر قبیله عاد است یا نام شاخه اى از قوم عاد و یا نام منطقه اى که قوم عاد در آن زندگى مىکردند که ساختمانهایشان داراى ستونهایى بزرگ و بلند بوده است. بعضى ارم را ساختمان شدّاد و بعضى ساخته اسکندر در اسکندریه دانستهاند.
«صَخر» جمع صخره به معناى سنگهاى بزرگ و سخت است و «واد» به فاصله میان کوه و تپه گفته مىشود.
«عماد» به معناى ستون یا ساختمان بلند است و «ثمود» به اعراب ما قبل تاریخ گویند که در شمال عربستان ساکن بودند قومى که پیامبر آنها حضرت صالح بود.
«جابوا»، به معناى بریدن سنگ است و کلمه «جواب» که از این ریشه است، به معناى قطع سؤال با پاسخ صحیح است.
ظاهراً قوم ثمود بعد از قوم عاد بودهاند که نامشان بعد از آنها برده شده است.
قهر بر عاد و ثمود نمونهاى از در کمین بودن خداوند نسبت به ستمکاران است.
خداوند در کمین است، یعنى خلافکاران راه گریز ندارند و به طور ناگهانى گرفتار مى شوند.
استحکام ساختمانها مانع قلع و قمع الهى نیست و به خاطر محکمى ساختمان نباید از قهر خداوند احساس امنیّت کرد.
مقصود از «ذو الاوتاد» یا آن است که پایههاى حکومت فرعون محکم بود یا آنکه مخالفان خود را میخکوب مىکرد و یا آنکه سپاه فراوان داشت.
کلمه «صَبَّ» به معناى ریختن است، تعبیر بارش عذاب، شاید کنایه از عذاب پىدرپى و مداوم باشد.
چگونه خداوند در کمین نباشد در حالى که او از رگ گردن به ما نزدیکتر است؟ «و نحن اقرب الیه من حبل الورید»
پیام ها
1- تاریخِ قلع و قمع متجاوزان را فراموش نکنید. «اَلم تَر»
2- نابود کردن طغیانگران جلوه ربوبیّت خداوند است. «فعل ربّک بعاد» به قول سعدى: ترحّم بر پلنگ تیزدندان ستمکارى بود بر گوسفندان
3- نشانه خرد و عقل، عبرت گرفتن از تاریخ است. «لذى حجر الم تَر کیف فعل ربّک»
4- پیامبر اکرم توسط وحى از تاریخ قوم عاد و ثمود و فرعون آگاهى داشت. «الم تَر»
5 - ابتکار در معمارى با استفاده از سنگ، در آن قوم عاد بوده است. «لم یخلق مثلها فى البلاد»
6- اختلاف و تضاد فکرى، مانع از بیان هنر و ابتکارات دیگران نشود. «لم یخلق مثلها فى البلاد»
7- قدرت بدون معنویّت، عاملى است براى بر هم زدن امنیّت. «جابوا الصخر...ذى الاوتاد....طغوا فى البلاد»
8 - طغیانگر و طغیان مرز نمىشناسد. «طغوا فى البلاد»(مراد از بلاد، همه مناطقى است که به آن دسترسى داشتند)
9- سرچشمه تباهى و فساد، طاغوتها هستند. «طغوا فى البلاد فاکثروا فیها الفساد»
10- تمدن و پیشرفت، اگر همراه با تقوا و صلاح نباشد عامل سقوط و هلاکت است. «فصب علیهم ربّک سوط عذاب»
11- مربى، گاه براى تنبیه، نیاز به شلاق دارد. «ربُّک سوط»
12- طغیان و فساد جز با قهر بر طرف نمىشود. «طغوا... سوط عذاب»
13- مهلتها شما را مغرور نکند که خدا در کمین است. «ان ربّک لبالمرصاد»
14- کیفر دنیوى نسبت به عذاب اخروى همچون تازیانهاى است که درد آن موقّت و آثارش سطحى است و تنها بر پوست مىماند. «سوط عذاب»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است