- 6080
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 1 سوره جمعه
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره جمعه - آیه 1
یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِى السَّمَوَاتِ وَمَا فِى الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ
ترجمه
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، براى خداوند تسبیح گویند، فرمانرواىِ با قداستِ عزیز حکیم.
سوره قبل با «سبّح» و این سوره با «یسبّح» آغاز شد، شاید نشان آن باشد که تسبیح براى خداوند، بوده و هست و خواهد بود.
شاید چهار صفتِ «الملک، القدوس، العزیز، الحکیم» در این آیه، مقدمه آیه بعد باشد که مى فرماید: «هو الّذى بعث فى الامّیّین...» اگر خداوند براى شما پیامبرى مى فرستد، به خاطر نیاز خداوند به پرستش نیست، بلکه او حاکمى منزّه و مقتدر است و بعثت انبیا بر اساس حکمت اوست که انسان را از طریق تزکیه و خودسازى و تعلیم و آموزش دین و حکمت، از ظلمات به نور برساند.
تسبیح خداوند، ریشه و اساس تمام عقاید و تفکرات صحیح اسلامى است:
توحید، بر اساس تسبیح و منزّه دانستن خداوند از شرک است. «سبحان اللّه عمّا یشرکون»
عدل، بر اساس منزّه دانستن خداوند از ظلم است. «سبحان ربّنا انّا کنّا ظالمین»
نبوّت و امامت، بر اساس تسبیح خداوند است، یعنى خداوند منزّه است از این که بشر را بدون راهنما و به حال خود واگذارد، بنابراین کسانىکه مىگویند: خداوند وحى و راهنمایى نفرستاده است، در حقیقت او را به درستى نشناخته اند. «و ما قدروا اللّه حقّ قدره اذ قالوا ما انزل اللّه»
معاد، بر اساس تسبیح خداوند و منزّه دانستن او از کار عبث و بیهوده و باطل است. «ربّنا ما خلقت هذا باطلاً سبحانک»، «افحسبتم انّما خلقناکم عبثاً و انّکم الینا لا ترجعون»
آرى، اگر انسان خداوند را از هر عیب و نقص مبرّا دانست، عاشق و بندهى او مى شود، از او پروا کرده و بر او توکل مى کند و روابط اجتماعى و حرکات و افعال خود را مطابق رضاى او تنظیم مىکند.
اهمیت و جایگاه تسبیح
در قرآن، هشت بار فرمان توکل، هشت بار فرمان استغفار، پنج بار فرمان عبادت، پنج بار فرمان ذکر و یاد خدا، دو بار فرمان تکبیر و چند بار فرمان سجده آمده است، ولى فرمان تسبیح، شانزده مرتبه آمده است.
امام صادق از رسول گرامى اسلام روایت مىکند که آن حضرت فرمود: هرگاه بنده اى «سبحان اللّه» بگوید، هر آنچه در زیر عرش قرار دارد همراه با او تسبیح گویند و به گوینده این سخن، ده برابر پاداش داده مى شود و هرگاه «الحمدللّه» بگوید، خداوند نعمتهاى دنیا را بر او ارزانى دارد تا زمانى که با خداوند ملاقات کند و آنگاه نعمتهاى آخرت بر او ارزانى شود.
تسبیح خداوند، نوعى تشکر از اوست. قرآن مى فرماید: هرگاه فتح و پیروزى به سراغ شما آمد خدا را تسبیح گویید. «اذا جاء نصراللّه والفتح... فسبّح بحمد ربّک»
تسبیح خداوند، کفّاره کلماتى است که در مجالس گفته یا شنیده مىشود. در حدیث مىخوانیم: رسول خدا هنگامى که از مجالس برمىخاستند، ذکر «سبحانک الّلهم و بحمدک» را گفته و مى فرمودند: این کلمه، کفّاره مجلس است. «انّه کفّارة المجلس»
تسبیح، وسیله نجات است. قرآن درباره حضرت یونس (ع) مى فرماید: «فلولا انّه کان من المسبّحین للبث فى بطنه الى یوم یبعثون» اگر او تسبیحگو نبود، براى همیشه در شکم ماهى ماندگار بود.
در حدیث دیگرى مى خوانیم: هنگامى که انسان «سبحان اللّه» مىگوید، تمام فرشتگان بر او درود مىفرستند. «صلّى علیه کل ملک»
در سحرهاى ماه مبارک رمضان، سفارش به قرائت دعایى شده است که تمام جملات آن با «سبحان اللّه» آغاز مى شود: «سبحان من یعلم جوارح القلوب...، سبحان ربّ الودود...»
در حدیث مى خوانیم: شخصى وارد خانه امام صادق شد و حضرت را در حال نماز دید که شصت مرتبه ذکر «سبحان اللّه» را تکرار فرمود یا مى خوانیم: امام صادق در حال سجده پانصد مرتبه ذکر «سبحان اللّه» را تکرار فرمودند.
تسبیح موجودات
در جهان بینى الهى، پرستش و عبادت خداوند مخصوص انسان نیست، بلکه همه موجودات در حال پرستش اند.
شخصى از پیامبر معجزه اى درخواست کرد. حضرت مقدارى ریگ از زمین برداشت و در دست گرفت و به درخواست پیامبر و اذن الهى، صداى تسبیح سنگریزه ها را شنیدند.
رسول اکرم فرمودند: چه بسیار مرکبها که از راکب خود بهترند، زیرا بیشتر ذکر خدا مى گویند.
درباره تسبیح موجودات هستى، به چند نکته بایستى توجه شود:
الف) قرآن، تسبیح موجودات را آگاهانه و از روى علم و شعور مىداند: «کلٌّ قد علم صلاته و تسبیحه»
ب) هرکسى نمىتواند تسبیح سایر موجودات را درک کند: «ولکن لا تفقهون تسبیحهم»
ج) تسبیح موجودات، گوناگون است. امام سجاد از امیرالمؤمنین (ع) نقل فرمود که: مرغان در هر صبحگاه خداوند را تسبیح نموده و قوت روز خود را مسئلت مى نمایند.
نظامى، در این زمینه چنین سروده است:
خبر دارى که سیاحان افلاک
چرا گردند گِرد مرکز خاک
چه مىخواهند، از این منزل بریدن
که مىجویند، از این محمل کشیدن
در این محراب، معبودشان کیست
از این آمد شدن، مقصودشان چیست
همه هستند سرگردان چو پرگار
پدید آینده خود را طلبکار
حافظ شیرازى نیز مى فرماید:
روشن از پرتو رویت، نظرى نیست که نیست
منّت خاک درت، بر بشرى نیست که نیست
ناظر روى تو صاحب نظرانند آرى
سرّ گیسوى تو در هیچ سرى نیست که نیست
حاجى سبزوارى صاحب کتاب منظومه، نیز مى گوید:
موسیى نیست که دعوى «انا الحق» شنود
ور نه این زمزمه اندر شجرى نیست که نیست
مولوى نیز مىگوید:
جمله ذرّات عالم در نهان
با تو مىگویند روزان و شبان
ما سمیعیم و بصیر و باهشیم
با شما نامحرمان ما خامشیم
پیام ها
1- در جهان بینى الهى، هستى در حال تسبیح خداست. «یسبّح للّه ما فى السموات و ما فى الارض»
2- در تسبیح تکوینى، تفاوتى میان موجودات آسمان و زمین، میان جمادات و نباتات و حیوانات و انسان نیست. «یسبّح للّه ما فى السموات و ما فى الارض»
3- ستایش، باید ملاک و میزان و دلیل داشته باشد. تسبیح، تنها سزاوار کسى است که حکومت و قداست و عزّت و حکمت را با هم داراست. «یسبّح للّه... الملک القدّوس العزیز الحکیم»
4- پادشاهى و فرمانروایى خداوند، همراه با قداست و قدرت و حکمت است. «الملک القدّوس»
5 - حکومت خداوند، همراه با حکمت است. «الملک... الحکیم»
6- خداوند، عزیز است. «العزیز الحکیم» (همان گونه که پیامبرش، ایمان آوردندگان به پیامبرش و قرآنش عزیز هستند. «و للّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین»، «و انّه لکتاب عزیز»)
7- قدرتى ارزش دارد که همراه با حکمت باشد، «العزیز الحکیم» خداوند هم قدرتمند است و هم حکیم، امّا قدرتمندى دیگران معمولاً با روحیه استکبار و استعمار همراه است.
توضیحات
سیماى سوره جمعه
سوره جمعه یازده آیه دارد و در مدینه نازل شده است.
یکى از اهداف اساسى این سوره، ترغیب و تشویق و تحریص مسلمانان به حضور یکپارچه در اجتماع هفتگى نمازجمعه است.
این سوره با تسبیح خداوند و بیان بعثت پیامبر اسلام آغاز گشته و در ادامه از مسلمانان مى خواهد که همچون یهود نباشند که تورات به آنان داده شد اما آنان تحمل نکرده و به آن عمل نکردند و از مسلمانان مى خواهد هرگاه نداى نمازجمعه برخاست، دست از هر کارى بکشند و به سوى ذکر خدا بشتابند و در غیر این صورت سزاوار توبیخ و سرزنشاند.
قرائت سوره جمعه، در شب جمعه و رکعت اول نمازجمعه سفارش شده است.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِى السَّمَوَاتِ وَمَا فِى الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ
ترجمه
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، براى خداوند تسبیح گویند، فرمانرواىِ با قداستِ عزیز حکیم.
سوره قبل با «سبّح» و این سوره با «یسبّح» آغاز شد، شاید نشان آن باشد که تسبیح براى خداوند، بوده و هست و خواهد بود.
شاید چهار صفتِ «الملک، القدوس، العزیز، الحکیم» در این آیه، مقدمه آیه بعد باشد که مى فرماید: «هو الّذى بعث فى الامّیّین...» اگر خداوند براى شما پیامبرى مى فرستد، به خاطر نیاز خداوند به پرستش نیست، بلکه او حاکمى منزّه و مقتدر است و بعثت انبیا بر اساس حکمت اوست که انسان را از طریق تزکیه و خودسازى و تعلیم و آموزش دین و حکمت، از ظلمات به نور برساند.
تسبیح خداوند، ریشه و اساس تمام عقاید و تفکرات صحیح اسلامى است:
توحید، بر اساس تسبیح و منزّه دانستن خداوند از شرک است. «سبحان اللّه عمّا یشرکون»
عدل، بر اساس منزّه دانستن خداوند از ظلم است. «سبحان ربّنا انّا کنّا ظالمین»
نبوّت و امامت، بر اساس تسبیح خداوند است، یعنى خداوند منزّه است از این که بشر را بدون راهنما و به حال خود واگذارد، بنابراین کسانىکه مىگویند: خداوند وحى و راهنمایى نفرستاده است، در حقیقت او را به درستى نشناخته اند. «و ما قدروا اللّه حقّ قدره اذ قالوا ما انزل اللّه»
معاد، بر اساس تسبیح خداوند و منزّه دانستن او از کار عبث و بیهوده و باطل است. «ربّنا ما خلقت هذا باطلاً سبحانک»، «افحسبتم انّما خلقناکم عبثاً و انّکم الینا لا ترجعون»
آرى، اگر انسان خداوند را از هر عیب و نقص مبرّا دانست، عاشق و بندهى او مى شود، از او پروا کرده و بر او توکل مى کند و روابط اجتماعى و حرکات و افعال خود را مطابق رضاى او تنظیم مىکند.
اهمیت و جایگاه تسبیح
در قرآن، هشت بار فرمان توکل، هشت بار فرمان استغفار، پنج بار فرمان عبادت، پنج بار فرمان ذکر و یاد خدا، دو بار فرمان تکبیر و چند بار فرمان سجده آمده است، ولى فرمان تسبیح، شانزده مرتبه آمده است.
امام صادق از رسول گرامى اسلام روایت مىکند که آن حضرت فرمود: هرگاه بنده اى «سبحان اللّه» بگوید، هر آنچه در زیر عرش قرار دارد همراه با او تسبیح گویند و به گوینده این سخن، ده برابر پاداش داده مى شود و هرگاه «الحمدللّه» بگوید، خداوند نعمتهاى دنیا را بر او ارزانى دارد تا زمانى که با خداوند ملاقات کند و آنگاه نعمتهاى آخرت بر او ارزانى شود.
تسبیح خداوند، نوعى تشکر از اوست. قرآن مى فرماید: هرگاه فتح و پیروزى به سراغ شما آمد خدا را تسبیح گویید. «اذا جاء نصراللّه والفتح... فسبّح بحمد ربّک»
تسبیح خداوند، کفّاره کلماتى است که در مجالس گفته یا شنیده مىشود. در حدیث مىخوانیم: رسول خدا هنگامى که از مجالس برمىخاستند، ذکر «سبحانک الّلهم و بحمدک» را گفته و مى فرمودند: این کلمه، کفّاره مجلس است. «انّه کفّارة المجلس»
تسبیح، وسیله نجات است. قرآن درباره حضرت یونس (ع) مى فرماید: «فلولا انّه کان من المسبّحین للبث فى بطنه الى یوم یبعثون» اگر او تسبیحگو نبود، براى همیشه در شکم ماهى ماندگار بود.
در حدیث دیگرى مى خوانیم: هنگامى که انسان «سبحان اللّه» مىگوید، تمام فرشتگان بر او درود مىفرستند. «صلّى علیه کل ملک»
در سحرهاى ماه مبارک رمضان، سفارش به قرائت دعایى شده است که تمام جملات آن با «سبحان اللّه» آغاز مى شود: «سبحان من یعلم جوارح القلوب...، سبحان ربّ الودود...»
در حدیث مى خوانیم: شخصى وارد خانه امام صادق شد و حضرت را در حال نماز دید که شصت مرتبه ذکر «سبحان اللّه» را تکرار فرمود یا مى خوانیم: امام صادق در حال سجده پانصد مرتبه ذکر «سبحان اللّه» را تکرار فرمودند.
تسبیح موجودات
در جهان بینى الهى، پرستش و عبادت خداوند مخصوص انسان نیست، بلکه همه موجودات در حال پرستش اند.
شخصى از پیامبر معجزه اى درخواست کرد. حضرت مقدارى ریگ از زمین برداشت و در دست گرفت و به درخواست پیامبر و اذن الهى، صداى تسبیح سنگریزه ها را شنیدند.
رسول اکرم فرمودند: چه بسیار مرکبها که از راکب خود بهترند، زیرا بیشتر ذکر خدا مى گویند.
درباره تسبیح موجودات هستى، به چند نکته بایستى توجه شود:
الف) قرآن، تسبیح موجودات را آگاهانه و از روى علم و شعور مىداند: «کلٌّ قد علم صلاته و تسبیحه»
ب) هرکسى نمىتواند تسبیح سایر موجودات را درک کند: «ولکن لا تفقهون تسبیحهم»
ج) تسبیح موجودات، گوناگون است. امام سجاد از امیرالمؤمنین (ع) نقل فرمود که: مرغان در هر صبحگاه خداوند را تسبیح نموده و قوت روز خود را مسئلت مى نمایند.
نظامى، در این زمینه چنین سروده است:
خبر دارى که سیاحان افلاک
چرا گردند گِرد مرکز خاک
چه مىخواهند، از این منزل بریدن
که مىجویند، از این محمل کشیدن
در این محراب، معبودشان کیست
از این آمد شدن، مقصودشان چیست
همه هستند سرگردان چو پرگار
پدید آینده خود را طلبکار
حافظ شیرازى نیز مى فرماید:
روشن از پرتو رویت، نظرى نیست که نیست
منّت خاک درت، بر بشرى نیست که نیست
ناظر روى تو صاحب نظرانند آرى
سرّ گیسوى تو در هیچ سرى نیست که نیست
حاجى سبزوارى صاحب کتاب منظومه، نیز مى گوید:
موسیى نیست که دعوى «انا الحق» شنود
ور نه این زمزمه اندر شجرى نیست که نیست
مولوى نیز مىگوید:
جمله ذرّات عالم در نهان
با تو مىگویند روزان و شبان
ما سمیعیم و بصیر و باهشیم
با شما نامحرمان ما خامشیم
پیام ها
1- در جهان بینى الهى، هستى در حال تسبیح خداست. «یسبّح للّه ما فى السموات و ما فى الارض»
2- در تسبیح تکوینى، تفاوتى میان موجودات آسمان و زمین، میان جمادات و نباتات و حیوانات و انسان نیست. «یسبّح للّه ما فى السموات و ما فى الارض»
3- ستایش، باید ملاک و میزان و دلیل داشته باشد. تسبیح، تنها سزاوار کسى است که حکومت و قداست و عزّت و حکمت را با هم داراست. «یسبّح للّه... الملک القدّوس العزیز الحکیم»
4- پادشاهى و فرمانروایى خداوند، همراه با قداست و قدرت و حکمت است. «الملک القدّوس»
5 - حکومت خداوند، همراه با حکمت است. «الملک... الحکیم»
6- خداوند، عزیز است. «العزیز الحکیم» (همان گونه که پیامبرش، ایمان آوردندگان به پیامبرش و قرآنش عزیز هستند. «و للّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین»، «و انّه لکتاب عزیز»)
7- قدرتى ارزش دارد که همراه با حکمت باشد، «العزیز الحکیم» خداوند هم قدرتمند است و هم حکیم، امّا قدرتمندى دیگران معمولاً با روحیه استکبار و استعمار همراه است.
توضیحات
سیماى سوره جمعه
سوره جمعه یازده آیه دارد و در مدینه نازل شده است.
یکى از اهداف اساسى این سوره، ترغیب و تشویق و تحریص مسلمانان به حضور یکپارچه در اجتماع هفتگى نمازجمعه است.
این سوره با تسبیح خداوند و بیان بعثت پیامبر اسلام آغاز گشته و در ادامه از مسلمانان مى خواهد که همچون یهود نباشند که تورات به آنان داده شد اما آنان تحمل نکرده و به آن عمل نکردند و از مسلمانان مى خواهد هرگاه نداى نمازجمعه برخاست، دست از هر کارى بکشند و به سوى ذکر خدا بشتابند و در غیر این صورت سزاوار توبیخ و سرزنشاند.
قرائت سوره جمعه، در شب جمعه و رکعت اول نمازجمعه سفارش شده است.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است