- 4184
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 4 سوره ممتحنه
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره ممتحنه- آیه4
قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِى إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُواْ لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَءآَؤُاْ مِنکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَ بَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَآءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُواْ بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَمَآ أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن شَىْءٍ رَّبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنَا وَإِلَیْکَ أَنَبْنَا وَإِلَیکَ الْمَصِیرُ
ترجمه
همانا براى شما در (روش) ابراهیم و کسانى که با او بودند، سرمشق و الگوى خوبى است، زیرا به قوم (مشرک) خود گفتند: همانا ما از شما و از آنچه جز خدا مىپرستید، بیزاریم. ما به (آیین) شما کفر ورزیدیم و میان ما و شما کینه و دشمنى ابدى است، مگر آنکه به خداى یگانه ایمان بیاورید. جز سخن ابراهیم به پدرش که قطعاً براى تو استغفار خواهم کرد و من براى تو (جز دعا و درخواست) مالک چیزى نیستم. پروردگارا بر تو توکّل کردیم و به سوى تو انابه نمودیم و بازگشت ما به سوى تو است.
«اسوة» از «تأسّى» به معناى پیروى کردن الگو و سرمشق قرار دادن است.
با توجّه به آیات قبل که بعضى از مسلمانان به خاطر دریافت حفظ بستگان خود، مخفیانه یا آشکارا با کفّار دوستى و مودّت داشتند، این آیه مى فرماید: برائت از کفّار و مشرکان را از حضرت ابراهیم و یارانش بیاموزید.
هنگامى که حضرت ابراهیم، پایدارى پدر را به کفر و شرک دید و از هدایت او مأیوس شد، از او برائت جست و استغفار براى او، وعده اى بود که به پدر داد تا زمینه بازگشت او را فراهم سازد. چنانکه در سوره توبه آیه 114 مى فرماید: «و ما کان استغفار ابراهیم لابیه الا عن موعدة وعدها ایّاه فلما تبیّن له انّه عدوّ للّه تبرّأ منه»
در قرآن دو مرد و دو زن، به عنوان الگوى مؤمنان معرّفى شدهاند:
از مردان، یکى حضرت ابراهیم (ع)، «قد کانت لکم أسوة حسنة فى ابراهیم» و دیگرى پیامبر اسلام است. «لکم فى رسول اللّه أسوة حسنة»
و از زنان، یکى همسر فرعون و دیگرى حضرت مریم است(گرچه پیروان حضرت ابراهیم نیز الگو معرفى شدهاند «قد کانت لکم اسوة فى ابراهیم و الذین معه» که قرآن در آیات 11 و 12 سوره تحریم، آنان را در برابر همسران حضرت نوح و لوط، به عنوان زنانِ الگو معرّفى مىکند و مىفرماید: «ضرب اللّه مثلاً للذین آمنوا امرئة فرعون... و مریم ابنت عمران»
البتّه در روایات افراد دیگرى همچون امام حسین (ع) «فلکم فىّ اسوة» و حضرت زهراعلیها السلام نیز به عنوان الگو معرفى شده اند. چنانکه حضرت مهدى (عج) مىفرماید: «و فى ابنة رسول اللّه لى اسوة حسنة» دختر رسول خدا، الگوى نیکوى من است.
ویژگىهاى حضرت ابراهیم (ع) در قرآن:
1. موفّقیّت کامل در امتحانهاى سخت الهى. «فاتمّهنّ»
2. خدمت به مسجد. «طهرّا بیتى»
3. تسلیم خدا بودن. «حنیفاً مسلماً»
4. انابه به درگاه خدا و صبور و حلیم بودن. «انّ ابراهیم لاوّاه حلیم»
5. به منزله یک امت بود. «انّ ابراهیم کان امّة»
6. وفادار بود. «ابراهیم الّذى وفّى»
7. دلیر و قهرمان بود. «تاللّه لاکیدنّ أصنامکم» به خدا سوگند! براى بتهاى شما نقشه مىکشم.
8. هجرت و مهاجرت. «انّى مهاجر الى ربّى»
9. گذشت و ایثار داشتن. «فلمّا أسلما و تلّه للجبین»
پیام ها
1- در تربیت و تبلیغ، ارائه نمونهى عینى و عملى و الگو لازم است. «قد کانت لکم أسوة حسنة»
2- هم انبیا الگو هستند و هم پیروان و تربیت شدگان آن بزرگواران. «أسوة حسنة فى ابراهیم و الّذین معه»
3- گذشت زمان، نقش الگوهاى دینى و معنوى را کم رنگ نمىکند. حضرت ابراهیم مىتواند براى امروز ما الگو باشد. «کانت لکم أسوة حسنة فى ابراهیم»
4- بستگانِ منحرفِ الگوها، دلیلى بر ترک آنها نیست. (در قرآن، کلمه «اُسوة» براى پیامبر اسلام و حضرت ابراهیم به کار رفته است در حالى که عموى هر دو نفر، ناخلف بوده اند).
5 - بعضى الگوها نیکو و بعضى زشت هستند. «أسوة حسنة»
6- همگامى، همراهى و هماهنگى فکرى و عملى با رهبران الهى لازم است.
«و الّذین معه»
7- صلابت و صراحت در اظهار برائت از مشرکان، یک ارزش است. «اذ قالوا لقومهم انّا بُرءآؤا منکم»
8 - پروندههاى قومى و روابط اجتماعى نباید مانع اظهار حق شود. «قالوا لقومهم...»
9- محور برائت، شرک و اسباب شرک و دورى از خداست. «برءآؤا منکم و ممّا تعبدون من دون اللّه»
10- برائت باید مکتبى و هدفدار باشد نه انتقامى. «بدا بیننا و بینکم العداوة والبغضاء ابداً حتّى تؤمنوا»
11- برائت تنها با لفظ نیست، «انّا بُرءآؤا» بلکه داراى مرحله لفظى، «کفرنا» مرحله قلبى و مرحله عملى است، «بدا بیننا و بینکم العداوة والبغضاء»
12- ایمان، باید از هرگونه شرک، خالص باشد. «تؤمنوا باللّه وحده»
13- جبهه گیرى و قاطعیّت در برابر کفر و شرک، به توکّل، نیایش و توجّه به معاد نیاز دارد. «انّا برءآؤا... علیک توکّلنا»
14- معناى توکّل گوشه گیرى و انفعال نیست، بلکه در کنار اعلام برائت صریح و موضعگیرى شدید نسبت به مشرکان، توکّل معنا دارد. «انّا برءآؤا... کفرنا... توکّلنا»
15- توکّل داروى رفع نگرانىهاست. چون اعلام برائت آن هم با قاطعیّت و صراحت ممکن است آثار سویى را در پى داشته باشد، توکّل لازم است. «انّا برءآؤا منکم... علیک توکّلنا»
16- هر کجا سخنى مى گویید و تصمیمى از خود نشان مىدهید، نفس خود را با یاد خدا مهار کنید. «انّا برءآؤا... کفرنا بکم، بدا بیننا و بینکم... ربّنا علیک توکّلنا، و الیک انبنا، و الیک المصیر»
17- توکّل و انابه باید تنها به درگاه خدا باشد. «علیک توکّلنا و الیک انبنا» (کلمه «علیک» و «الیک» مقدّم بر «توکّلنا» و «انبنا» نشانه انحصار است).
18- اولیاى خدا، خود را مالک چیزى نمى دانند و به خود اجازه نمىدهند قانون الهى را عوض کنند. «لا ستغفرّن لک و ما أملک لک من اللّه من شىء»
19- مسیر تمام هستى و مسیر ما به سوى اوست. «الیک انبنا و الیک المصیر»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِى إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُواْ لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَءآَؤُاْ مِنکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَ بَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَآءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُواْ بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَمَآ أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن شَىْءٍ رَّبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنَا وَإِلَیْکَ أَنَبْنَا وَإِلَیکَ الْمَصِیرُ
ترجمه
همانا براى شما در (روش) ابراهیم و کسانى که با او بودند، سرمشق و الگوى خوبى است، زیرا به قوم (مشرک) خود گفتند: همانا ما از شما و از آنچه جز خدا مىپرستید، بیزاریم. ما به (آیین) شما کفر ورزیدیم و میان ما و شما کینه و دشمنى ابدى است، مگر آنکه به خداى یگانه ایمان بیاورید. جز سخن ابراهیم به پدرش که قطعاً براى تو استغفار خواهم کرد و من براى تو (جز دعا و درخواست) مالک چیزى نیستم. پروردگارا بر تو توکّل کردیم و به سوى تو انابه نمودیم و بازگشت ما به سوى تو است.
«اسوة» از «تأسّى» به معناى پیروى کردن الگو و سرمشق قرار دادن است.
با توجّه به آیات قبل که بعضى از مسلمانان به خاطر دریافت حفظ بستگان خود، مخفیانه یا آشکارا با کفّار دوستى و مودّت داشتند، این آیه مى فرماید: برائت از کفّار و مشرکان را از حضرت ابراهیم و یارانش بیاموزید.
هنگامى که حضرت ابراهیم، پایدارى پدر را به کفر و شرک دید و از هدایت او مأیوس شد، از او برائت جست و استغفار براى او، وعده اى بود که به پدر داد تا زمینه بازگشت او را فراهم سازد. چنانکه در سوره توبه آیه 114 مى فرماید: «و ما کان استغفار ابراهیم لابیه الا عن موعدة وعدها ایّاه فلما تبیّن له انّه عدوّ للّه تبرّأ منه»
در قرآن دو مرد و دو زن، به عنوان الگوى مؤمنان معرّفى شدهاند:
از مردان، یکى حضرت ابراهیم (ع)، «قد کانت لکم أسوة حسنة فى ابراهیم» و دیگرى پیامبر اسلام است. «لکم فى رسول اللّه أسوة حسنة»
و از زنان، یکى همسر فرعون و دیگرى حضرت مریم است(گرچه پیروان حضرت ابراهیم نیز الگو معرفى شدهاند «قد کانت لکم اسوة فى ابراهیم و الذین معه» که قرآن در آیات 11 و 12 سوره تحریم، آنان را در برابر همسران حضرت نوح و لوط، به عنوان زنانِ الگو معرّفى مىکند و مىفرماید: «ضرب اللّه مثلاً للذین آمنوا امرئة فرعون... و مریم ابنت عمران»
البتّه در روایات افراد دیگرى همچون امام حسین (ع) «فلکم فىّ اسوة» و حضرت زهراعلیها السلام نیز به عنوان الگو معرفى شده اند. چنانکه حضرت مهدى (عج) مىفرماید: «و فى ابنة رسول اللّه لى اسوة حسنة» دختر رسول خدا، الگوى نیکوى من است.
ویژگىهاى حضرت ابراهیم (ع) در قرآن:
1. موفّقیّت کامل در امتحانهاى سخت الهى. «فاتمّهنّ»
2. خدمت به مسجد. «طهرّا بیتى»
3. تسلیم خدا بودن. «حنیفاً مسلماً»
4. انابه به درگاه خدا و صبور و حلیم بودن. «انّ ابراهیم لاوّاه حلیم»
5. به منزله یک امت بود. «انّ ابراهیم کان امّة»
6. وفادار بود. «ابراهیم الّذى وفّى»
7. دلیر و قهرمان بود. «تاللّه لاکیدنّ أصنامکم» به خدا سوگند! براى بتهاى شما نقشه مىکشم.
8. هجرت و مهاجرت. «انّى مهاجر الى ربّى»
9. گذشت و ایثار داشتن. «فلمّا أسلما و تلّه للجبین»
پیام ها
1- در تربیت و تبلیغ، ارائه نمونهى عینى و عملى و الگو لازم است. «قد کانت لکم أسوة حسنة»
2- هم انبیا الگو هستند و هم پیروان و تربیت شدگان آن بزرگواران. «أسوة حسنة فى ابراهیم و الّذین معه»
3- گذشت زمان، نقش الگوهاى دینى و معنوى را کم رنگ نمىکند. حضرت ابراهیم مىتواند براى امروز ما الگو باشد. «کانت لکم أسوة حسنة فى ابراهیم»
4- بستگانِ منحرفِ الگوها، دلیلى بر ترک آنها نیست. (در قرآن، کلمه «اُسوة» براى پیامبر اسلام و حضرت ابراهیم به کار رفته است در حالى که عموى هر دو نفر، ناخلف بوده اند).
5 - بعضى الگوها نیکو و بعضى زشت هستند. «أسوة حسنة»
6- همگامى، همراهى و هماهنگى فکرى و عملى با رهبران الهى لازم است.
«و الّذین معه»
7- صلابت و صراحت در اظهار برائت از مشرکان، یک ارزش است. «اذ قالوا لقومهم انّا بُرءآؤا منکم»
8 - پروندههاى قومى و روابط اجتماعى نباید مانع اظهار حق شود. «قالوا لقومهم...»
9- محور برائت، شرک و اسباب شرک و دورى از خداست. «برءآؤا منکم و ممّا تعبدون من دون اللّه»
10- برائت باید مکتبى و هدفدار باشد نه انتقامى. «بدا بیننا و بینکم العداوة والبغضاء ابداً حتّى تؤمنوا»
11- برائت تنها با لفظ نیست، «انّا بُرءآؤا» بلکه داراى مرحله لفظى، «کفرنا» مرحله قلبى و مرحله عملى است، «بدا بیننا و بینکم العداوة والبغضاء»
12- ایمان، باید از هرگونه شرک، خالص باشد. «تؤمنوا باللّه وحده»
13- جبهه گیرى و قاطعیّت در برابر کفر و شرک، به توکّل، نیایش و توجّه به معاد نیاز دارد. «انّا برءآؤا... علیک توکّلنا»
14- معناى توکّل گوشه گیرى و انفعال نیست، بلکه در کنار اعلام برائت صریح و موضعگیرى شدید نسبت به مشرکان، توکّل معنا دارد. «انّا برءآؤا... کفرنا... توکّلنا»
15- توکّل داروى رفع نگرانىهاست. چون اعلام برائت آن هم با قاطعیّت و صراحت ممکن است آثار سویى را در پى داشته باشد، توکّل لازم است. «انّا برءآؤا منکم... علیک توکّلنا»
16- هر کجا سخنى مى گویید و تصمیمى از خود نشان مىدهید، نفس خود را با یاد خدا مهار کنید. «انّا برءآؤا... کفرنا بکم، بدا بیننا و بینکم... ربّنا علیک توکّلنا، و الیک انبنا، و الیک المصیر»
17- توکّل و انابه باید تنها به درگاه خدا باشد. «علیک توکّلنا و الیک انبنا» (کلمه «علیک» و «الیک» مقدّم بر «توکّلنا» و «انبنا» نشانه انحصار است).
18- اولیاى خدا، خود را مالک چیزى نمى دانند و به خود اجازه نمىدهند قانون الهى را عوض کنند. «لا ستغفرّن لک و ما أملک لک من اللّه من شىء»
19- مسیر تمام هستى و مسیر ما به سوى اوست. «الیک انبنا و الیک المصیر»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است