- 2133
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر رآیه 37 - 40 سوره الرحمن
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره الرحمن- آیه 37 - 40
فَإِذَا انشَقَّتِ السَّمَآءُ فَکَانَتْ وَرْدَةً کَالدِّهَانِ
فَبِأَىِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ
فَیَوْمَئِذٍ لَّا یُسْئَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَلَا جَآنٌّ
فَبِأَىِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ
ترجمه
پس آنگاه که آسمان شکافته شده، گلگون و مثل روغن گداخته در آید،
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را تکذیب مىکنید؟
پس در آن روز (و آن موقف خاص) هیچ یک از انس و جن، از گناهش پرسیده نشود.
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را تکذیب مى کنید؟
در معناى «لایسئل» چند احتمال است:
1. لایسئل عن ذنب المجرم: کس دیگرى را به جاى دیگرى را به جاى مجرم از میان انس و جن مؤاخذه نمى کنند، بلکه خود مجرم را مؤاخذه مى کنند.
2. در روایات مى خوانیم: قیامت پنجاه موقف دارد، در یک موقف، فرمان بازداشت و حسابرسى و سؤال است، «و قفوهم انّهم مسؤلون» در موقف دیگر مهر بر لبها زده مى شود، «نختم على افواههم» در موقف دیگر از یکدیگر استمداد مى کنند و در موقفى همه گریانند. بنابراین اگر در این آیات مى خوانیم که از هیچ کس سؤال نمى شود، مربوط به موقف خاصّى است.
3. ممکن است مراد آیه، «لایسئل عن ذنبه» این باشد که تنها از گناه سؤال نمى شود، زیرا گناه خلافکار در آن روز حاضر است، «و وجدوا ما عملوا حاضرا» و اسرار درونى او آشکار. «تبلى السرائر» پس از چیزهاى دیگر از قبیل: عمر و درآمد و چگونگى مصرف سئوال مى شود، نه فقط از گناهان انسان.
در آینده آسمانها از هم شکافته و ذوب خواهند شد. آسمانهایى که «سبعاً شدادا» هستند، مثل روغن مذابّ، روان مىشوند. «فکانت وَردة کالدّهان»
پیام ها
1- ظهور قیامت، با دگرگونى در نظام طبیعت صورت مى گیرد. «فاذا انشّقت السماء...»
2- پایان این جهان، فروپاشیدن و درهم پیچیدن است، امّا آغازى است براى جهان دیگر. «فاذا انشّقت السّماء... فیومئذ...»
3- جنّ نیز همچون انسان، اختیار داشته و مرتکب گناه مى گردد. «لایسئل عن ذنبه انس و لا جانّ»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
فَإِذَا انشَقَّتِ السَّمَآءُ فَکَانَتْ وَرْدَةً کَالدِّهَانِ
فَبِأَىِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ
فَیَوْمَئِذٍ لَّا یُسْئَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَلَا جَآنٌّ
فَبِأَىِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ
ترجمه
پس آنگاه که آسمان شکافته شده، گلگون و مثل روغن گداخته در آید،
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را تکذیب مىکنید؟
پس در آن روز (و آن موقف خاص) هیچ یک از انس و جن، از گناهش پرسیده نشود.
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را تکذیب مى کنید؟
در معناى «لایسئل» چند احتمال است:
1. لایسئل عن ذنب المجرم: کس دیگرى را به جاى دیگرى را به جاى مجرم از میان انس و جن مؤاخذه نمى کنند، بلکه خود مجرم را مؤاخذه مى کنند.
2. در روایات مى خوانیم: قیامت پنجاه موقف دارد، در یک موقف، فرمان بازداشت و حسابرسى و سؤال است، «و قفوهم انّهم مسؤلون» در موقف دیگر مهر بر لبها زده مى شود، «نختم على افواههم» در موقف دیگر از یکدیگر استمداد مى کنند و در موقفى همه گریانند. بنابراین اگر در این آیات مى خوانیم که از هیچ کس سؤال نمى شود، مربوط به موقف خاصّى است.
3. ممکن است مراد آیه، «لایسئل عن ذنبه» این باشد که تنها از گناه سؤال نمى شود، زیرا گناه خلافکار در آن روز حاضر است، «و وجدوا ما عملوا حاضرا» و اسرار درونى او آشکار. «تبلى السرائر» پس از چیزهاى دیگر از قبیل: عمر و درآمد و چگونگى مصرف سئوال مى شود، نه فقط از گناهان انسان.
در آینده آسمانها از هم شکافته و ذوب خواهند شد. آسمانهایى که «سبعاً شدادا» هستند، مثل روغن مذابّ، روان مىشوند. «فکانت وَردة کالدّهان»
پیام ها
1- ظهور قیامت، با دگرگونى در نظام طبیعت صورت مى گیرد. «فاذا انشّقت السماء...»
2- پایان این جهان، فروپاشیدن و درهم پیچیدن است، امّا آغازى است براى جهان دیگر. «فاذا انشّقت السّماء... فیومئذ...»
3- جنّ نیز همچون انسان، اختیار داشته و مرتکب گناه مى گردد. «لایسئل عن ذنبه انس و لا جانّ»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است