- 2670
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 26 سوره فتح
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره فتح - آیه 26
إِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کَفَرُواْ فِى قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجَاهِلِیَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَأَلْزَمَهُمْ کَلِمَةَ التَّقْوَى وَکَانُواْ أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَىْءٍ عَلِیماً
ترجمه
آنگاه که کافران، تعصّب (آن هم) تعصّب جاهلیّت را (نسبت به شما) در قلبهاى خود جا داده بودند. پس خداوند آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان نازل کرد (و آنان براى صلح آماده شدند) و خداوند آنان را به حقیقت تقوا ملزم ساخت که به آن سزاوارتر و اهل آن بودند و خداوند به همه چیز آگاه است.
«حمیّت» به معناى گرمى و داغى است و به خشم و تعصّب شدید نیز اطلاق مى شود. تعصّب اگر بر اساس جهالت باشد، نکوهیده ولى اگر بر اساس غیرت دینى و پافشارى بر حق و منطق باشد نیکوست.
در ماجراى صلح حدیبیّه، حضرت على (ع) به فرمان پیامبر صلح نامه را با «بسم اللّه الرحمن الرحیم» آغاز کردند، مشرکان گفتند که ما قبول نداریم و حضرت، آن را به «بسمک الّلهم» تغییر دادند، سپس مشرکان از کلمه «رسول اللّه» ایراد گرفتند که باید حذف شود. بار دیگر پیامبر این تغییر را با آرامش پذیرفت و لقب «رسول اللّه» را حذف کردند، این نمونه حمیّت مشرکان و نزول سکینه بر پیامبر و یارانش بود.
اسلام، با فرهنگ جاهلیّت به هر نوعى که باشد مبارزه مى کند؛ «ظنّ الجاهلیّة»، «تبرّج الجاهلیّة» و «حمیّة الجاهلیّة»
دل انسان، هم مرکز ارتباط با خدا و رشد فضایل است و هم بستر گسترش مفاسد:
رشد معنوى: «تطمئنّ قلوبهم بذکر اللّه»، «أنزل السّکینة فى قلوب المؤمنین» و «فالّف بین قلوبکم»
گسترش منفى: «سنلقى فى قلوب الّذین کفروا الرُعب»، «یطبع اللّه على قلوب الکافرین» و «اشمأزّت قلوب الّذین لا یؤمنون»
در حدیث مى خوانیم که مراد از «کلمة التقوى» ایمان است.
پیام ها
1- تعصّب جاهلیّت، عامل بستن راه مسجد بر مؤمنان است. «صدّوکم عن المسجد الحرام... فى قلوبهم الحمیّة»
2- آنچه انسان را در برابر تعصّبهاى جاهلى حفظ مى کند، سکینه و آرامش است. «حمیّة الجاهلیّة... فانزل اللّه سکینته»
3- مفاسد اخلاقى، در بستر کفر رشد و نمو مى کند و ایمان به خدا مانع رشد غرایز منفى است. «الّذین کفروا فى قلوبهم الحمیة...»
4- تعصّب و ایستادگى، اگر همراه با استدلال و منطق باشد، ارزش دارد، آنچه مورد انتقاد است، خشم و تعصّب برخاسته از جاهلیّت است. «حمیة الجاهلیة»
5 - درمقابل رفتار جاهلانه نباید مقابله به مثل کرد. «حمیةالجاهلیة... فانزلاللّه سکینته»
6- خداوند مؤمنان را در برابر کینه ها و تعصّبها، تنها نمى گذارد. «الحمیة الجاهلیة... فانزل اللّه سکینته»
7- آرامش و سکینه را با مال و مقام و تعداد نفرات، نمىتوان تحصیل کرد، بلکه هدیه الهى است. «فانزل اللّه سکینته»
8 - همین که خدا و رسول، صلح را در حدیبیّه از هجوم و جهاد بهتر دانستند، مؤمنان باید به آن ملتزم و پایبند باشند. «الزمهم کلمة التّقوى»
9- تقوایى ارزش دارد که دائمى باشد نه موسمى. «الزمهم کلمة التّقوى»
10- براى دریافت الطاف الهى، باید اهلیّت و لیاقت توسط خود افراد بوجود آید. «کانوا أحق بها و أهلها»
11- انتخابها و اولویّت ها، با شعار و توقع نیست، بلکه باید آگاهانه و عالمانه باشد. «کان اللّه بکل شىء علیما»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
إِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کَفَرُواْ فِى قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجَاهِلِیَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَأَلْزَمَهُمْ کَلِمَةَ التَّقْوَى وَکَانُواْ أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَىْءٍ عَلِیماً
ترجمه
آنگاه که کافران، تعصّب (آن هم) تعصّب جاهلیّت را (نسبت به شما) در قلبهاى خود جا داده بودند. پس خداوند آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان نازل کرد (و آنان براى صلح آماده شدند) و خداوند آنان را به حقیقت تقوا ملزم ساخت که به آن سزاوارتر و اهل آن بودند و خداوند به همه چیز آگاه است.
«حمیّت» به معناى گرمى و داغى است و به خشم و تعصّب شدید نیز اطلاق مى شود. تعصّب اگر بر اساس جهالت باشد، نکوهیده ولى اگر بر اساس غیرت دینى و پافشارى بر حق و منطق باشد نیکوست.
در ماجراى صلح حدیبیّه، حضرت على (ع) به فرمان پیامبر صلح نامه را با «بسم اللّه الرحمن الرحیم» آغاز کردند، مشرکان گفتند که ما قبول نداریم و حضرت، آن را به «بسمک الّلهم» تغییر دادند، سپس مشرکان از کلمه «رسول اللّه» ایراد گرفتند که باید حذف شود. بار دیگر پیامبر این تغییر را با آرامش پذیرفت و لقب «رسول اللّه» را حذف کردند، این نمونه حمیّت مشرکان و نزول سکینه بر پیامبر و یارانش بود.
اسلام، با فرهنگ جاهلیّت به هر نوعى که باشد مبارزه مى کند؛ «ظنّ الجاهلیّة»، «تبرّج الجاهلیّة» و «حمیّة الجاهلیّة»
دل انسان، هم مرکز ارتباط با خدا و رشد فضایل است و هم بستر گسترش مفاسد:
رشد معنوى: «تطمئنّ قلوبهم بذکر اللّه»، «أنزل السّکینة فى قلوب المؤمنین» و «فالّف بین قلوبکم»
گسترش منفى: «سنلقى فى قلوب الّذین کفروا الرُعب»، «یطبع اللّه على قلوب الکافرین» و «اشمأزّت قلوب الّذین لا یؤمنون»
در حدیث مى خوانیم که مراد از «کلمة التقوى» ایمان است.
پیام ها
1- تعصّب جاهلیّت، عامل بستن راه مسجد بر مؤمنان است. «صدّوکم عن المسجد الحرام... فى قلوبهم الحمیّة»
2- آنچه انسان را در برابر تعصّبهاى جاهلى حفظ مى کند، سکینه و آرامش است. «حمیّة الجاهلیّة... فانزل اللّه سکینته»
3- مفاسد اخلاقى، در بستر کفر رشد و نمو مى کند و ایمان به خدا مانع رشد غرایز منفى است. «الّذین کفروا فى قلوبهم الحمیة...»
4- تعصّب و ایستادگى، اگر همراه با استدلال و منطق باشد، ارزش دارد، آنچه مورد انتقاد است، خشم و تعصّب برخاسته از جاهلیّت است. «حمیة الجاهلیة»
5 - درمقابل رفتار جاهلانه نباید مقابله به مثل کرد. «حمیةالجاهلیة... فانزلاللّه سکینته»
6- خداوند مؤمنان را در برابر کینه ها و تعصّبها، تنها نمى گذارد. «الحمیة الجاهلیة... فانزل اللّه سکینته»
7- آرامش و سکینه را با مال و مقام و تعداد نفرات، نمىتوان تحصیل کرد، بلکه هدیه الهى است. «فانزل اللّه سکینته»
8 - همین که خدا و رسول، صلح را در حدیبیّه از هجوم و جهاد بهتر دانستند، مؤمنان باید به آن ملتزم و پایبند باشند. «الزمهم کلمة التّقوى»
9- تقوایى ارزش دارد که دائمى باشد نه موسمى. «الزمهم کلمة التّقوى»
10- براى دریافت الطاف الهى، باید اهلیّت و لیاقت توسط خود افراد بوجود آید. «کانوا أحق بها و أهلها»
11- انتخابها و اولویّت ها، با شعار و توقع نیست، بلکه باید آگاهانه و عالمانه باشد. «کان اللّه بکل شىء علیما»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است