- 2903
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 17 و 18 سوره احقاف
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره احقاف - آیه 17 و 18
وَالَّذِى قَالَ لِوَالِدَیْهِ أُفٍّ لَّکُمَآ أَتَعِدَانِنِى أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِن قَبْلِى وَهُمَا یَسْتَغِیثَانِ اللَّهَ وَیْلَکَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَیَقُولُ مَا هَذَآ إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ
أُوْلَئِکَ الَّذِینَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فِى أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنَّهُمْ کَانُواْ خَاسِرِینَ
ترجمه
و آنکه به والدین خود گفت: اُفّ بر شما! آیا به من وعده مىدهید که (پس از مرگ از گور) خارج گردم، در حالى که نسلهاى بسیارى پیش از من گذشته اند (و هرگز زنده نشده اند)؟ ولى والدین او، خدا را به فریادرسى مىخوانند (و به او مىگویند:) واى بر تو! ایمان بیاور! قطعاً وعده خداوند حق است، امّا او مىگفت: این (وعدهها) جز افسانه پیشینیان نیست.
آنان کسانى هستند که در میان اقوام کافرى از جن و انس که پیش از آنان بودند، عذاب خدا بر آنان قطعى شده است، حتماً آنان زیانکارانند.
«اُف» به معناى اعلام بىزارى و ابراز ناخشنودى و نوعى توهین و تحقیر و بىادبى است.
در آیه قبل، آثار احسان به والدین و ایمان به خدا و شکر نعمتهاى الهى که همان بهشت جاودان است، مطرح شد، در این آیه چهرهى فرزند نااهل و سرانجام شوم و خسارتبار او ترسیم مىشود تا شیوه سخن و رفتار و عاقبت دو نوع فرزند، با یکدیگر مقایسه شود.
مقصود از حشر مردم در جهان آخرت، محشور شدن همه مردم در یک زمان و مکان است، نه آنکه هر چند صباحى گروهى از مردگان در این دنیا زنده شوند که این فرزند نااهل به والدین خود مىگوید: چرا گروههاى قبلى زنده نشدهاند؟
کسىکه ایمان به معاد ندارد، هستى و استعدادها و نعمتهاى خود را با بهاى ناچیز و اهداف زود گذر معامله مىکند و در قیامت دستخالى مانده و سرمایه اش هدر رفته و اهل حسرت و خسارت است.
پیام ها
1- فرزند نااهل به والدین خود بدگویى و بىادبى مىکند: «اُفّ لکما» ولى والدین با ایمان و دلسوز، براى هدایت فرزند خود، هم از خدا استمداد مىکنند و هم او را به خوبىها امر و از بدىها نهى مى کنند. «یستغیثان اللّه ویلک آمن»
2- معمولاً منکر معاد، نه استدلال دارد نه ادب. «اُفّ لکما أتعداننى»
3- فرزند، آزاد و مستقل و مسئول اعمال خویش است. «أتعداننى أن اخرج... ویلک آمن»
4- والدین در قبال ارشاد و هدایت فرزندان خود مسئول هستند، گرچه پاسخ مثبت نگیرند. «أتعداننى ان اخرج... ویلک آمن»
5 - والدین، در کنار رشد و تغذیه جسمى فرزند، مسئول رشد معنوى او نیز هستند. «حملته... بلغ اشدّه... هما یستغیثان... ویلک آمن»
6- والدین، با یادآورى معاد و عاقبت اندیشى، فرزندان خود را تربیت کنند. «آمن انّ وعد اللّه حق»
7- ایمان نداشتن به معاد، سبب بىتعهدى فرزند حتّى در برابر والدین مىشود. «اُفّ لکما... ما هذا الا اساطیر الاولین»
8 - منکران معاد، مؤمنان را مرتجع و متحجّر مىدانند و خود را نواندیش. «ما هذا الاّ اساطیر الاولین»
9- کفر به معاد و بدگویى و بىادبى گستاخى در برابر والدین، عذاب قطعى را به دنبال دارد. «قال لوالدیه افّ... اولئک الّذین حق علیهم القول»
10- لجاجت فرزندان در کفر، مانع استجابت دعاى والدین در حق آنان مىشود. «و هما یستغیثان اللّه... حقّ علیهم القول»
11- سنّت خداوند نسبت به همه منحرفان یکسان است. «حق علیهم القول فى امم قد خلت من قبلهم»
12- کفر و انکار معاد، در میان جن و انس سابقه طولانى دارد. «اُمم قد خلت من قبلهم من الجن و الانس»
13- جن نیز موجودى مثل انسان؛ داراى تکلیف، تمدّن، مرگ و میر، حساب و کتاب و دریافت کیفر و پاداش است. «امم... من الجنّ و الانس»
14- انکار معاد و انحراف فکرى، خسارت سنگین در پىدارد. «انهم کانوا خاسرین»
15- گستاخى در برابر والدین، حتّى با گفتن کوچکترین حرفى، جرمى بزرگ و مورد نکوهش قرآن و مایه خسارت انسان است. «اُفّ لکما... کانوا خاسرین»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَالَّذِى قَالَ لِوَالِدَیْهِ أُفٍّ لَّکُمَآ أَتَعِدَانِنِى أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِن قَبْلِى وَهُمَا یَسْتَغِیثَانِ اللَّهَ وَیْلَکَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَیَقُولُ مَا هَذَآ إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ
أُوْلَئِکَ الَّذِینَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فِى أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنَّهُمْ کَانُواْ خَاسِرِینَ
ترجمه
و آنکه به والدین خود گفت: اُفّ بر شما! آیا به من وعده مىدهید که (پس از مرگ از گور) خارج گردم، در حالى که نسلهاى بسیارى پیش از من گذشته اند (و هرگز زنده نشده اند)؟ ولى والدین او، خدا را به فریادرسى مىخوانند (و به او مىگویند:) واى بر تو! ایمان بیاور! قطعاً وعده خداوند حق است، امّا او مىگفت: این (وعدهها) جز افسانه پیشینیان نیست.
آنان کسانى هستند که در میان اقوام کافرى از جن و انس که پیش از آنان بودند، عذاب خدا بر آنان قطعى شده است، حتماً آنان زیانکارانند.
«اُف» به معناى اعلام بىزارى و ابراز ناخشنودى و نوعى توهین و تحقیر و بىادبى است.
در آیه قبل، آثار احسان به والدین و ایمان به خدا و شکر نعمتهاى الهى که همان بهشت جاودان است، مطرح شد، در این آیه چهرهى فرزند نااهل و سرانجام شوم و خسارتبار او ترسیم مىشود تا شیوه سخن و رفتار و عاقبت دو نوع فرزند، با یکدیگر مقایسه شود.
مقصود از حشر مردم در جهان آخرت، محشور شدن همه مردم در یک زمان و مکان است، نه آنکه هر چند صباحى گروهى از مردگان در این دنیا زنده شوند که این فرزند نااهل به والدین خود مىگوید: چرا گروههاى قبلى زنده نشدهاند؟
کسىکه ایمان به معاد ندارد، هستى و استعدادها و نعمتهاى خود را با بهاى ناچیز و اهداف زود گذر معامله مىکند و در قیامت دستخالى مانده و سرمایه اش هدر رفته و اهل حسرت و خسارت است.
پیام ها
1- فرزند نااهل به والدین خود بدگویى و بىادبى مىکند: «اُفّ لکما» ولى والدین با ایمان و دلسوز، براى هدایت فرزند خود، هم از خدا استمداد مىکنند و هم او را به خوبىها امر و از بدىها نهى مى کنند. «یستغیثان اللّه ویلک آمن»
2- معمولاً منکر معاد، نه استدلال دارد نه ادب. «اُفّ لکما أتعداننى»
3- فرزند، آزاد و مستقل و مسئول اعمال خویش است. «أتعداننى أن اخرج... ویلک آمن»
4- والدین در قبال ارشاد و هدایت فرزندان خود مسئول هستند، گرچه پاسخ مثبت نگیرند. «أتعداننى ان اخرج... ویلک آمن»
5 - والدین، در کنار رشد و تغذیه جسمى فرزند، مسئول رشد معنوى او نیز هستند. «حملته... بلغ اشدّه... هما یستغیثان... ویلک آمن»
6- والدین، با یادآورى معاد و عاقبت اندیشى، فرزندان خود را تربیت کنند. «آمن انّ وعد اللّه حق»
7- ایمان نداشتن به معاد، سبب بىتعهدى فرزند حتّى در برابر والدین مىشود. «اُفّ لکما... ما هذا الا اساطیر الاولین»
8 - منکران معاد، مؤمنان را مرتجع و متحجّر مىدانند و خود را نواندیش. «ما هذا الاّ اساطیر الاولین»
9- کفر به معاد و بدگویى و بىادبى گستاخى در برابر والدین، عذاب قطعى را به دنبال دارد. «قال لوالدیه افّ... اولئک الّذین حق علیهم القول»
10- لجاجت فرزندان در کفر، مانع استجابت دعاى والدین در حق آنان مىشود. «و هما یستغیثان اللّه... حقّ علیهم القول»
11- سنّت خداوند نسبت به همه منحرفان یکسان است. «حق علیهم القول فى امم قد خلت من قبلهم»
12- کفر و انکار معاد، در میان جن و انس سابقه طولانى دارد. «اُمم قد خلت من قبلهم من الجن و الانس»
13- جن نیز موجودى مثل انسان؛ داراى تکلیف، تمدّن، مرگ و میر، حساب و کتاب و دریافت کیفر و پاداش است. «امم... من الجنّ و الانس»
14- انکار معاد و انحراف فکرى، خسارت سنگین در پىدارد. «انهم کانوا خاسرین»
15- گستاخى در برابر والدین، حتّى با گفتن کوچکترین حرفى، جرمى بزرگ و مورد نکوهش قرآن و مایه خسارت انسان است. «اُفّ لکما... کانوا خاسرین»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است