- 6660
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 3-1 سوره شعراء
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره شعراء - آیه 1 - 3
طسم
تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ
لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ أَلَّا یَکُونُواْ مُؤْمِنِینَ
ترجمه
طا، سین، میم.
این است آیات کتاب روشنگر.
گویى مىخواهى به خاطر آن که مشرکان ایمان نمى آورند، خود را به کشتن بدهى.
درباره معناى حروف مقطّعه، سخنان بسیارى گفته شده است و شاید بهترین آنها این باشد که خداوند با آوردن این حروف در ابتداى برخى سوره هاى قرآن (29 سوره)، مى خواهد این مطلب را بیان کند که قرآن، معجزهى جاوید من از همین حروف است، شما هم اگر مى توانید از همین حروف الفباى عربى، کتابى همسنگ آن بیاورید. آیه اوّل سوره شورى که بعد از حروف مقطّعه مىفرماید: «کذلک یُوحى»، این قول را تأیید مى کند.
کلمهى «باخِع» به معناى هلاک کننده است.
پیام ها
1- یک مکتب جامع باید داراى منطقى قوى، قاطع، مکتوب و روشمند باشد، به گونهاى که همگان به آن دسترسى داشته باشند. «تِلک آیاتُ الکتابِ المبین»
2- قرآن، مقامى بس بلند دارد. «تلک» («تلک» اشاره به دور است که مقام بسیار بلند را مىرساند)
3- هر جا به بن بست رسیدید، قرآن روشنگر شماست. «الکتابِ المبین»
4- تکرار، یکى از اصول تربیت است. (آیهى «تلک آیاتُ الکتابِ المبین» در ابتداى سورههاى یوسف، قصص و شعراء، بدنبال حروف مقطّعه تکرار شده است).
5 - تلاش و سوز، در همه جا کارساز نیست. «لعلّک باخِع...»
6- دلدارى افراد غمگین، کارى است الهى. «تلک آیات... لعلّک باخع»
7- انبیا براى انجام تکلیف خود، بیشاز حدّ انتظار تلاش مىکردند. «لعلّکباخع»
8 - یکى از صفات بارز انبیا، سوز است. «باخع نفسک» (سوز، نشانهى عشق به مکتب و امّت است).
9- اگر زمینهى تأثیر نباشد، از بهترین کتاب و مربّى نیز نتیجه و اثرى به دست نمىآید. «اَلاّ یکونوا مؤمنین»
توضیحات
سیماى سوره شُعراء
این سوره دویست وبیست وهفت آیه دارد که در مکّه نازل شده و بعد از سورهى بقره، داراى بیشترین آیات است. این سوره به خاطر ستایش از شاعران مؤمن و مذمّتِ شاعران بیهوده گوى، که در چهار آیهى آخر آن آمده، «شُعراء» نامیده شده و نام دیگر آن «طسم» است.
سرگذشت پیامبرانى همچون حضرت موسى، ابراهیم، نوح، لوط، صالح، هود و شعیب علیهم السلام، و برخوردهاى لجوجانهى مردم با آنان در این سوره آمده است و در پایان هر داستان مىفرماید: «اِنّ فى ذلک لآیة و ما کان اکثرهم مؤمنین و اِنّ ربّک لهو العزیز الحکیم» لذا این آیه هشت بار تکرار شده تا مایهى دلدارى پیامبر اسلام باشد و به او بگوید از لجاجت مردم مکّه دلهره نداشته باش، زیرا همهى انبیا گرفتار چنین مردمى بودهاند.
آرى تاریخ، بهترین وسیله براى تقویت روحیّه مؤمنین، بالا رفتن بصیرت و صعهى صدر و آینده نگرى در برابر تهدید دشمنان است. لذا رهبران جامعه باید از تاریخ جامعه آگاه باشند.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
طسم
تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ
لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ أَلَّا یَکُونُواْ مُؤْمِنِینَ
ترجمه
طا، سین، میم.
این است آیات کتاب روشنگر.
گویى مىخواهى به خاطر آن که مشرکان ایمان نمى آورند، خود را به کشتن بدهى.
درباره معناى حروف مقطّعه، سخنان بسیارى گفته شده است و شاید بهترین آنها این باشد که خداوند با آوردن این حروف در ابتداى برخى سوره هاى قرآن (29 سوره)، مى خواهد این مطلب را بیان کند که قرآن، معجزهى جاوید من از همین حروف است، شما هم اگر مى توانید از همین حروف الفباى عربى، کتابى همسنگ آن بیاورید. آیه اوّل سوره شورى که بعد از حروف مقطّعه مىفرماید: «کذلک یُوحى»، این قول را تأیید مى کند.
کلمهى «باخِع» به معناى هلاک کننده است.
پیام ها
1- یک مکتب جامع باید داراى منطقى قوى، قاطع، مکتوب و روشمند باشد، به گونهاى که همگان به آن دسترسى داشته باشند. «تِلک آیاتُ الکتابِ المبین»
2- قرآن، مقامى بس بلند دارد. «تلک» («تلک» اشاره به دور است که مقام بسیار بلند را مىرساند)
3- هر جا به بن بست رسیدید، قرآن روشنگر شماست. «الکتابِ المبین»
4- تکرار، یکى از اصول تربیت است. (آیهى «تلک آیاتُ الکتابِ المبین» در ابتداى سورههاى یوسف، قصص و شعراء، بدنبال حروف مقطّعه تکرار شده است).
5 - تلاش و سوز، در همه جا کارساز نیست. «لعلّک باخِع...»
6- دلدارى افراد غمگین، کارى است الهى. «تلک آیات... لعلّک باخع»
7- انبیا براى انجام تکلیف خود، بیشاز حدّ انتظار تلاش مىکردند. «لعلّکباخع»
8 - یکى از صفات بارز انبیا، سوز است. «باخع نفسک» (سوز، نشانهى عشق به مکتب و امّت است).
9- اگر زمینهى تأثیر نباشد، از بهترین کتاب و مربّى نیز نتیجه و اثرى به دست نمىآید. «اَلاّ یکونوا مؤمنین»
توضیحات
سیماى سوره شُعراء
این سوره دویست وبیست وهفت آیه دارد که در مکّه نازل شده و بعد از سورهى بقره، داراى بیشترین آیات است. این سوره به خاطر ستایش از شاعران مؤمن و مذمّتِ شاعران بیهوده گوى، که در چهار آیهى آخر آن آمده، «شُعراء» نامیده شده و نام دیگر آن «طسم» است.
سرگذشت پیامبرانى همچون حضرت موسى، ابراهیم، نوح، لوط، صالح، هود و شعیب علیهم السلام، و برخوردهاى لجوجانهى مردم با آنان در این سوره آمده است و در پایان هر داستان مىفرماید: «اِنّ فى ذلک لآیة و ما کان اکثرهم مؤمنین و اِنّ ربّک لهو العزیز الحکیم» لذا این آیه هشت بار تکرار شده تا مایهى دلدارى پیامبر اسلام باشد و به او بگوید از لجاجت مردم مکّه دلهره نداشته باش، زیرا همهى انبیا گرفتار چنین مردمى بودهاند.
آرى تاریخ، بهترین وسیله براى تقویت روحیّه مؤمنین، بالا رفتن بصیرت و صعهى صدر و آینده نگرى در برابر تهدید دشمنان است. لذا رهبران جامعه باید از تاریخ جامعه آگاه باشند.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
کاربر مهمان