- 2281
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 92 - 94 سوره طه
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره طه- آیه 92 - 94
قَالَ یَا هَارُونُ مَا مَنَعَکَ إِذْ رَأَیْتَهُمْ ضَلُّواْ
أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَیْتَ أَمْرِى
قَالَ یَا بْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِى وَلَا بِرَأْسِى إِنِّى خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِى إِسْرَآءِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِى
ترجمه
(موسى در حالى که موى سر و صورت برادر را گرفته بود به او) گفت: اى هارون! زمانى که دیدى آنان گمراه شدند، چه چیز تو را بازداشت؟
از اینکه مرا پیروى نکنى؟ (چرا براى نجات مردم فوراً به سراغ من نیامدى؟) آیا دستور مرا نافرمانى کردى؟
(هارون در جواب) گفت: (اى برادر و) اى فرزند مادرم! (موى) ریش و سر مرا (به مؤاخذه) مگیر، همانا من ترسیدم (با برخورد تند من، آنها متفرّق شوند و) تو بگویى میان بنى اسرائیل تفرقه انداختى و کلام مرا مراقبت نکردى!
هنگامى که حضرت موسى (ع) از کوه طور بازگشت و قوم خود را منحرف دید، سه گروه را زیر سؤال برد: الف: مردم «یا قوم ألم یعدکم ربّکم»، ب: هارون (ع) «یا هارون ما منعک...»، ج: سامرى «فما خطبک یا سامرى».
به گفته تفسیر اطیب البیان، چون هارون (ع) پیامبر و معصوم است و به وظیفه نهى از منکر خود نیز عمل کرده است، مى توان مؤاخذه موسى (ع) را به اصطلاح یک جنگ زرگرى دانست که به در مى گوید تا دیوار بشنود. به هارون مى گوید که مردم حساب کار خود را بکنند.
در تفسیر صافى به نقل از امام صادق (ع) آمده استکه توبیخ موسى (ع) براى آن بود که چرا هارون (ع) به محض دیدن آن وضع، آنرا فوراً به موسى اطلاع نداد.
در شیوه تبلیغ گاه مى بایست براى تکان دادن افکار عمومى و ایجاد لرزه بر اندام مرده جامعه، دست به کار تازهاى زد. چنانچه موسى (ع) آن برخورد تند را با جانشین معصوم خویش انجام داد و یا حضرت على (ع) در هنگام خطبه خواندن سیلى محکمى به صورت خود زدند، تا مردم را توجّه دهند.
پیام ها
1- رهبران باید پاسخگوى انحرافات مردم باشند. «یا هارون ما منعک»
2- سکوت و بى تفاوتى مسئولین، مورد توبیخ است. «ما منعک»
3- بدعاقبتى، آفتى براى دینداران است. «رأیتهم ضلّوا»
4- پیامبر مى تواند فرمانبَر پیامبر دیگر باشد. «أفعصیت امرى»
5 - در جامعه باید مدیریت واحد حاکم باشد. «أفعصیت امرى»
6- براى خاموش کردن غضب دیگران، از کلمات عاطفى استفاده کنیم. «یابن امّ»
7- دین و دیندارى مهمتر از فامیلدارى است. «لاتأخذ بلحیتى»
8 - غیرت و تعصّب دینى، لازمه پیامبرى است. «لاتأخذ بلحیتى»
9- به متّهم فرصت دفاع بدهیم. «لاتأخذ بلحیتى»
10- موى بلند وزلف داشتن براى مرد جایز است. «و لا برأسى»
11- خطر تفرقه یک امّت، هارون پیامبر را نیز مى ترساند. «انىّ خشیت»
12- حفظ وحدت، مهم تر از نجات یک گروه است. «انىّ خشیت... فرّقت»
13- در تصمیم گیرى ها باید به مسئله اهمّ و مهم توجّه کرد. «انىّ خشیت»
14- در برخوردهاى انقلابى باید به عوارض کار توجّه کرد و نباید یکسو نگر بود. «انىّ خشیت...»
15- خطر تفرقه افکنى مهمتر از خطر سکوت در برابر انحراف است. «فرّقت بین بنى اسرائیل...»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
قَالَ یَا هَارُونُ مَا مَنَعَکَ إِذْ رَأَیْتَهُمْ ضَلُّواْ
أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَیْتَ أَمْرِى
قَالَ یَا بْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِى وَلَا بِرَأْسِى إِنِّى خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِى إِسْرَآءِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِى
ترجمه
(موسى در حالى که موى سر و صورت برادر را گرفته بود به او) گفت: اى هارون! زمانى که دیدى آنان گمراه شدند، چه چیز تو را بازداشت؟
از اینکه مرا پیروى نکنى؟ (چرا براى نجات مردم فوراً به سراغ من نیامدى؟) آیا دستور مرا نافرمانى کردى؟
(هارون در جواب) گفت: (اى برادر و) اى فرزند مادرم! (موى) ریش و سر مرا (به مؤاخذه) مگیر، همانا من ترسیدم (با برخورد تند من، آنها متفرّق شوند و) تو بگویى میان بنى اسرائیل تفرقه انداختى و کلام مرا مراقبت نکردى!
هنگامى که حضرت موسى (ع) از کوه طور بازگشت و قوم خود را منحرف دید، سه گروه را زیر سؤال برد: الف: مردم «یا قوم ألم یعدکم ربّکم»، ب: هارون (ع) «یا هارون ما منعک...»، ج: سامرى «فما خطبک یا سامرى».
به گفته تفسیر اطیب البیان، چون هارون (ع) پیامبر و معصوم است و به وظیفه نهى از منکر خود نیز عمل کرده است، مى توان مؤاخذه موسى (ع) را به اصطلاح یک جنگ زرگرى دانست که به در مى گوید تا دیوار بشنود. به هارون مى گوید که مردم حساب کار خود را بکنند.
در تفسیر صافى به نقل از امام صادق (ع) آمده استکه توبیخ موسى (ع) براى آن بود که چرا هارون (ع) به محض دیدن آن وضع، آنرا فوراً به موسى اطلاع نداد.
در شیوه تبلیغ گاه مى بایست براى تکان دادن افکار عمومى و ایجاد لرزه بر اندام مرده جامعه، دست به کار تازهاى زد. چنانچه موسى (ع) آن برخورد تند را با جانشین معصوم خویش انجام داد و یا حضرت على (ع) در هنگام خطبه خواندن سیلى محکمى به صورت خود زدند، تا مردم را توجّه دهند.
پیام ها
1- رهبران باید پاسخگوى انحرافات مردم باشند. «یا هارون ما منعک»
2- سکوت و بى تفاوتى مسئولین، مورد توبیخ است. «ما منعک»
3- بدعاقبتى، آفتى براى دینداران است. «رأیتهم ضلّوا»
4- پیامبر مى تواند فرمانبَر پیامبر دیگر باشد. «أفعصیت امرى»
5 - در جامعه باید مدیریت واحد حاکم باشد. «أفعصیت امرى»
6- براى خاموش کردن غضب دیگران، از کلمات عاطفى استفاده کنیم. «یابن امّ»
7- دین و دیندارى مهمتر از فامیلدارى است. «لاتأخذ بلحیتى»
8 - غیرت و تعصّب دینى، لازمه پیامبرى است. «لاتأخذ بلحیتى»
9- به متّهم فرصت دفاع بدهیم. «لاتأخذ بلحیتى»
10- موى بلند وزلف داشتن براى مرد جایز است. «و لا برأسى»
11- خطر تفرقه یک امّت، هارون پیامبر را نیز مى ترساند. «انىّ خشیت»
12- حفظ وحدت، مهم تر از نجات یک گروه است. «انىّ خشیت... فرّقت»
13- در تصمیم گیرى ها باید به مسئله اهمّ و مهم توجّه کرد. «انىّ خشیت»
14- در برخوردهاى انقلابى باید به عوارض کار توجّه کرد و نباید یکسو نگر بود. «انىّ خشیت...»
15- خطر تفرقه افکنى مهمتر از خطر سکوت در برابر انحراف است. «فرّقت بین بنى اسرائیل...»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است