- 9632
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 1-6 سوره واقعه
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره واقعه- آیه 1-6
إذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ
لَیْسَ لِوَقْعَتِهَا کَاذِبَةٌ
خَافِضَةٌ رَّافِعَةٌ
إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجّاً
وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسّاً
فَکَانَتْ هَبَآءً مُّنبَثّاً
ترجمه
آن گاه که آن واقعه (عظیم قیامت) روى دهد.
که در واقع شدن آن دروغى نیست (و سزا نیست کسى آن را دروغ شمارد).
(آن واقعه) پایین آورنده و بالا برنده است (نظام خلقت را زیر و رو مى کند و نااهلان را پایین و خوبان را بالا مى برد).
آن گاه که زمین به سختى لرزانده شود.
و کوهها به شدّت متلاشى شوند.
پس به حالت غبار پراکنده در آیند.
«خفض» به معناى فرو آوردن و به زیر کشیدن و «رفع» به معناى بالابردن و برافراشتن و «رجّ» به معناى لرزش شدید و تند و از جا کنده شدن است.
«بسّ» به معناى خرد شدن در اثر فشار شدید است و «هباء» به خاک نرم مانند غبار و ذرّات معلّق در هوا مى گویند و «منبث» به معناى پراکنده است.
هر کجا وقوع امر و حادثه اى قطعى باشد، براى بیان آن مى توان از فعل ماضى استفاده کرد. لذا بسیارى از آیات درباره قیامت، با فعل گذشته بیان شده است. «اذا وقعت الواقعة» چنانکه با دیدن سیل بزرگى که به سوى شهر حرکت مى کند، مىتوان گفت: سیل شهر را برد، با اینکه هنوز سیل به شهر نرسیده است.
جمله «لیس لوقعتها کاذبة» یعنى هنگامى که مردم وقایع پیش از قیامت را ببینند، با تمام وجود آن را باور خواهند کرد. در قرآن، آیات دیگرى نظیر این آیه آمده است، از جمله:
«فلمّا رأو بأسنا قالوا آمنّا باللّه»( زمانى که عذاب را دیدند، گفتند به خدا ایمان آوردیم.
«لایؤمنون به حتّى یَرَوا العذاب الالیم» تا لحظه دیدن عذاب دردناک، ایمان نمى آورند.
«لایزال الّذین کفروا فى مِریة منه حتى تأتیهم الساعة بغتةً» کفار همواره در شک و تردید هستند تا آنکه ناگهان قیامت به سراغشان آید.
امام سجاد (ع) فرمودند: به خدا سوگند! واقعه قیامت، دشمنان خدا را به دوزخ فرومىآورد، «خافضة» و اولیاى خدا را به بهشت بالا مىبرد. «رافعة»(5) آرى، عزّت و ذلّت، بلند مرتبگى و پستى واقعى در آن روز معلوم مىشود که بزرگان گفته اند: «الفقر و الغنى بعد العرض على اللّه» فقر و غناى واقعى پس از آنکه اعمال بر خدا عرضه شود، معلوم گردد.
وضع زمین و کوهها در آستانه قیامت
زمینى که آرامگاه و استراحتگاه بود، «الارض مهاداو براى امرار معاش بر پشت آن راه مىرفتیم و تلاش مى کردیم، «فامشوا فى مناکبها» در آن روز ناآرام و بى قرار مى شود؛ زلزله اى بى سابقه و بى نظیر رخ مى دهد که زمین به شدّت مى لرزد، به گونهاى که خداوندِ بزرگ، به آن عظیم مى گوید. «انّ زلزلة الساعة شىء عظیم» کوهها با آن همه سنگینى و ریشه اى که در عمق زمین دارند، از جاى کنده و روان شده، «سیّرت الجبال» به شدّت به هم برخورد مىکنند، «دُکّتا دَکةً واحدة» تا خرد و متلاشى شده، «بُست الجبال بَسّا» و تبدیل به سنگریزه و ذرّات پراکنده مىشوند، «هباءً منبثّاً» وآن ذرّات در اثر فشار، مانند پشم حلاجى شده ریزریز شوند، «کالعِهن المنفوش» و مانند غبارى در هوا پراکنده شوند. «فکانت هباء منبثّاً» و این همان ماجراى آغازین آفرینش است: «و هى دخان»
پیام ها
1- در وقوع قیامت و زلزله هاى سخت آن تردیدى نیست. «اذا وقعت» («اذا» و فعل ماضى در مواردى بکار مىرود که قطعى الوقوع باشد.)
2- قیامت، تنها واقعه اى است که نظیر و مانند ندارد. «الواقعة»
3- در تبلیغ، آنگاه که در مقام هشدار به امرى مهم هستیم، با حذف همه مقدّمات، به اصل مطلب بپردازیم. «اذا وقعت الواقعة» (نظیر آیاتِ «الحاقّة»، «اذا الشّمس کوّرت»)
4- انکار قیامت، فقط در دنیا و در شرایط رفاه و غفلت است، همین که نشانه هاى قیامت آشکار شود، دیگر کسى آن را انکار نمىکند. «لیس لوقعتها کاذبة»
5 - تا فرصت هست، قیامت را باور کنیم که پس از وقوع، نتیجهاى جز شرمسارى ندارد. «لیس لوقعتها کاذبة»
6- قیامت، هنگامه فروپاشى پندارها و تجلّى حقایق است. (شکست و سقوط عدّهاى و پیروزى و صعود عدّهاى دیگر) «خافضة رافعة»
7- زلزله قیامت بسیار سخت و بزرگ است. «اذا رجّت الارض رجّاً»
8 - در آستانه قیامت، وقوع زلزله ها و رانش هاى زمین و کوهها حتمى است. «اذا وقعت... رجت الارض... بُست الجبال... »
توضیحات
سیماى سوره واقعه
این سوره نود و شش آیه دارد و در مکه نازل شده است.
یکى از نام هاى قیامت، واقعه است که در آیه اول این سوره از وقوع حتمى آن خبر داده شده و لذا این سوره «واقعه» نام گرفته است.
اکثر آیات این سوره درباره قیامت و شرایط و حوادث آن و تقسیم مردم به دوزخى و بهشتى در آن روز بحث مىکند. لذا تلاوت این سوره انسان را از غفلت بیرون مى آورد.
در آستانه مرگ عبداللّه بن مسعود، عثمان به عیادتش رفت و از او پرسید: از چه ناراحتى و چه آرزویى دارى؟ گفت: از گناهانم ناراحتم و امید به رحمت پروردگار دارم. پرسید: آیا چیزى مىخواهى به تو عطا کنم؟ گفت: نه، آن روز که نیاز داشتم محرومم کردى، الآن که از دنیا مى روم چه نیازى دارم. عثمان گفت: پس اجازه بده چیزى به تو عطا کنم تا براى دخترانت به ارث بماند.
او گفت: آنها هم نیازى ندارند. زیرا به دخترانم چیزى آموخته ام که هرگز نیازمند نمى شوند. به آنان سفارش کرده ام سوره واقعه بخوانند که از پیامبر شنیدم هر کس هر شب آن سوره را تلاوت کند، فقر و بدبختى به او نمى رسد.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
إذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ
لَیْسَ لِوَقْعَتِهَا کَاذِبَةٌ
خَافِضَةٌ رَّافِعَةٌ
إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجّاً
وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسّاً
فَکَانَتْ هَبَآءً مُّنبَثّاً
ترجمه
آن گاه که آن واقعه (عظیم قیامت) روى دهد.
که در واقع شدن آن دروغى نیست (و سزا نیست کسى آن را دروغ شمارد).
(آن واقعه) پایین آورنده و بالا برنده است (نظام خلقت را زیر و رو مى کند و نااهلان را پایین و خوبان را بالا مى برد).
آن گاه که زمین به سختى لرزانده شود.
و کوهها به شدّت متلاشى شوند.
پس به حالت غبار پراکنده در آیند.
«خفض» به معناى فرو آوردن و به زیر کشیدن و «رفع» به معناى بالابردن و برافراشتن و «رجّ» به معناى لرزش شدید و تند و از جا کنده شدن است.
«بسّ» به معناى خرد شدن در اثر فشار شدید است و «هباء» به خاک نرم مانند غبار و ذرّات معلّق در هوا مى گویند و «منبث» به معناى پراکنده است.
هر کجا وقوع امر و حادثه اى قطعى باشد، براى بیان آن مى توان از فعل ماضى استفاده کرد. لذا بسیارى از آیات درباره قیامت، با فعل گذشته بیان شده است. «اذا وقعت الواقعة» چنانکه با دیدن سیل بزرگى که به سوى شهر حرکت مى کند، مىتوان گفت: سیل شهر را برد، با اینکه هنوز سیل به شهر نرسیده است.
جمله «لیس لوقعتها کاذبة» یعنى هنگامى که مردم وقایع پیش از قیامت را ببینند، با تمام وجود آن را باور خواهند کرد. در قرآن، آیات دیگرى نظیر این آیه آمده است، از جمله:
«فلمّا رأو بأسنا قالوا آمنّا باللّه»( زمانى که عذاب را دیدند، گفتند به خدا ایمان آوردیم.
«لایؤمنون به حتّى یَرَوا العذاب الالیم» تا لحظه دیدن عذاب دردناک، ایمان نمى آورند.
«لایزال الّذین کفروا فى مِریة منه حتى تأتیهم الساعة بغتةً» کفار همواره در شک و تردید هستند تا آنکه ناگهان قیامت به سراغشان آید.
امام سجاد (ع) فرمودند: به خدا سوگند! واقعه قیامت، دشمنان خدا را به دوزخ فرومىآورد، «خافضة» و اولیاى خدا را به بهشت بالا مىبرد. «رافعة»(5) آرى، عزّت و ذلّت، بلند مرتبگى و پستى واقعى در آن روز معلوم مىشود که بزرگان گفته اند: «الفقر و الغنى بعد العرض على اللّه» فقر و غناى واقعى پس از آنکه اعمال بر خدا عرضه شود، معلوم گردد.
وضع زمین و کوهها در آستانه قیامت
زمینى که آرامگاه و استراحتگاه بود، «الارض مهاداو براى امرار معاش بر پشت آن راه مىرفتیم و تلاش مى کردیم، «فامشوا فى مناکبها» در آن روز ناآرام و بى قرار مى شود؛ زلزله اى بى سابقه و بى نظیر رخ مى دهد که زمین به شدّت مى لرزد، به گونهاى که خداوندِ بزرگ، به آن عظیم مى گوید. «انّ زلزلة الساعة شىء عظیم» کوهها با آن همه سنگینى و ریشه اى که در عمق زمین دارند، از جاى کنده و روان شده، «سیّرت الجبال» به شدّت به هم برخورد مىکنند، «دُکّتا دَکةً واحدة» تا خرد و متلاشى شده، «بُست الجبال بَسّا» و تبدیل به سنگریزه و ذرّات پراکنده مىشوند، «هباءً منبثّاً» وآن ذرّات در اثر فشار، مانند پشم حلاجى شده ریزریز شوند، «کالعِهن المنفوش» و مانند غبارى در هوا پراکنده شوند. «فکانت هباء منبثّاً» و این همان ماجراى آغازین آفرینش است: «و هى دخان»
پیام ها
1- در وقوع قیامت و زلزله هاى سخت آن تردیدى نیست. «اذا وقعت» («اذا» و فعل ماضى در مواردى بکار مىرود که قطعى الوقوع باشد.)
2- قیامت، تنها واقعه اى است که نظیر و مانند ندارد. «الواقعة»
3- در تبلیغ، آنگاه که در مقام هشدار به امرى مهم هستیم، با حذف همه مقدّمات، به اصل مطلب بپردازیم. «اذا وقعت الواقعة» (نظیر آیاتِ «الحاقّة»، «اذا الشّمس کوّرت»)
4- انکار قیامت، فقط در دنیا و در شرایط رفاه و غفلت است، همین که نشانه هاى قیامت آشکار شود، دیگر کسى آن را انکار نمىکند. «لیس لوقعتها کاذبة»
5 - تا فرصت هست، قیامت را باور کنیم که پس از وقوع، نتیجهاى جز شرمسارى ندارد. «لیس لوقعتها کاذبة»
6- قیامت، هنگامه فروپاشى پندارها و تجلّى حقایق است. (شکست و سقوط عدّهاى و پیروزى و صعود عدّهاى دیگر) «خافضة رافعة»
7- زلزله قیامت بسیار سخت و بزرگ است. «اذا رجّت الارض رجّاً»
8 - در آستانه قیامت، وقوع زلزله ها و رانش هاى زمین و کوهها حتمى است. «اذا وقعت... رجت الارض... بُست الجبال... »
توضیحات
سیماى سوره واقعه
این سوره نود و شش آیه دارد و در مکه نازل شده است.
یکى از نام هاى قیامت، واقعه است که در آیه اول این سوره از وقوع حتمى آن خبر داده شده و لذا این سوره «واقعه» نام گرفته است.
اکثر آیات این سوره درباره قیامت و شرایط و حوادث آن و تقسیم مردم به دوزخى و بهشتى در آن روز بحث مىکند. لذا تلاوت این سوره انسان را از غفلت بیرون مى آورد.
در آستانه مرگ عبداللّه بن مسعود، عثمان به عیادتش رفت و از او پرسید: از چه ناراحتى و چه آرزویى دارى؟ گفت: از گناهانم ناراحتم و امید به رحمت پروردگار دارم. پرسید: آیا چیزى مىخواهى به تو عطا کنم؟ گفت: نه، آن روز که نیاز داشتم محرومم کردى، الآن که از دنیا مى روم چه نیازى دارم. عثمان گفت: پس اجازه بده چیزى به تو عطا کنم تا براى دخترانت به ارث بماند.
او گفت: آنها هم نیازى ندارند. زیرا به دخترانم چیزى آموخته ام که هرگز نیازمند نمى شوند. به آنان سفارش کرده ام سوره واقعه بخوانند که از پیامبر شنیدم هر کس هر شب آن سوره را تلاوت کند، فقر و بدبختى به او نمى رسد.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان