- 10117
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 31 سوره رعد
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره رعد- آیه 31
وَلَوْ أَنَّ قُرْءَاناً سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى بَلِ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِیعاً أَفَلَمْ یَاْیْئَسِ الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَن لَّوْ یَشَآءُ اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِیعاً وَ لَا یَزَالُ الَّذِینَ کَفَرُواْ تُصِیبُهُم بِمَا صَنَعُواْ قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِیباً مِّن دَارِهِمْ حَتَّى یَأْتِىَ وَعْدُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُخْلِفُ الْمِیعَادَ
ترجمه
و اگر به واسطه قرآن کوه ها به حرکت درآیند یا زمین به آن قطعه قطعه شود یا به واسطه آن مردگان به سخن آیند، (باز ایمان نمى آورند.) بلکه تمام امور به دست خداست. آیا مومنان (از این سنگدلان) مأیوس نشده اند (و نمى دانند) که اگر خدا مى خواست قطعاً (با قهر و اجبار) همه مردم را به راه مى آورد. و پیوسته به کسانى که کفر ورزیدند به سزاى کارهایى که کرده اند مصیبت کوبنده اى مى رسد یا آن مصیبت به نزدیک خانه آنان فرو مى آید (تا هر لحظه زندگى همراه با دغدغه داشته باشند و این دلهره همچنان ادامه دارد) تا آنگاه که وعده الهى فرا رسد البته خداوند وعده اى که داده خلاف نمى کند.
این آیه اوج عناد و لجاجت کفّار را بیان مى کند. نظیر آیه 111 سوره انعام که مى فرماید: اگر ما فرشتگان را بر خود آنها نازل کنیم و مردگان با آنها سخن بگویند و همه چیز رو به روى آنان محشور شود باز هم ایمان نخواهند آورد.
قرآن کتابى است که محکمت ر از کوه ها را تکان داد و بالاتر از مرده هاى جسمانى را زنده کرد. عقول و دل هاى مرده و سنگِ مردم جاهل عرب را حیات داد. و اگر کتابى باشد که بتواند کوه ها را تکان دهد و مردگان را زنده گرداند، آن همین قرآن است. «او من کان میتاً فاحییناه...»
از فرمایش امام کاظم (ع) استفاده مى شود که در قرآن، علوم و رموزى است که مى توان به واسطه آنها در طبیعت تصرف کرد. «سُیّرت به، قُطّعت به، کُلّم به»
پیام ها
1- انتظار نداشته باشید که همه مردم ایمان بیاورند. «لو یشاءاللَّه لهدى الناس جمیعاً»
2- عناد ولجاجت، درد بى درمان جوامع بشرى است. (اگر کسى طالب و جویاى حقّ باشد، یک معجزه هم براى ایمان آوردن کافى است) «قرآناً سُیّرت به، قطّعت به، کلّم به»
3- در جهان بینى الهى همه کاره خداست. «بل للَّه الامر جمیعاً»
4- معجزه، تحت اراده خداوند است. نه بر اساس پیشنهاد و هوس هاى افراد لجوج. «بل للَّه الامر جمیعاً»
5 - اراده خداوند بر هدایت اختیارى انسان هاست، نه اجبار و اکراه آنان. «لو یشاء اللَّه لهدى الناس جمیعاً» چنانکه در آیه اى دیگر مى فرماید: «لا اکراه فى الدین»
6- کفّار باید منتظر ضربه هایى از جانب خداوند بر کشور و مرزهاى خود باشند. «لایزال الّذین کفروا تصیبهم بما صنعوا قارعه»
7- قهر خداوند اختصاص به جهان آخرت ندارد. «تصیبهم ... قارعه»
8 - همه جا موعظه و استدلال کافى و کارساز نیست، گاهى قهر و غضب لازم است. «تصیبهم ... قارعه»
9- علت نزول بلاها، کردار خود ماست. «بما صنعوا قارعه»
10- هشدارهاى الهى گاه به صورت مستقیم و نسبت به خودم است و گاه بطور غیر مستقیم و نسبت به دیگران و مناطق اطراف ماست.«تحلّ قریباً من دارهم»
11- از عذاب دیگران درس عبرت بگیریم. «او تحّل قریباً من دارهم»
12- هیچگاه در وعده ها و وعیدهاى الهى شک نکنیم. «لا یخلف المیعاد»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَلَوْ أَنَّ قُرْءَاناً سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى بَلِ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِیعاً أَفَلَمْ یَاْیْئَسِ الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَن لَّوْ یَشَآءُ اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِیعاً وَ لَا یَزَالُ الَّذِینَ کَفَرُواْ تُصِیبُهُم بِمَا صَنَعُواْ قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِیباً مِّن دَارِهِمْ حَتَّى یَأْتِىَ وَعْدُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُخْلِفُ الْمِیعَادَ
ترجمه
و اگر به واسطه قرآن کوه ها به حرکت درآیند یا زمین به آن قطعه قطعه شود یا به واسطه آن مردگان به سخن آیند، (باز ایمان نمى آورند.) بلکه تمام امور به دست خداست. آیا مومنان (از این سنگدلان) مأیوس نشده اند (و نمى دانند) که اگر خدا مى خواست قطعاً (با قهر و اجبار) همه مردم را به راه مى آورد. و پیوسته به کسانى که کفر ورزیدند به سزاى کارهایى که کرده اند مصیبت کوبنده اى مى رسد یا آن مصیبت به نزدیک خانه آنان فرو مى آید (تا هر لحظه زندگى همراه با دغدغه داشته باشند و این دلهره همچنان ادامه دارد) تا آنگاه که وعده الهى فرا رسد البته خداوند وعده اى که داده خلاف نمى کند.
این آیه اوج عناد و لجاجت کفّار را بیان مى کند. نظیر آیه 111 سوره انعام که مى فرماید: اگر ما فرشتگان را بر خود آنها نازل کنیم و مردگان با آنها سخن بگویند و همه چیز رو به روى آنان محشور شود باز هم ایمان نخواهند آورد.
قرآن کتابى است که محکمت ر از کوه ها را تکان داد و بالاتر از مرده هاى جسمانى را زنده کرد. عقول و دل هاى مرده و سنگِ مردم جاهل عرب را حیات داد. و اگر کتابى باشد که بتواند کوه ها را تکان دهد و مردگان را زنده گرداند، آن همین قرآن است. «او من کان میتاً فاحییناه...»
از فرمایش امام کاظم (ع) استفاده مى شود که در قرآن، علوم و رموزى است که مى توان به واسطه آنها در طبیعت تصرف کرد. «سُیّرت به، قُطّعت به، کُلّم به»
پیام ها
1- انتظار نداشته باشید که همه مردم ایمان بیاورند. «لو یشاءاللَّه لهدى الناس جمیعاً»
2- عناد ولجاجت، درد بى درمان جوامع بشرى است. (اگر کسى طالب و جویاى حقّ باشد، یک معجزه هم براى ایمان آوردن کافى است) «قرآناً سُیّرت به، قطّعت به، کلّم به»
3- در جهان بینى الهى همه کاره خداست. «بل للَّه الامر جمیعاً»
4- معجزه، تحت اراده خداوند است. نه بر اساس پیشنهاد و هوس هاى افراد لجوج. «بل للَّه الامر جمیعاً»
5 - اراده خداوند بر هدایت اختیارى انسان هاست، نه اجبار و اکراه آنان. «لو یشاء اللَّه لهدى الناس جمیعاً» چنانکه در آیه اى دیگر مى فرماید: «لا اکراه فى الدین»
6- کفّار باید منتظر ضربه هایى از جانب خداوند بر کشور و مرزهاى خود باشند. «لایزال الّذین کفروا تصیبهم بما صنعوا قارعه»
7- قهر خداوند اختصاص به جهان آخرت ندارد. «تصیبهم ... قارعه»
8 - همه جا موعظه و استدلال کافى و کارساز نیست، گاهى قهر و غضب لازم است. «تصیبهم ... قارعه»
9- علت نزول بلاها، کردار خود ماست. «بما صنعوا قارعه»
10- هشدارهاى الهى گاه به صورت مستقیم و نسبت به خودم است و گاه بطور غیر مستقیم و نسبت به دیگران و مناطق اطراف ماست.«تحلّ قریباً من دارهم»
11- از عذاب دیگران درس عبرت بگیریم. «او تحّل قریباً من دارهم»
12- هیچگاه در وعده ها و وعیدهاى الهى شک نکنیم. «لا یخلف المیعاد»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
کاربر مهمان
کاربر مهمان