- 4421
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 21 سوره یوسف
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره یوسف - آیه 21
وَ قَالَ الَّذِى اشْتَرَیَهُ مِن مِّصْرَ لِامْرَأَتِهِ أَکْرِمِى مَثْوَیَهُ عَسَى أَن یَنْفَعَنآ أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً وَکَذَلِکَ مَکَّنَّا لِیُوسُفَ فِى الْأَرْضِ وَ لِنُعَلِّمَهُ مِن تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ
ترجمه
و کسى از مردم مصر که یوسف را خرید به همسرش گفت: مقام او را گرامى دار (او را به دید برده نگاه مکن) امید است که در آینده ما را سود برساند یا او را به فرزندى بگیریم. و اینگونه ما به یوسف در آن سرزمین جایگاه و مکنت دادیم (تا اراده ما تحقق یابد) و تا او را از تعبیر خوابها بیاموزیم و خداوند بر کار خویش تواناست ولى اکثر مردم نمى دانند.
جمله «عسى أن ینفعنا او نتّخذه ولداً» در دو مورد در قرآن به کار رفته است: یکى در مورد حضرت موسى وقتى که صندوق او را از آب گرفتند، همسر فرعون به او گفت: این نوزاد را نکشید، شاید در آینده به ما سودى رساند. و دیگرى در اینجاست که عزیز مصر به همسرش مى گوید: احترام این برده را بگیر، شاید در آینده به درد ما بخورد. آرى، به اراده خداوندى، محبّتِ نوزاد و برده اى ناشناس، چنان در قلب حاکمانِ مصر جاى مى گیرد که زمینه هاى حکومت آینده آنان را فراهم مى سازد.
پیام ها
1- بزرگوارى در سیماى یوسف نمایان بود. تا آنجا که عزیز مصر سفارش او را به همسرش مى کند. «اکرمى مثواه»
2- زن در خانه، نقش محورى دارد. «اکرمى مثواه»*
3- اطرافیان و آشنایان را به نیکى با مردم دعوت کنید. «اکرمى مثواه»*
4- در معاملات آینده نگر باشید. «اشتراه... عسى ان ینفعنا»*
5 - با احترام به مردم، مى توان انتظار کمک و یارى از آنان داشت. «اکرمى... ینفعنا»
6- دلها به دست خداوند است. مهر یوسف، در دل خریدار نشست. «عسى ان ینفعنا او نتّخذه ولداً»
7- تصمیم هاى مهم را پس از ارزیابى و آزمایش و مرحله اى اتّخاذ کنید. (اوّل یوسف را به عنوان کمک کار در خانه، «عسى أن ینفعنا» کمکم به عنوان فرزند قرار دهیم) «او نتّخذه ولداً»*
8 - فرزندخواندگى، سابقه تاریخى دارد. «نتّخذه ولداً»
9- عزیز مصر فاقد فرزند بود. «نتّخذه ولداً»*
10- عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. (برادران او را در چاه انداختند و او امروز در کاخ مستقر شد) «کذلک مکنّا لیوسف»*
11- زیردستان را دست کم نگیرید، چه بسا قدرتمندان و حاکمان آینده باشند. «مکنّا لیوسف فى الارض»*
12- علم و دانش، شرطِ مسئولیّت پذیرى است. «مکّنّا... لنعلمه»
13- پایان تلخى ها، شیرینى است. «شروه بثمن بخسٍ - مکّنّا لیوسف»
14- اراده غالب خدا، یوسف را از چاه به جاه کشاند. «مکّنّا لیوسف»
15- آنچه را ما حادثه مى پنداریم، در حقیقت طراحى الهى براى انجام یافتن اراده اوست. «واللّه غالب على امره»
16- چه بسا حوادث ناگوار که چهره واقعى آن خیر است. (یوسف در ظاهر به چاه افتاد، ولى در واقع طرح چیز دیگرى است) «کذلک مکنّا لیوسف... اکثر النّاس لا یعلمون»*
17- مردم، ظاهر حوادث را مى بینند، ولى از اهداف و برنامه هاى الهى بى خبرند. «لایعلمون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَ قَالَ الَّذِى اشْتَرَیَهُ مِن مِّصْرَ لِامْرَأَتِهِ أَکْرِمِى مَثْوَیَهُ عَسَى أَن یَنْفَعَنآ أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً وَکَذَلِکَ مَکَّنَّا لِیُوسُفَ فِى الْأَرْضِ وَ لِنُعَلِّمَهُ مِن تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ
ترجمه
و کسى از مردم مصر که یوسف را خرید به همسرش گفت: مقام او را گرامى دار (او را به دید برده نگاه مکن) امید است که در آینده ما را سود برساند یا او را به فرزندى بگیریم. و اینگونه ما به یوسف در آن سرزمین جایگاه و مکنت دادیم (تا اراده ما تحقق یابد) و تا او را از تعبیر خوابها بیاموزیم و خداوند بر کار خویش تواناست ولى اکثر مردم نمى دانند.
جمله «عسى أن ینفعنا او نتّخذه ولداً» در دو مورد در قرآن به کار رفته است: یکى در مورد حضرت موسى وقتى که صندوق او را از آب گرفتند، همسر فرعون به او گفت: این نوزاد را نکشید، شاید در آینده به ما سودى رساند. و دیگرى در اینجاست که عزیز مصر به همسرش مى گوید: احترام این برده را بگیر، شاید در آینده به درد ما بخورد. آرى، به اراده خداوندى، محبّتِ نوزاد و برده اى ناشناس، چنان در قلب حاکمانِ مصر جاى مى گیرد که زمینه هاى حکومت آینده آنان را فراهم مى سازد.
پیام ها
1- بزرگوارى در سیماى یوسف نمایان بود. تا آنجا که عزیز مصر سفارش او را به همسرش مى کند. «اکرمى مثواه»
2- زن در خانه، نقش محورى دارد. «اکرمى مثواه»*
3- اطرافیان و آشنایان را به نیکى با مردم دعوت کنید. «اکرمى مثواه»*
4- در معاملات آینده نگر باشید. «اشتراه... عسى ان ینفعنا»*
5 - با احترام به مردم، مى توان انتظار کمک و یارى از آنان داشت. «اکرمى... ینفعنا»
6- دلها به دست خداوند است. مهر یوسف، در دل خریدار نشست. «عسى ان ینفعنا او نتّخذه ولداً»
7- تصمیم هاى مهم را پس از ارزیابى و آزمایش و مرحله اى اتّخاذ کنید. (اوّل یوسف را به عنوان کمک کار در خانه، «عسى أن ینفعنا» کمکم به عنوان فرزند قرار دهیم) «او نتّخذه ولداً»*
8 - فرزندخواندگى، سابقه تاریخى دارد. «نتّخذه ولداً»
9- عزیز مصر فاقد فرزند بود. «نتّخذه ولداً»*
10- عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. (برادران او را در چاه انداختند و او امروز در کاخ مستقر شد) «کذلک مکنّا لیوسف»*
11- زیردستان را دست کم نگیرید، چه بسا قدرتمندان و حاکمان آینده باشند. «مکنّا لیوسف فى الارض»*
12- علم و دانش، شرطِ مسئولیّت پذیرى است. «مکّنّا... لنعلمه»
13- پایان تلخى ها، شیرینى است. «شروه بثمن بخسٍ - مکّنّا لیوسف»
14- اراده غالب خدا، یوسف را از چاه به جاه کشاند. «مکّنّا لیوسف»
15- آنچه را ما حادثه مى پنداریم، در حقیقت طراحى الهى براى انجام یافتن اراده اوست. «واللّه غالب على امره»
16- چه بسا حوادث ناگوار که چهره واقعى آن خیر است. (یوسف در ظاهر به چاه افتاد، ولى در واقع طرح چیز دیگرى است) «کذلک مکنّا لیوسف... اکثر النّاس لا یعلمون»*
17- مردم، ظاهر حوادث را مى بینند، ولى از اهداف و برنامه هاى الهى بى خبرند. «لایعلمون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است