- 152
- 1000
- 1000
- 1000
تحلیلی روانشناختی از تحولات صدر اسلام، 1
سخنرانی آیت الله محمدتقی مصباح یزدی با موضوع «تحلیلی روانشناختی از تحولات صدر اسلام» جلسه اول: دلبستگی به دنیا، سال 1394
مقام معظم رهبری سالها قبل سؤالی را مطرح کردند مبنی بر این که چگونه مردم مسلمانی که با سختی و گرفتاری تن به اسلام دادند و ایمان آوردند و تحت شکنجههای بسیار واقع شدند، بعد از رحلت پیغمبر اکرم آرام آرام مسیر را تغییر دادند و با جامعه مورد نظر پیامبر زاویه پیدا کردند تا آنجا که نهایتا کار به واقعه کربلا انجامید؟ این مسئله ابعاد مختلفی دارد. یک بعد آن تاریخی است که اصلا جریان چه بود؛ چگونه این قضایای تاریخی اتفاق افتاد؛ از کجا سرچشمه گرفت، و چه تحولاتی پیدا کرد تا به این داستان منتهی شد. البته پس از آنکه این قضیه از نظر تاریخی کاملا روشن شد، نوبت به تحلیل تاریخ میرسد که عواملش چه بود؛ چه چیزهایی عامل اصلی و چه چیزهایی عامل کمکی بود، و چه شرایطی فراهم شد که کار به اینجا انجامید؟ این کار مورخین است که بر تاریخ و منابع تاریخی تسلط دارند و بنده قصد ندارم در اینجا بعد تاریخی را مطرح کنم. بُعد دیگر این مسئله بُعد کلامی آن است که این جریانات چه اندازه با عقاید اسلامی وفق یا تضاد دارد؛ فرقههای مختلف مسلمانان درباره این مسئله چه نظرهایی دارند، و کدام درست و کدام باطل است؟ این مسایل هم با شیوه بحث کلامی با متدولوژی خاص خودش بررسی میشود که متکلمان و بزرگان ما بیش از هزار سال روی آن کار کردهاند و با سلیقهها و تحقیقات مختلفی که داشتهاند بخشهای مختلفش را بررسی کردهاند، و فکر نمیکنم چیز دیگری برای تحقیق بهجا گذاشته باشند. البته کار انسانی هیچگاه به نقطه آخر نمیرسد، ولی الحمدلله به قدر کافی و حتی بیش از حد کافی در این زمینهها کار شده است و بخشهایی از آنها هم به عنوان مطالب درسی در حوزهها تدریس میشود. نمونههایی از آنها کتاب الغدیر و عبقات است که کسانی عاشقانه عمری را صرف کردند؛ رنج مسافرتها به جان خریدند، و خوندلها خوردند و به خوبی از عهده آن برآمدند.
مقام معظم رهبری سالها قبل سؤالی را مطرح کردند مبنی بر این که چگونه مردم مسلمانی که با سختی و گرفتاری تن به اسلام دادند و ایمان آوردند و تحت شکنجههای بسیار واقع شدند، بعد از رحلت پیغمبر اکرم آرام آرام مسیر را تغییر دادند و با جامعه مورد نظر پیامبر زاویه پیدا کردند تا آنجا که نهایتا کار به واقعه کربلا انجامید؟ این مسئله ابعاد مختلفی دارد. یک بعد آن تاریخی است که اصلا جریان چه بود؛ چگونه این قضایای تاریخی اتفاق افتاد؛ از کجا سرچشمه گرفت، و چه تحولاتی پیدا کرد تا به این داستان منتهی شد. البته پس از آنکه این قضیه از نظر تاریخی کاملا روشن شد، نوبت به تحلیل تاریخ میرسد که عواملش چه بود؛ چه چیزهایی عامل اصلی و چه چیزهایی عامل کمکی بود، و چه شرایطی فراهم شد که کار به اینجا انجامید؟ این کار مورخین است که بر تاریخ و منابع تاریخی تسلط دارند و بنده قصد ندارم در اینجا بعد تاریخی را مطرح کنم. بُعد دیگر این مسئله بُعد کلامی آن است که این جریانات چه اندازه با عقاید اسلامی وفق یا تضاد دارد؛ فرقههای مختلف مسلمانان درباره این مسئله چه نظرهایی دارند، و کدام درست و کدام باطل است؟ این مسایل هم با شیوه بحث کلامی با متدولوژی خاص خودش بررسی میشود که متکلمان و بزرگان ما بیش از هزار سال روی آن کار کردهاند و با سلیقهها و تحقیقات مختلفی که داشتهاند بخشهای مختلفش را بررسی کردهاند، و فکر نمیکنم چیز دیگری برای تحقیق بهجا گذاشته باشند. البته کار انسانی هیچگاه به نقطه آخر نمیرسد، ولی الحمدلله به قدر کافی و حتی بیش از حد کافی در این زمینهها کار شده است و بخشهایی از آنها هم به عنوان مطالب درسی در حوزهها تدریس میشود. نمونههایی از آنها کتاب الغدیر و عبقات است که کسانی عاشقانه عمری را صرف کردند؛ رنج مسافرتها به جان خریدند، و خوندلها خوردند و به خوبی از عهده آن برآمدند.
تاکنون نظری ثبت نشده است