- 87
- 1000
- 1000
- 1000
بررسی ریشه های جریان عاشورا در نهج البلاغه، 5
سخنرانی حجت الاسلام سید حسین حسینی قمی با موضوع «بررسی ریشه های جریان عاشورا در نهج البلاغه»، جلسه پنجم: ابتلائات، ناباروری و فرزندآوری
به نامهی 55 نهج البلاغه نامهای است که امیرمومنان سلام الله علیه به معاویه نوشتند در مجموع حضرت بیش از پنجاه نامه به معاویه نوشتند که 15 تا در نهج البلاغه آمده بخشی از این نامهها تربیتی است حضرت موعظه و نصیحت میکنند از جمله نامهی 55 که موعظهای است از سوی امیرمومنان به کسی که حضرت او را شیطان میداند در نامهی 44 نهج البلاغه این عبارت را خواندیم حضرت مینویسند فَاحْذَرهُ فَإنَّمَا هُوَ الشَّیطانُ مواظب باشید از معاویه بر حذر باشید او شیطانی است که از چهار طرف انسان را محاصره میکند در عین حال که شیطان میداند او را اما نامه مینویسند موعظه و نصیحت میکند معلوم میشود انسان از موعظه به شیطان هم نباید نا امید باشد این نامه چهار بخش دارد بخش اول اش این که دنیا مقدمهی آخرت است ان الله سبحانه جعل الدنیا لما بعدها دنیا مقدمه است که توضیح دادیم بخش دوم حضرت به ابتلائات و آزمایشهای الهی از انسانها اشاره میکند ما در دنیا آمدیم تا آزمون ما در دنیا باشد امیرمومنان به معاویه مینویسند که خدا من را به وسیله تو امتحان میکند و تو را به وسیلهی من امتحان امیر مومنان این بود که در برابر شیطنتهای معاویه مقاومت میکند یا نه که حضرت مقاومت کرد امتحان معاویه این بود که در برابر حق تسلیم میشود یا نه. من به مناسبت این بحث یک اشارهی دیگری هم داشته باشم این بحث ابتلا که در این نامه حضرت اشاره کرده اند مسئلهی فراگیری است ما هر روزه در ابتلا و آزمون هستیم نکتهای که این هفته اشاره میکنم به بهانهی این کلام امیرمومنان این است که یادمان باشد این ابتلائات به معنای بی مهری پروردگار نیست اگر ما به فقر و بیماری و از دست دادن عزیزی مصیبتی آزمون میشویم اینها نشانهی بی مهری خداوند نیست دنیا دار ابتلا است بنا است همه امتحان شوند معنایش این نیست که خداوند بندهای را دوست ندارد اگر مریض شده اگر مصیبتی رسیده اگر گرفتار فقر است به معنای بی مهری پرودگار نیست اینها را ابتلا بدانیم البته توضیحی باید داد و آن این که نه فقری که فقر اختیاری باشد ما تنبلی کنیم گرفتار فقر شویم یا فقری که دشمن بر ما تحمیل کرده باید در برابر دشمن بایستیم در قصهی بیماریها هم همین طور است میشود جلوی یک سلسله بیماریها را گرفت جلوی یک سلسله از مصیبتها را گرفت باید انسان مقاومت کند تا میشود در آن جاهایی که اختیار است دست خود ما است فقر اختیاری بیماریها و گرفتاریهای اختیاری. من یک وقت مثال زدم در کشور ما سالانه آمار رسمی که دارند میگویند هفده هزار نفر هجده هزار نفر قریب بیست هزار نفر در تلفات حوادث رانندگی از دست میروند اینها را باید جلویش گرفت نمیشود گفت ابتلا است و متاسفانه آمارهای رسمی که میگویند ده برابر این ما معلول هر سال در کشورمان اضافه میشود
به نامهی 55 نهج البلاغه نامهای است که امیرمومنان سلام الله علیه به معاویه نوشتند در مجموع حضرت بیش از پنجاه نامه به معاویه نوشتند که 15 تا در نهج البلاغه آمده بخشی از این نامهها تربیتی است حضرت موعظه و نصیحت میکنند از جمله نامهی 55 که موعظهای است از سوی امیرمومنان به کسی که حضرت او را شیطان میداند در نامهی 44 نهج البلاغه این عبارت را خواندیم حضرت مینویسند فَاحْذَرهُ فَإنَّمَا هُوَ الشَّیطانُ مواظب باشید از معاویه بر حذر باشید او شیطانی است که از چهار طرف انسان را محاصره میکند در عین حال که شیطان میداند او را اما نامه مینویسند موعظه و نصیحت میکند معلوم میشود انسان از موعظه به شیطان هم نباید نا امید باشد این نامه چهار بخش دارد بخش اول اش این که دنیا مقدمهی آخرت است ان الله سبحانه جعل الدنیا لما بعدها دنیا مقدمه است که توضیح دادیم بخش دوم حضرت به ابتلائات و آزمایشهای الهی از انسانها اشاره میکند ما در دنیا آمدیم تا آزمون ما در دنیا باشد امیرمومنان به معاویه مینویسند که خدا من را به وسیله تو امتحان میکند و تو را به وسیلهی من امتحان امیر مومنان این بود که در برابر شیطنتهای معاویه مقاومت میکند یا نه که حضرت مقاومت کرد امتحان معاویه این بود که در برابر حق تسلیم میشود یا نه. من به مناسبت این بحث یک اشارهی دیگری هم داشته باشم این بحث ابتلا که در این نامه حضرت اشاره کرده اند مسئلهی فراگیری است ما هر روزه در ابتلا و آزمون هستیم نکتهای که این هفته اشاره میکنم به بهانهی این کلام امیرمومنان این است که یادمان باشد این ابتلائات به معنای بی مهری پروردگار نیست اگر ما به فقر و بیماری و از دست دادن عزیزی مصیبتی آزمون میشویم اینها نشانهی بی مهری خداوند نیست دنیا دار ابتلا است بنا است همه امتحان شوند معنایش این نیست که خداوند بندهای را دوست ندارد اگر مریض شده اگر مصیبتی رسیده اگر گرفتار فقر است به معنای بی مهری پرودگار نیست اینها را ابتلا بدانیم البته توضیحی باید داد و آن این که نه فقری که فقر اختیاری باشد ما تنبلی کنیم گرفتار فقر شویم یا فقری که دشمن بر ما تحمیل کرده باید در برابر دشمن بایستیم در قصهی بیماریها هم همین طور است میشود جلوی یک سلسله بیماریها را گرفت جلوی یک سلسله از مصیبتها را گرفت باید انسان مقاومت کند تا میشود در آن جاهایی که اختیار است دست خود ما است فقر اختیاری بیماریها و گرفتاریهای اختیاری. من یک وقت مثال زدم در کشور ما سالانه آمار رسمی که دارند میگویند هفده هزار نفر هجده هزار نفر قریب بیست هزار نفر در تلفات حوادث رانندگی از دست میروند اینها را باید جلویش گرفت نمیشود گفت ابتلا است و متاسفانه آمارهای رسمی که میگویند ده برابر این ما معلول هر سال در کشورمان اضافه میشود
تاکنون نظری ثبت نشده است