display result search
منو
بررسی ریشه های جریان عاشورا در نهج البلاغه، 2

بررسی ریشه های جریان عاشورا در نهج البلاغه، 2

  • 1 تعداد قطعات
  • 37 دقیقه مدت قطعه
  • 15 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام سید حسین حسینی قمی با موضوع «بررسی ریشه های جریان عاشورا در نهج البلاغه»، جلسه دوم: عبرت آموزی از تاریخ

خدا رحمت کند مرحوم آیت الله العظمی بهجت که از ایشان نقل می‌شد در بعضی از خاطرات دیدم که استادشان مرحوم آیت عظمی غروی اصفهانی روضه‌ای داشتند، هفتگی خیلی از علما الآن هم رسم­شان است شب جمعه روز جمعه روز پنج شنبه روضه‌ای دارند فرمودند خیلی از شاگردان می‌آمدند روضه‌‌ی این استاد بزرگوار کسانی مثل مرحوم آیت الله عظمای میلانی و مظفر، مرحوم آیت الله عظمی بهجت و به این استاد یعنی مرحوم آیت الله عظمی غروی اصفهانی اصرار می‌کردند که اجازه بدهید خدمات این روضه با ما باشد ایشان می‌فرمودند که هر خدمتی می‌خواهید انجام بدهید ولی دو خدمت روضه مال خودم است دم در می‌نشستند کفش واردین را جفت می‌کردند و همان کنار در هم یک سماوری گذاشته بودند و‌‌ چایی می‌دادند و پذیرایی می‌کردند افتخار کنند کسانی که این شب‌ها و این روزها یک جور خدمتی می‌توانند در‌‌ مجالس سیدالشهدا سلام الله علیه داشته باشند. علامه امینی رضوان الله علیه یک جمله‌‌ی تاریخی دارد می‌گوید امام حسین آن چه داشت در راه خدا داد و خدا آن چه دارد به امام حسین می‌دهد و خداوند همه چیز دارد، همه‌‌ی عزت‌ها و عظمت‌ها را به حضرت سیدالشهدا داده ما هر چه بگوییم حق آن مصیبت سنگین قطعا ادا نمی‌شود ما تمام شبانه روز این که در زیارت است لَاَبکَینَّ عَلَیکَ بَدَلَ الدُمُوعِ دَمَاً به جای اشک خون گریه می‌کنم صَباحَاً وَ مَساءً. می‌خواهم بگویم کاری نکردیم برای سیدالشهدا علیه السلام، در زیارت ناحیه‌‌ی مقدسه سلام‌هایی که به امام حسین می‌دهیم معروف است این سلام‌ها أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ. سلام بر آن بدن برهنه، سلام بر آن محاسن غرق خون سلام بر آن صورتی که روی خاک کوفته شد من باورم این است اگر ما تا قیام قیامت گریه کنیم بر این یک جمله‌‌ی زیارت ناحیه أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى یعنی سلام بر آن آقایی که بدن‌اش روی زمین ماند و روستانشینان اطراف بدن‌اش را جمع کردند.
خدا رحمت کند مرحوم آیت الله عظمی آسد ابوالحسن اصفهانی ایشان در نجف بین نماز مغرب و عشا امام جماعت بودند در صحن امیرمومنان سلام الله علیه بین نماز مغرب و عشا فرزندی داشتند به نام مرحوم آسد حسن این فرزند را سر بریدند در نماز پدر سر بریدند خیلی مصیبت سنگینی بود نگذاشتند ایشان خبر دار شود نماز عشا را خواندند رفتند خانه در حالات ایشان من می‌دیدم نگذاشتند این پیرمرد خبردار شود وقتی رفتند خانه به ایشان خبر دادند که بین نماز فرزند شما را کشتند از خادم آقا سوال کرده بودند که این مرد بزرگ این پیرمرد سید بزرگوار چه حالی داشت آن شبی که داغ فرزند‌ش را دید؟ خادم گفته بود من همین قدر به شما می‌گویم شب نیمه‌‌ی شب در حیات خانه قدم می‌زد و برای امام حسین روضه می‌خواند و این شعر را می‌خواند:
داغی که حسین از غم اکبر به جگر داشت * * * زان داغ به جز خالق اکبر چه خبر داشت

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 37:13

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخن