- 531
- 1000
- 1000
- 1000
تاریخ بعثت و عصر ظهور، جلسه چهل و پنجم
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «تاریخ بعثت و عصر ظهور»، جلسه چهل و پنجم، سال 1401
امروز سالگرد جنگ بدر است که سیصد و سیزده نفر به یاری رسولخدا(ص) شتافتند و اولین ضربه را به دشمنان رسولخدا(ص) وارد کردند درحالیکه آمده بودند نبیّ خدا و جریان نبوت را از بین ببرند. سنّت و روش خدا اقتضاء میکند که اگر کاری میخواهد برای مردم بشود، خودِ مردم باید استقبال کنند، خودِ مردم باید دفاع بکنند؛ که البته روش بسیار جالبی است.
از رسولخدا(ص) روایت شده است که «الدُّنْیَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَة» دنیا مزرعۀ آخرت است؛ ولی اینطور نیست که یک زمین کشاورزی باشد و مثلاً یک کیسۀ پُر از بذر هم به ما بدهند و بفرمایند «این مزرعۀ آخرت شماست که باید در آن بکارید» بلکه اول باید خودِ مزرعه را درست بکنیم. به همین شکل مردم زمان رسولخدا(ص) هم باید بستر عملیات پیامبر(ص) را برای آشنا کردن آنها با حقایق دینی پدید میآوردند، یعنی خودِ مردم بخشی از جریان بعثت بودند. خودِ مردم در صدر اسلام بخشی از زمینهسازان اجرای رسالت پیغمبر اکرم(ص) بودند.
سیصد و سیزده نفر اصحاب بدر که همیشه محترم بودند، سرِ همین ماجرا شکل گرفت. ما به شهدای هرچند اندک جنگ بدر درود میفرستیم؛ همچنین به قویترین رزمآور جنگ بدر یعنی امیرالمؤمنین علی(ع) هزاران بار درود میفرستیم که نیمی از بار کلّ جنگ بدر، روی دوش ایشان بود. ولی ای مردم، بیایید مانند اصحاب بدر نباشیم! درست است که گفته میشود یاران برجستۀ امام زمان ارواحنالهالفداء سیصد و سیزده نفر به عدد اصحاب رسولخدا(ص) در بدر هستند ولی یاران امامعصر(عج) مانند بدریون نیستند چون اصحاب بدر ضعفهایی داشتند.
یکی از ضعفهای اصحاب بدر، این بود که گروهی از آنها دور پیغمبر(ص) جمع شدند و به بهانۀ اینکه ما میخواهیم از خودِ پیامبر محافظت کنیم در جنگ شرکت نکردند.
ضعف یا نکتۀ بعدی دربارۀ اصحاب بدر این است که در پایان جنگ، تعدادی اسیر گرفته شد و بنا نبود اسیرها را نگه ندارند یعنی دستور اولیه این بود که آنها را بکشند ولی مردم به رسولخدا(ص) تحمیل کردند که از کشتن آنها صرف نظر کند و در ازای دریافت پول، آنها را آزاد کنند، در واقع مردم مدینه نمیخواستند بین آنها و مردم مکه، داستان زیاد داغ بشود. اگرچه خداوند در نهایت خواسته مردم را قبول کرد، ولی قرآن میفرماید که نباید این کار را میکردند. رسولخدا(ص) به آنها فرمود به تعداد اسرایی که آزاد میکنید، سال بعد کشته خواهید داد. اصحاب بدر گفتند مهم نیست. مسلمانان مدینه سال بعد در جنگ احد هفتاد و چند نفر شهید دادند که یکی از آنها حمزه سیدالشهدا بود. از دست دادن هفتاد و چند نفر برای جمعیت آن روز مسلمانان هزینۀ سنگینی بود.
اصحاب بدر شخصیتهای خیلی برجستهای بودند، اما یک کمی روحیۀ انفعال و رعب در آنها دیده میشد. در ماجرای سقیفه هم دوباره مردم مدینه همین احساس رعب و انفعال را نشان دادند و یکدفعهای کوتاه آمدند و عقبنشینی کردند؛ هم از یاری امیرالمؤمنین(ع) عقبنشینی کردند، هم در مقابل مهاجرین. باید یادمان باشد ما داریم از این موضوع صحبت میکنیم که پیامبر گرامی اسلام میخواست در جامعه، نه مرعوب وجود داشته باشد نه مغرور؛ نه کسی مستضعف باشد و نه کسی مستکبر. این دو تا خط را باید ادامه بدهیم. این یک قطعه از تاریخ اسلام است که به موضوع بحث ما هم خیلی نزدیک است.
امروز سالگرد جنگ بدر است که سیصد و سیزده نفر به یاری رسولخدا(ص) شتافتند و اولین ضربه را به دشمنان رسولخدا(ص) وارد کردند درحالیکه آمده بودند نبیّ خدا و جریان نبوت را از بین ببرند. سنّت و روش خدا اقتضاء میکند که اگر کاری میخواهد برای مردم بشود، خودِ مردم باید استقبال کنند، خودِ مردم باید دفاع بکنند؛ که البته روش بسیار جالبی است.
از رسولخدا(ص) روایت شده است که «الدُّنْیَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَة» دنیا مزرعۀ آخرت است؛ ولی اینطور نیست که یک زمین کشاورزی باشد و مثلاً یک کیسۀ پُر از بذر هم به ما بدهند و بفرمایند «این مزرعۀ آخرت شماست که باید در آن بکارید» بلکه اول باید خودِ مزرعه را درست بکنیم. به همین شکل مردم زمان رسولخدا(ص) هم باید بستر عملیات پیامبر(ص) را برای آشنا کردن آنها با حقایق دینی پدید میآوردند، یعنی خودِ مردم بخشی از جریان بعثت بودند. خودِ مردم در صدر اسلام بخشی از زمینهسازان اجرای رسالت پیغمبر اکرم(ص) بودند.
سیصد و سیزده نفر اصحاب بدر که همیشه محترم بودند، سرِ همین ماجرا شکل گرفت. ما به شهدای هرچند اندک جنگ بدر درود میفرستیم؛ همچنین به قویترین رزمآور جنگ بدر یعنی امیرالمؤمنین علی(ع) هزاران بار درود میفرستیم که نیمی از بار کلّ جنگ بدر، روی دوش ایشان بود. ولی ای مردم، بیایید مانند اصحاب بدر نباشیم! درست است که گفته میشود یاران برجستۀ امام زمان ارواحنالهالفداء سیصد و سیزده نفر به عدد اصحاب رسولخدا(ص) در بدر هستند ولی یاران امامعصر(عج) مانند بدریون نیستند چون اصحاب بدر ضعفهایی داشتند.
یکی از ضعفهای اصحاب بدر، این بود که گروهی از آنها دور پیغمبر(ص) جمع شدند و به بهانۀ اینکه ما میخواهیم از خودِ پیامبر محافظت کنیم در جنگ شرکت نکردند.
ضعف یا نکتۀ بعدی دربارۀ اصحاب بدر این است که در پایان جنگ، تعدادی اسیر گرفته شد و بنا نبود اسیرها را نگه ندارند یعنی دستور اولیه این بود که آنها را بکشند ولی مردم به رسولخدا(ص) تحمیل کردند که از کشتن آنها صرف نظر کند و در ازای دریافت پول، آنها را آزاد کنند، در واقع مردم مدینه نمیخواستند بین آنها و مردم مکه، داستان زیاد داغ بشود. اگرچه خداوند در نهایت خواسته مردم را قبول کرد، ولی قرآن میفرماید که نباید این کار را میکردند. رسولخدا(ص) به آنها فرمود به تعداد اسرایی که آزاد میکنید، سال بعد کشته خواهید داد. اصحاب بدر گفتند مهم نیست. مسلمانان مدینه سال بعد در جنگ احد هفتاد و چند نفر شهید دادند که یکی از آنها حمزه سیدالشهدا بود. از دست دادن هفتاد و چند نفر برای جمعیت آن روز مسلمانان هزینۀ سنگینی بود.
اصحاب بدر شخصیتهای خیلی برجستهای بودند، اما یک کمی روحیۀ انفعال و رعب در آنها دیده میشد. در ماجرای سقیفه هم دوباره مردم مدینه همین احساس رعب و انفعال را نشان دادند و یکدفعهای کوتاه آمدند و عقبنشینی کردند؛ هم از یاری امیرالمؤمنین(ع) عقبنشینی کردند، هم در مقابل مهاجرین. باید یادمان باشد ما داریم از این موضوع صحبت میکنیم که پیامبر گرامی اسلام میخواست در جامعه، نه مرعوب وجود داشته باشد نه مغرور؛ نه کسی مستضعف باشد و نه کسی مستکبر. این دو تا خط را باید ادامه بدهیم. این یک قطعه از تاریخ اسلام است که به موضوع بحث ما هم خیلی نزدیک است.
تاکنون نظری ثبت نشده است