- 692
- 1000
- 1000
- 1000
حالات انسان در قرآن، جلسه ششم
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع "حالات انسان در قرآن"، جلسه ششم، سال 1398
یکی از راههای رفع مشکلات، فراوان شدن روزی و به دست آوردن موفقیت های فراوان، این است که انسان به خدا قول بدهد که اگر گرفتاری هایم برطرف شود، طغیان نمی کنم. چون یکی از دلایل منع روزی این است که خدا می بیند اگر به بنده اش چیزی را بدهد، بنده طغیان میکند. همانگونه که در قرآن هم داریم، انسان تا وقتی خودش را مستغنی می بیند طغیان می کند. در روایت داریم که هیچ عذابی بدتر از مهلت نیست. خداوند متعال به بعضی بندگانش مهلت می دهد تا بعد به حسابشان رسیدگی کند. ولی گاهی هم بندگان خوب خودش را برای خودش نگه می دارد. ما باید روحیه خودمان را به گونه ای تربیت کنیم که طغیانگر نشود، چون طغیان یکی از عوامل گرفتاری های دنیوی است. نماز خواندن، تاثیر ویژهای بر از بین بردن طغیان دارد. انسان اگر روی طغیانگری خودش کار کند و آن را از بین ببرد، خداوند هم آن بنده را مستغنی می کند. انسانی که دائماً شکرگزاری می کند، انسان طغیان زده ای نیست و متواضع است. راه ساده برای عدم طغیان، یکی شکرگزار بودن است و دیگری استغفار و توبه. خداوند از انسان دو چیز میخواهد؛ در هنگام نعمات، شکرگزاری و در هنگام گناه، استغفار. خداوند در قرآن فرموده است، اگر شکرگزار باشیم، نعمت هایمان را زیاد می کند. این دقیقاً با عدم طغیانگری مرتبط است. استغفار کار دشواری است اما روحیه طغیانگری انسان را نابود میکند. همانطور که فرد نباید طغیان کند، جامعه هم نباید طغیان کند. جامعه ای که طغیان کند، دچار شکست و عدم موفقیت ها می شود. جامعه اگر ایمان و تقوا داشته باشد و طغیانگر نباشد، نعمت های الهی از آسمان و زمین بر آن ها سرازیر می شود. اما فقط طغیان نکردن کافی نیست، بلکه باید مقابل طواغیت ایستاد. شاید بتوان گفت مهمترین فایده ایمان، ایستادگی مقابل طاغوت است. ایمان مستقر ایمانی است که با کفر به طاغوت همراه است. کفر به طاغوت به معنای ایمان نداشتن به قدرت طاغوت است. در آیت الکرسی، خداوند دو مرتبه از طاغوت سخن گفته است و اشاره به عملکرد طاغوت دارد. انسان وقتی کافر شد، ولایت طاغوت را میپذیرد و طاغوت هم او را از نور به سوی ظلمات می برد.
یکی از راههای رفع مشکلات، فراوان شدن روزی و به دست آوردن موفقیت های فراوان، این است که انسان به خدا قول بدهد که اگر گرفتاری هایم برطرف شود، طغیان نمی کنم. چون یکی از دلایل منع روزی این است که خدا می بیند اگر به بنده اش چیزی را بدهد، بنده طغیان میکند. همانگونه که در قرآن هم داریم، انسان تا وقتی خودش را مستغنی می بیند طغیان می کند. در روایت داریم که هیچ عذابی بدتر از مهلت نیست. خداوند متعال به بعضی بندگانش مهلت می دهد تا بعد به حسابشان رسیدگی کند. ولی گاهی هم بندگان خوب خودش را برای خودش نگه می دارد. ما باید روحیه خودمان را به گونه ای تربیت کنیم که طغیانگر نشود، چون طغیان یکی از عوامل گرفتاری های دنیوی است. نماز خواندن، تاثیر ویژهای بر از بین بردن طغیان دارد. انسان اگر روی طغیانگری خودش کار کند و آن را از بین ببرد، خداوند هم آن بنده را مستغنی می کند. انسانی که دائماً شکرگزاری می کند، انسان طغیان زده ای نیست و متواضع است. راه ساده برای عدم طغیان، یکی شکرگزار بودن است و دیگری استغفار و توبه. خداوند از انسان دو چیز میخواهد؛ در هنگام نعمات، شکرگزاری و در هنگام گناه، استغفار. خداوند در قرآن فرموده است، اگر شکرگزار باشیم، نعمت هایمان را زیاد می کند. این دقیقاً با عدم طغیانگری مرتبط است. استغفار کار دشواری است اما روحیه طغیانگری انسان را نابود میکند. همانطور که فرد نباید طغیان کند، جامعه هم نباید طغیان کند. جامعه ای که طغیان کند، دچار شکست و عدم موفقیت ها می شود. جامعه اگر ایمان و تقوا داشته باشد و طغیانگر نباشد، نعمت های الهی از آسمان و زمین بر آن ها سرازیر می شود. اما فقط طغیان نکردن کافی نیست، بلکه باید مقابل طواغیت ایستاد. شاید بتوان گفت مهمترین فایده ایمان، ایستادگی مقابل طاغوت است. ایمان مستقر ایمانی است که با کفر به طاغوت همراه است. کفر به طاغوت به معنای ایمان نداشتن به قدرت طاغوت است. در آیت الکرسی، خداوند دو مرتبه از طاغوت سخن گفته است و اشاره به عملکرد طاغوت دارد. انسان وقتی کافر شد، ولایت طاغوت را میپذیرد و طاغوت هم او را از نور به سوی ظلمات می برد.
تاکنون نظری ثبت نشده است