- 1075
- 1000
- 1000
- 1000
عوامل سقوط انسان، جلسه دوم
سخنرانی از آیت الله حسین مظاهری با موضوع «عوامل سقوط انسان»، جلسه دوم
اوّلین عامل از عواملی که انسان را به سقوط میکشاند و درباره آن صحبت کردیم، نفس امّاره بود. اگر بُعد حیوانی انسان را رها کنیم، ما را در دنیا و آخرت به بدبختی می کشاند.
لذا باید مواظب باشیم و این نفس امّاره و این بُعد مادی را کنترل کنیم. باید این بُعد مادی را برای روح، بُراق و مرکَب کنیم تا روح ما به واسطۀ آن عروج کند و بهجایی که به جز خدا نداند، برسیم.
عامل بعدی که باعث سقوط انسان میشود، گناه است. گناه ازنظر قرآن کریم، دنیا و آخرت انسان را خراب میکند. یک زندگی توأم باغم و غصّه، دلهره، اضطراب خاطر و نگرانی در همین دنیا به انسان میدهد و در آخرت این گناه برای انسان جهنّم میشود. پروردگار عالم، جهنّم ندارد؛ به تعبیر دقیقتر، عذاب جهنّم را برای آدمیان تدارک ندیده است، ما هستیم که بهواسطۀ اعمالمان جهنّم و عذاب آن را برای خود میسازیم,وقتی جهنّمیان به جهنم میروند، خداوند یا ملائکۀ خازن جهنّم میگویند: «ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ»؛ این جهنّمی است که خود برای خود ساخته ای. اگر مار و عقرب است، خود تهیه کرده ای و اگر سلولها و زنجیرهای آتشین در جهنّم است، خود تهیه کرده ای و این جمله، بارها و بارها در قرآن تکرار شده و به جهنّمیان در روز قیامت گفته می شود. لذا گناه، ولو کوچک، زندگی انسان را خراب و تباه می کند.
قرآن کریم میفرماید: زندگی منهای خدا و زندگی توأم با گناه، تاریک و وحشتناک است، در آیۀ شریفه میفرماید: دریا ذاتاً تاریک و وحشتناک است و اگر هم موّاج یا طوفانی باشد که وحشت روی وحشت و تاریکی روی تاریکی است. اگر ابر محیط بر دریا باشد و ببارد، تاریکی سوم و وحشت سوم است.
قرآن کریم میفرماید: زندگی منهای خدا، زندگی توأم با گناه چنین است: «أَوْ کَظُلُماتٍ فی بَحْرٍ لُجِّیٍّ یَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ إِذا أَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَراها وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ»اگر بخواهیم زندگی روشن باشد، اگر بخواهیم زندگی منهای غم و غصّه و منهای نگرانی باشد، باید نور خدا و دست عنایت خدا در زندگی ما باشد و الاّ قرآن میفرماید: چنین فردی مثل آدمی است که در دریا غرق شده باشد، آن هم دریای موّاج و دریایی که ابر محیط بر آن است و دریای بحرانی است.
قرآن کریم میفرماید: اگر زندگی توأم با تقوا و توأم با خدا شد، یک زندگی فوق العاده عالی دارد. قرآن کریم چنین زندگی را تشبیه میکند به یک ساختمانی که پیها و ریشههای آن خیلی محکم است؛ امّا اگر زندگی منهای خدا شد، ولو در آن زندگی پول و ریاست و رفاه باشد، نظیر کسی است که یک عمارتی لب درۀ سیلزده بسازد و با یک طوفان، به ته درّه، به ته جهنّم می رود. لذا قرآن کریم میفرماید: «أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى تَقْوى مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَیْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فی نارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ»
اوّلین عامل از عواملی که انسان را به سقوط میکشاند و درباره آن صحبت کردیم، نفس امّاره بود. اگر بُعد حیوانی انسان را رها کنیم، ما را در دنیا و آخرت به بدبختی می کشاند.
لذا باید مواظب باشیم و این نفس امّاره و این بُعد مادی را کنترل کنیم. باید این بُعد مادی را برای روح، بُراق و مرکَب کنیم تا روح ما به واسطۀ آن عروج کند و بهجایی که به جز خدا نداند، برسیم.
عامل بعدی که باعث سقوط انسان میشود، گناه است. گناه ازنظر قرآن کریم، دنیا و آخرت انسان را خراب میکند. یک زندگی توأم باغم و غصّه، دلهره، اضطراب خاطر و نگرانی در همین دنیا به انسان میدهد و در آخرت این گناه برای انسان جهنّم میشود. پروردگار عالم، جهنّم ندارد؛ به تعبیر دقیقتر، عذاب جهنّم را برای آدمیان تدارک ندیده است، ما هستیم که بهواسطۀ اعمالمان جهنّم و عذاب آن را برای خود میسازیم,وقتی جهنّمیان به جهنم میروند، خداوند یا ملائکۀ خازن جهنّم میگویند: «ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ»؛ این جهنّمی است که خود برای خود ساخته ای. اگر مار و عقرب است، خود تهیه کرده ای و اگر سلولها و زنجیرهای آتشین در جهنّم است، خود تهیه کرده ای و این جمله، بارها و بارها در قرآن تکرار شده و به جهنّمیان در روز قیامت گفته می شود. لذا گناه، ولو کوچک، زندگی انسان را خراب و تباه می کند.
قرآن کریم میفرماید: زندگی منهای خدا و زندگی توأم با گناه، تاریک و وحشتناک است، در آیۀ شریفه میفرماید: دریا ذاتاً تاریک و وحشتناک است و اگر هم موّاج یا طوفانی باشد که وحشت روی وحشت و تاریکی روی تاریکی است. اگر ابر محیط بر دریا باشد و ببارد، تاریکی سوم و وحشت سوم است.
قرآن کریم میفرماید: زندگی منهای خدا، زندگی توأم با گناه چنین است: «أَوْ کَظُلُماتٍ فی بَحْرٍ لُجِّیٍّ یَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ إِذا أَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَراها وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ»اگر بخواهیم زندگی روشن باشد، اگر بخواهیم زندگی منهای غم و غصّه و منهای نگرانی باشد، باید نور خدا و دست عنایت خدا در زندگی ما باشد و الاّ قرآن میفرماید: چنین فردی مثل آدمی است که در دریا غرق شده باشد، آن هم دریای موّاج و دریایی که ابر محیط بر آن است و دریای بحرانی است.
قرآن کریم میفرماید: اگر زندگی توأم با تقوا و توأم با خدا شد، یک زندگی فوق العاده عالی دارد. قرآن کریم چنین زندگی را تشبیه میکند به یک ساختمانی که پیها و ریشههای آن خیلی محکم است؛ امّا اگر زندگی منهای خدا شد، ولو در آن زندگی پول و ریاست و رفاه باشد، نظیر کسی است که یک عمارتی لب درۀ سیلزده بسازد و با یک طوفان، به ته درّه، به ته جهنّم می رود. لذا قرآن کریم میفرماید: «أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى تَقْوى مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَیْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فی نارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ»
تاکنون نظری ثبت نشده است