- 1472
- 1000
- 1000
- 1000
گوشه ای از فضائل حضرت زهرا (س)
سخنرانی از آیت الله حسین مظاهری با موضوع «گوشه ای از فضائل حضرت زهرا (س)»، سال 1395
شهادت صدیقه طاهره فاطمه زهرا«سلاماللهعلیها» را به همۀ شما تسلیت میگویم و از طرف همۀ شما این مصیبت بزرگ را به ساحت مقدس حضرت ولی عصر«ارواحنافداه» تسلیت میگویم. و از طرف همۀ شما از حضرت زهرا میخواهم نظر لطفی به جلسه عنایت کنند و انشاءالله با لطف حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» از جلسه بیرون رویم. برای اینکه نظر لطفی از حضرت زهرا به جلسه شود، اظهار ارادت کنید خدمت ایشان با صلوات.
حضرت زهرا از نظر حسب و نسب خیلی بالاست و جداً افتخار برای شیعه است. به قول پیغمبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» افتخار برای پدر است. به قول آقا امام زمان«ارواحنافداه» اسوه و سرمشق برای ائمۀ طاهرین«سلاماللهعلیهم» است. از نظر نسب همه میدانید پدری مثل پیغمبر«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» دارد که احدی جز او ندارد؛ مادری دارد مثل حضرت خدیجه«سلاماللهعلیها» که احدی جز او ندارد؛ شوهری دارد مثل امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» که احدی ندارد؛ اولادی دارد که احدی ندارد، مثل حسن و حسین و زینب و امّ کلثوم؛ و نسلی دارد که احدی ندارد مثل اهلبیت«سلاماللهعلیهم»، یعنی یازده نفر امام«سلاماللهعلیهم» که به آنها عترت و اهلبیت میگویند؛ لذا حضرت زهرا از نظر نسب خیلی بالاست.
از نظر حسب و فضایل هم خیلی بالاست. به قول حضرت امام«رضواناللهتعالیعلیه» اگر هیچ نداشتیم برای حضرت زهرا به جز این قضیۀ مصحف، آنگاه بس بود که بگوییم احدی به غیر پیغمبر اکرم این فضیلت مصحف را ندارد. قضیۀ مصحف اینست که بعد از پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» جبرئیل از طرف خدا بر حضرت زهرا نازل میشد و در این دو سه ماه، یک کتاب شد و کاتب وحی امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» بود. همینطور که قرآن به واسطۀ جبرئیل بر پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» نازل میشد و کاتب وحی هم امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» بودند، چه در مکه و چه در مدینه، در اینجا نیز جبرئیل از طرف خدا بر حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» نازل میشد و مصحف را نازل میکرد و حضرت زهرا به امیرالمؤمنین میگفتند و او مینوشت و در این دو سه ماه یک کتاب به نام «مصحف» شد. کسی نمیداند این مصحف چیست؟ لذا اهل دل میگویند از اسرار اهلبیت«سلاماللهعلیهم» است. سببش اینست که قرآن همه چیز دارد: «تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیءٍ» و «وَ لاَ رَطْبٍ وَ لاَ یَابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ» است و همه چیز در قرآن هست. به قول حاجی سبزواری«رضواناللهتعالیعلیه» قرآن کپیۀ عالم وجود است. به قول استاد بزرگوار ما حضرت امام، پروردگار عالم تجلی کرد، تجلی ذاتی با همۀ اسماء و صفات و حتّی اسماء و صفات مستأثره و آنگاه قرآن پیدا شد. پروردگار عالم تجلّی دیگری کرد با همۀ اسماء و صفات و حتّی اسماء و صفات مستأثره و اهلبیت پیدا شد. لذا همه چیز در قرآن هست. پس همه گفتند نمیدانیم این مصحف چیست و این از اسرار است. من عقیده دارم قانون اساسی در زمان ظهور است. برای اینکه از زمان حضرت آدم تا زمان ظهور مقدمه است برای حکومت عدل و برای حکومت در دنیا و حکومتی که قوانین اسلام در آن پیاده شود و حکومت از آنِ معصوم و اهلبیت«سلاماللهعلیهم» باشد. رسیدگی به این حکومت با شیعه است. یعنی به دست شیعه و به رهبری امام زمان پرچم اسلام روی کرۀ زمین افراشته میشود و عدالت اسلام و قانون اسلام سرتاسر جهان را میگیرد، لذا این حکومت میخواهد و آن از امام زمان است و بعد هم رجعت جلو میآید و حکومت میخواهد و امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین و شاید همۀ ائمّۀ طاهرین«سلاماللهعلیهم» میآیند و این حکومت طولانی میشود و بیش از میلیونها سال طول میکشد. در روایات میخوانیم امام حسین«سلاماللهعلیه» به اندازهای حکومت میکند که ابروهای امام حسین سفید میشود. بالاخره مثلاً یک میلیون سال طول میکشد. پس حکومت از آنهاست، اما آقا امام زمان میفرمایند: «فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللهِ ص لِی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ».
فرماندۀ کلّ قوا حضرت زهراست. من خیال میکنم این فرمانده کل قوا در آن زمان قانون اساسی میخواهد و قانون اساسی، مصحف زهراست. البته از اسرار است، اما اگر اینطور معنا کنیم عالی درمیآید. آنگاه حکومت از آنِ ائمّۀ طاهرین و عترت میشود و پشتوانه این حکومت قرآن است. علم قرآن به تفسیر اهلبیت«سلاماللهعلیهم» تفسیر میشود. لذا پشتوانه قرآن است، اما این حکومت که اهلبیت دارند و پشتوانه هم قرآن است، یک قانون اساسی میخواهد و قانون اساسی مصحف زهراست. علی کل حال اگر کسی حرف مرا قبول نکند و بگوید از اسرار است، امّا اصل قضیه به قول حضرت امام«رضواناللهتعالیعلیه» خیلی بالاست. بالاترین فضیلت برای زهراست که در این دو سه ماه از طرف خدا به واسطۀ جبرئیل نازل میشده و وحی به حضرت زهرا میشده و آن وحی را حضرت زهرا به امیرالمؤمنین میداده و امیرالمؤمنین مینوشته و در این دو سه ماه کتابی به نام مصحف شده که الان مصحف خدمت آقا امام زمان است.
فضیلت دیگری که حضرت زهرا دارد که آن فضیلت هم خیلی بالاست، سورۀ هل أتی است. این سورۀ هل أتی برای حضرت زهرا نازل شده است. برای اینکه یک کار اقتصادی انجام داده، اما مهم بوده است. برای اینکه فهمانده است که هر اندازه میتوانیم به فکر دیگران باشیم: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ» به هر اندازه بتوانیم، ولو گذشت و ایثار و فداکاری و گذشتن از خود و زن و بچه برای دیگران باشد. و بالاخره سادهزیستی حضرت زهرا که ذرّهای تجمّلگرایی در زندگی حضرت زهرا نبوده است و آن کار حضرت زهرا که در نُه سال چهار بچه تحویل جامعه داد و هیچکس را نداشت و هشتاد و چهار جنگ برای شوهرش جلو آمد و معمولاً شوهر در جنگ بود و قضیه اقتصاد در میان بود و با عفت و عصمت و سادهزیستی خانه را اداره میکرد و شوهرش را هم اداره میکرد. وقتی امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» از جنگ میآمد باید امیرالمؤمنین را مهیا میکرد برای جنگ دیگر. و بالاخره خانهداری و شوهرداری و بچهداری حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» در این نُه سال خیلی بالا بوده است، یعنی کار و تلاش و کوشش داشتند.
اقتصاد اسلام به ما میگوید اگر در زندگی دو چیز باشد، یکی کار و تلاش و کوشش اجتماعی که اگر جداً همه کار و تلاش و کوشش داشته باشند، همین اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری روی آن خیلی پافشاری دارد و اول نظام هم فیالجمله پیدا شد و ما خودکفا شدیم. در تولیداتمان احتیاج به خارج نداشتیم و تلاش و کار و کوشش ما را مستغنی کرد و ما خودکفا شدیم؛ اما متأسفانه برگشتیم و الان رسیدهایم به اینجا که نه تنها در گندم، بلکه در علوفۀ حیواناتمان به بیگانه احتیاج داریم. کار مفید نیست و بیکاری فراوان است.
دوّم سادهزیستی است و ساده زیستی است که میتواند اقتصاد را صددرصد رونق دهد. الان در ایران که نظام جمهوری اسلامی حکمفرماست، اگر سادهزیستی در ازدواج حکمفرما باشد و ازدواجها به ازدواج حضرت زهرا شباهت داشته باشد، یعنی ساده باشد، یعنی مهریهها مهرالسنه باشد و جهیزیهها در حدّ احتیاج باشد، آنگاه میتوانیم مسئلۀ ازدواج را حل کنیم. الان دخترهای ما در خانه و پسرهای ما بیزن هستند به خاطر تجملگرایی و به خاطر کاری که گناهش هم زیاد است. در سورۀ واقعه میخوانیم: «وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ ، فی سَمُومٍ وَ حَمیمٍ ، وَ ظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ ، لا بارِدٍ وَ لا کَریمٍ ، إِنَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذلِکَ مُتْرَفینَ ، وَ کانُوا یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظیمِ»
دست چپیها در روز قیامت خیلی شوم و بدبخت هستند. قبل از اینکه جهنّم روند، زیر دود و هرم جهنّم هستند برای اینکه تجمّلگرا بودند. تجمّلگرایی موجب شد دزدیها و جنایتها و خیانتها و مال مردمخوریها زیاد شد. بالاخره به فکر خود بودن زیاد شد. قرآن میفرماید: این، انسان را فقیر میکند.
بیکاری و آن هم جوان بیکار و یکی هم تجمّلگرایی جامعه را به فساد میکشاند. الان جامعۀ ما از نظر اقتصادی در فساد عجیبی است. یکی اینکه اقتصاد مقاومتی نداریم. همه درس میخوانند برای اینکه پست اداری بگیرند. پولخوری یعنی پست اداری. در خیابانها هزار تا مغازه، یعنی هزار تا کار بیفایده درست میکنند. بسیاری از مغازهدارها صبح میروند و شب که میآیند به قول عوام دشت نکردهاند. این کار نیست، بلکه باید کار تولیدی و توزیعی باشد که به این اقتصاد مقاومتی میگوییم و اما این را نداریم؛ بنابراین فقر داریم. اما آنچه بدتر از این است، تجمّلگرایی است. بهجای قانون مواسات تجمّلگرایی برایمان حکمفرماست. پس باید در راه زهرا«سلاماللهعلیها» باشیم.
پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» جبهه بودند و از جبهه برگشتند و کار پیغمبر این بود که با آخرین کسی که وداع میکردند زهرا بود. در میزدند و میفرمودند: «السلام علیکم یا أهل البیت النبوة» و خداحافظی میکردند و میرفتند و وقتی برمیگشتند، اوّل خانهای که میرفتند خانۀ زهرا بود و میفرمودند: «السلام علیکم یا أهل بیت النبوة». بالاخره با احترام خاصی خداحافظی میکردند و حتّی دست حضرت زهرا را میبوسیدند. در یکی از مسافرتها پیغمبر اکرم دیدند یک پرده و یک دستبند هدیه در آنجا بوده است. یعنی خانمی دستبند شبه طلایی و پردهای داده بود. پیغمبر دیدند این پرده و دستبند به حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» نمیخورد. حضرت زهرا متوجّه شدند و همان وقت دستبند و پرده را فرستادند خدمت رسول گرامی و گفتند: یا رسول الله! اینها هدیه است و من به شما میدهم و هرچه صلاح میدانید عمل کنید و به فقرا دهید.
ما اینگونه نمیخواهیم، بلکه لااقل میخواهیم این جهیزیههای غلط و این جهیزیههای گناهآلود در میان ما نباشد. میخواهیم این مهریههای عجیب نباشد. امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» به خواستگاری آمدند و پیغمبر فرمودند چه داری؟ گفت هیچ ندارم؛ فقط یک شتر و یک شمشیر و یک زره دارم. فرمودند شتر را لازم داری برای اینکه میخواهی با آن کار کنی. شمشیر را هم لازم داری و میخواهی با آن جبهه روی؛ اما زره نمیخواهی و تو که نمیخواهی فرار کنی که زره لازم داشته باشی، بنابراین زره را بفروش. زره را به پانصد درهم فروختند. همین که اول ما میخواهیم تشبه به حضرت زهرا پیدا کنیم و اول میگوییم مهرالسنه بیست و شش تومان و دو ریال و ده شاهی و بعد میگوییم هزار سکّه بهار آزادی و خانه و اگر خانه نداشت به او زن نمیدهیم! بالاخره پانصد درهم را آوردند خدمت رسول گرامی و حضرت فرستادند جهیزیه و مایحتاج ضروری تهیه کردند و اصلاً تجمّل در آن نبود. این جهیزیه هفده قلم بود به شصت و سه درهم. جهیزیه را پهن کردند و پیغمبر اکرم را صدا کردند که ببینند. پیغمبر دیدند چه عالیست و مایحتاج هست. آنگاه گریه شوق کردند و گفتند خدایا این جهیزیه را مبارک کن که غالبش از گِل است. کوزه گلی و آفتابه گلی و ظرف گلی و مایحتاج به اندازه است. بعد هم مابقی را آبگوشتی درست کردند و فرمودند همه بیایند. شب عروسی شد و حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» را با الله اکبر در میان زنها بردند. در وسط راه گدایی گفت زهراجان پیراهن ندارم. حضرت زهرا همان پیراهنی که پوشیده بود درآورد و به او داد و پیراهن دختری خود را پوشید و به منزل امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» آمد. پیغمبر اکرم آمدند و دست حضرت زهرا را در دست امیرالمومنین گذاشتند و گفتند یا علی این امانت در نزد توست و کفو خوبی است و تو هم کفو خوبی هستی. بعد تقسیم کار کردند و فرمودند: این خانه کار دارد، کارهای خارج خانه از امیرالمؤمنین و کارهای داخل خانه مثل بچهداری و شوهرداری و خانهداری از زهراست. پیغمبر اکرم رفتند و سنی و شیعه و سیاستمدارها و اقتصاددانها و غیره از حضرت زهرا یک جمله نقل کردند که حضرت زهرا فرمودند:
فَلَا یَعْلَمُ مَا دَاخَلَنِی مِنَ السُّرُورِ إِلَّا اللَّهُ بِإِکْفَائِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ تَحَمُّلَ رِقَابِ الرِّجَالِ»
خدا میداند که چقدر از این تقسیم پدر خوشحال شدم.
معلوم است اگر این اقتصاد ما باشد، آنگاه فقر نیست. فقر به خاطر دو چیز است، یکی بیکاری و یکی تجمّلگرایی و این دو باید نباشد و الاّ فقر رفع نخواهد شد. حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» نشان داد که باید تلاش و کار و جدیّت در خانهداری و شوهرداری و بچهداری باشد و نشان داد سادهزیستی و ایثار و گذشت و فداکاری را و حتّی پیراهن عروسی خود را به گدا داد و با پیراهن دختری خود به منزل شوهر آمد.
شهادت صدیقه طاهره فاطمه زهرا«سلاماللهعلیها» را به همۀ شما تسلیت میگویم و از طرف همۀ شما این مصیبت بزرگ را به ساحت مقدس حضرت ولی عصر«ارواحنافداه» تسلیت میگویم. و از طرف همۀ شما از حضرت زهرا میخواهم نظر لطفی به جلسه عنایت کنند و انشاءالله با لطف حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» از جلسه بیرون رویم. برای اینکه نظر لطفی از حضرت زهرا به جلسه شود، اظهار ارادت کنید خدمت ایشان با صلوات.
حضرت زهرا از نظر حسب و نسب خیلی بالاست و جداً افتخار برای شیعه است. به قول پیغمبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» افتخار برای پدر است. به قول آقا امام زمان«ارواحنافداه» اسوه و سرمشق برای ائمۀ طاهرین«سلاماللهعلیهم» است. از نظر نسب همه میدانید پدری مثل پیغمبر«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» دارد که احدی جز او ندارد؛ مادری دارد مثل حضرت خدیجه«سلاماللهعلیها» که احدی جز او ندارد؛ شوهری دارد مثل امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» که احدی ندارد؛ اولادی دارد که احدی ندارد، مثل حسن و حسین و زینب و امّ کلثوم؛ و نسلی دارد که احدی ندارد مثل اهلبیت«سلاماللهعلیهم»، یعنی یازده نفر امام«سلاماللهعلیهم» که به آنها عترت و اهلبیت میگویند؛ لذا حضرت زهرا از نظر نسب خیلی بالاست.
از نظر حسب و فضایل هم خیلی بالاست. به قول حضرت امام«رضواناللهتعالیعلیه» اگر هیچ نداشتیم برای حضرت زهرا به جز این قضیۀ مصحف، آنگاه بس بود که بگوییم احدی به غیر پیغمبر اکرم این فضیلت مصحف را ندارد. قضیۀ مصحف اینست که بعد از پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» جبرئیل از طرف خدا بر حضرت زهرا نازل میشد و در این دو سه ماه، یک کتاب شد و کاتب وحی امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» بود. همینطور که قرآن به واسطۀ جبرئیل بر پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» نازل میشد و کاتب وحی هم امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» بودند، چه در مکه و چه در مدینه، در اینجا نیز جبرئیل از طرف خدا بر حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» نازل میشد و مصحف را نازل میکرد و حضرت زهرا به امیرالمؤمنین میگفتند و او مینوشت و در این دو سه ماه یک کتاب به نام «مصحف» شد. کسی نمیداند این مصحف چیست؟ لذا اهل دل میگویند از اسرار اهلبیت«سلاماللهعلیهم» است. سببش اینست که قرآن همه چیز دارد: «تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیءٍ» و «وَ لاَ رَطْبٍ وَ لاَ یَابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ» است و همه چیز در قرآن هست. به قول حاجی سبزواری«رضواناللهتعالیعلیه» قرآن کپیۀ عالم وجود است. به قول استاد بزرگوار ما حضرت امام، پروردگار عالم تجلی کرد، تجلی ذاتی با همۀ اسماء و صفات و حتّی اسماء و صفات مستأثره و آنگاه قرآن پیدا شد. پروردگار عالم تجلّی دیگری کرد با همۀ اسماء و صفات و حتّی اسماء و صفات مستأثره و اهلبیت پیدا شد. لذا همه چیز در قرآن هست. پس همه گفتند نمیدانیم این مصحف چیست و این از اسرار است. من عقیده دارم قانون اساسی در زمان ظهور است. برای اینکه از زمان حضرت آدم تا زمان ظهور مقدمه است برای حکومت عدل و برای حکومت در دنیا و حکومتی که قوانین اسلام در آن پیاده شود و حکومت از آنِ معصوم و اهلبیت«سلاماللهعلیهم» باشد. رسیدگی به این حکومت با شیعه است. یعنی به دست شیعه و به رهبری امام زمان پرچم اسلام روی کرۀ زمین افراشته میشود و عدالت اسلام و قانون اسلام سرتاسر جهان را میگیرد، لذا این حکومت میخواهد و آن از امام زمان است و بعد هم رجعت جلو میآید و حکومت میخواهد و امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین و شاید همۀ ائمّۀ طاهرین«سلاماللهعلیهم» میآیند و این حکومت طولانی میشود و بیش از میلیونها سال طول میکشد. در روایات میخوانیم امام حسین«سلاماللهعلیه» به اندازهای حکومت میکند که ابروهای امام حسین سفید میشود. بالاخره مثلاً یک میلیون سال طول میکشد. پس حکومت از آنهاست، اما آقا امام زمان میفرمایند: «فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللهِ ص لِی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ».
فرماندۀ کلّ قوا حضرت زهراست. من خیال میکنم این فرمانده کل قوا در آن زمان قانون اساسی میخواهد و قانون اساسی، مصحف زهراست. البته از اسرار است، اما اگر اینطور معنا کنیم عالی درمیآید. آنگاه حکومت از آنِ ائمّۀ طاهرین و عترت میشود و پشتوانه این حکومت قرآن است. علم قرآن به تفسیر اهلبیت«سلاماللهعلیهم» تفسیر میشود. لذا پشتوانه قرآن است، اما این حکومت که اهلبیت دارند و پشتوانه هم قرآن است، یک قانون اساسی میخواهد و قانون اساسی مصحف زهراست. علی کل حال اگر کسی حرف مرا قبول نکند و بگوید از اسرار است، امّا اصل قضیه به قول حضرت امام«رضواناللهتعالیعلیه» خیلی بالاست. بالاترین فضیلت برای زهراست که در این دو سه ماه از طرف خدا به واسطۀ جبرئیل نازل میشده و وحی به حضرت زهرا میشده و آن وحی را حضرت زهرا به امیرالمؤمنین میداده و امیرالمؤمنین مینوشته و در این دو سه ماه کتابی به نام مصحف شده که الان مصحف خدمت آقا امام زمان است.
فضیلت دیگری که حضرت زهرا دارد که آن فضیلت هم خیلی بالاست، سورۀ هل أتی است. این سورۀ هل أتی برای حضرت زهرا نازل شده است. برای اینکه یک کار اقتصادی انجام داده، اما مهم بوده است. برای اینکه فهمانده است که هر اندازه میتوانیم به فکر دیگران باشیم: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ» به هر اندازه بتوانیم، ولو گذشت و ایثار و فداکاری و گذشتن از خود و زن و بچه برای دیگران باشد. و بالاخره سادهزیستی حضرت زهرا که ذرّهای تجمّلگرایی در زندگی حضرت زهرا نبوده است و آن کار حضرت زهرا که در نُه سال چهار بچه تحویل جامعه داد و هیچکس را نداشت و هشتاد و چهار جنگ برای شوهرش جلو آمد و معمولاً شوهر در جنگ بود و قضیه اقتصاد در میان بود و با عفت و عصمت و سادهزیستی خانه را اداره میکرد و شوهرش را هم اداره میکرد. وقتی امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» از جنگ میآمد باید امیرالمؤمنین را مهیا میکرد برای جنگ دیگر. و بالاخره خانهداری و شوهرداری و بچهداری حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» در این نُه سال خیلی بالا بوده است، یعنی کار و تلاش و کوشش داشتند.
اقتصاد اسلام به ما میگوید اگر در زندگی دو چیز باشد، یکی کار و تلاش و کوشش اجتماعی که اگر جداً همه کار و تلاش و کوشش داشته باشند، همین اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری روی آن خیلی پافشاری دارد و اول نظام هم فیالجمله پیدا شد و ما خودکفا شدیم. در تولیداتمان احتیاج به خارج نداشتیم و تلاش و کار و کوشش ما را مستغنی کرد و ما خودکفا شدیم؛ اما متأسفانه برگشتیم و الان رسیدهایم به اینجا که نه تنها در گندم، بلکه در علوفۀ حیواناتمان به بیگانه احتیاج داریم. کار مفید نیست و بیکاری فراوان است.
دوّم سادهزیستی است و ساده زیستی است که میتواند اقتصاد را صددرصد رونق دهد. الان در ایران که نظام جمهوری اسلامی حکمفرماست، اگر سادهزیستی در ازدواج حکمفرما باشد و ازدواجها به ازدواج حضرت زهرا شباهت داشته باشد، یعنی ساده باشد، یعنی مهریهها مهرالسنه باشد و جهیزیهها در حدّ احتیاج باشد، آنگاه میتوانیم مسئلۀ ازدواج را حل کنیم. الان دخترهای ما در خانه و پسرهای ما بیزن هستند به خاطر تجملگرایی و به خاطر کاری که گناهش هم زیاد است. در سورۀ واقعه میخوانیم: «وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ ، فی سَمُومٍ وَ حَمیمٍ ، وَ ظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ ، لا بارِدٍ وَ لا کَریمٍ ، إِنَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذلِکَ مُتْرَفینَ ، وَ کانُوا یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظیمِ»
دست چپیها در روز قیامت خیلی شوم و بدبخت هستند. قبل از اینکه جهنّم روند، زیر دود و هرم جهنّم هستند برای اینکه تجمّلگرا بودند. تجمّلگرایی موجب شد دزدیها و جنایتها و خیانتها و مال مردمخوریها زیاد شد. بالاخره به فکر خود بودن زیاد شد. قرآن میفرماید: این، انسان را فقیر میکند.
بیکاری و آن هم جوان بیکار و یکی هم تجمّلگرایی جامعه را به فساد میکشاند. الان جامعۀ ما از نظر اقتصادی در فساد عجیبی است. یکی اینکه اقتصاد مقاومتی نداریم. همه درس میخوانند برای اینکه پست اداری بگیرند. پولخوری یعنی پست اداری. در خیابانها هزار تا مغازه، یعنی هزار تا کار بیفایده درست میکنند. بسیاری از مغازهدارها صبح میروند و شب که میآیند به قول عوام دشت نکردهاند. این کار نیست، بلکه باید کار تولیدی و توزیعی باشد که به این اقتصاد مقاومتی میگوییم و اما این را نداریم؛ بنابراین فقر داریم. اما آنچه بدتر از این است، تجمّلگرایی است. بهجای قانون مواسات تجمّلگرایی برایمان حکمفرماست. پس باید در راه زهرا«سلاماللهعلیها» باشیم.
پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» جبهه بودند و از جبهه برگشتند و کار پیغمبر این بود که با آخرین کسی که وداع میکردند زهرا بود. در میزدند و میفرمودند: «السلام علیکم یا أهل البیت النبوة» و خداحافظی میکردند و میرفتند و وقتی برمیگشتند، اوّل خانهای که میرفتند خانۀ زهرا بود و میفرمودند: «السلام علیکم یا أهل بیت النبوة». بالاخره با احترام خاصی خداحافظی میکردند و حتّی دست حضرت زهرا را میبوسیدند. در یکی از مسافرتها پیغمبر اکرم دیدند یک پرده و یک دستبند هدیه در آنجا بوده است. یعنی خانمی دستبند شبه طلایی و پردهای داده بود. پیغمبر دیدند این پرده و دستبند به حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» نمیخورد. حضرت زهرا متوجّه شدند و همان وقت دستبند و پرده را فرستادند خدمت رسول گرامی و گفتند: یا رسول الله! اینها هدیه است و من به شما میدهم و هرچه صلاح میدانید عمل کنید و به فقرا دهید.
ما اینگونه نمیخواهیم، بلکه لااقل میخواهیم این جهیزیههای غلط و این جهیزیههای گناهآلود در میان ما نباشد. میخواهیم این مهریههای عجیب نباشد. امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» به خواستگاری آمدند و پیغمبر فرمودند چه داری؟ گفت هیچ ندارم؛ فقط یک شتر و یک شمشیر و یک زره دارم. فرمودند شتر را لازم داری برای اینکه میخواهی با آن کار کنی. شمشیر را هم لازم داری و میخواهی با آن جبهه روی؛ اما زره نمیخواهی و تو که نمیخواهی فرار کنی که زره لازم داشته باشی، بنابراین زره را بفروش. زره را به پانصد درهم فروختند. همین که اول ما میخواهیم تشبه به حضرت زهرا پیدا کنیم و اول میگوییم مهرالسنه بیست و شش تومان و دو ریال و ده شاهی و بعد میگوییم هزار سکّه بهار آزادی و خانه و اگر خانه نداشت به او زن نمیدهیم! بالاخره پانصد درهم را آوردند خدمت رسول گرامی و حضرت فرستادند جهیزیه و مایحتاج ضروری تهیه کردند و اصلاً تجمّل در آن نبود. این جهیزیه هفده قلم بود به شصت و سه درهم. جهیزیه را پهن کردند و پیغمبر اکرم را صدا کردند که ببینند. پیغمبر دیدند چه عالیست و مایحتاج هست. آنگاه گریه شوق کردند و گفتند خدایا این جهیزیه را مبارک کن که غالبش از گِل است. کوزه گلی و آفتابه گلی و ظرف گلی و مایحتاج به اندازه است. بعد هم مابقی را آبگوشتی درست کردند و فرمودند همه بیایند. شب عروسی شد و حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» را با الله اکبر در میان زنها بردند. در وسط راه گدایی گفت زهراجان پیراهن ندارم. حضرت زهرا همان پیراهنی که پوشیده بود درآورد و به او داد و پیراهن دختری خود را پوشید و به منزل امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» آمد. پیغمبر اکرم آمدند و دست حضرت زهرا را در دست امیرالمومنین گذاشتند و گفتند یا علی این امانت در نزد توست و کفو خوبی است و تو هم کفو خوبی هستی. بعد تقسیم کار کردند و فرمودند: این خانه کار دارد، کارهای خارج خانه از امیرالمؤمنین و کارهای داخل خانه مثل بچهداری و شوهرداری و خانهداری از زهراست. پیغمبر اکرم رفتند و سنی و شیعه و سیاستمدارها و اقتصاددانها و غیره از حضرت زهرا یک جمله نقل کردند که حضرت زهرا فرمودند:
فَلَا یَعْلَمُ مَا دَاخَلَنِی مِنَ السُّرُورِ إِلَّا اللَّهُ بِإِکْفَائِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ تَحَمُّلَ رِقَابِ الرِّجَالِ»
خدا میداند که چقدر از این تقسیم پدر خوشحال شدم.
معلوم است اگر این اقتصاد ما باشد، آنگاه فقر نیست. فقر به خاطر دو چیز است، یکی بیکاری و یکی تجمّلگرایی و این دو باید نباشد و الاّ فقر رفع نخواهد شد. حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» نشان داد که باید تلاش و کار و جدیّت در خانهداری و شوهرداری و بچهداری باشد و نشان داد سادهزیستی و ایثار و گذشت و فداکاری را و حتّی پیراهن عروسی خود را به گدا داد و با پیراهن دختری خود به منزل شوهر آمد.
تاکنون نظری ثبت نشده است