- 1065
- 1000
- 1000
- 1000
یگانگی عشق و عقل، جلسه دوم
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان یا موضوع "یگانگی عشق و عقل"، جلسه دوم، سال 1399
اتفاقاتی که برای ادبیات دینی ما افتاده خیلی هم خوشایند نیست. طوری از حقایق و معارف دینی صحبت می شود و تلقی هایی از دین در جامعه ایجاد شده که آثار خوبی ندارد و برداشت های غلطی از دین در ذهن ایجاد می کند. یکی از این اتفاق ها در مورد مفهوم عقل و رابطه عقلانیت و عاطفه است.
وقتی به حقیقت وجود انسان نگاه می کنیم، میبینیم عاطفه و عقلانیت تفکیک ناپذیر هستند و بلکه یکی هستند ولی به زبان های مردم که نگاه می کنیم می بینیم عقل و عشق در مقابل هم قلمداد می شوند. اما در متون دینی هم این عقل و عاطفه یکی هستند ولی در افکار عمومی تلقی درستی از این مسئله نیست. لازم و ملزوم بودن عشق، عاطفه و محبت نسبت به عقلانیت، معرفت و حکمت یک امر قطعی در دین است. در صورتی که عقل، شبه عقل باشد یا عاطفه، شبه عاطفه باشد اینها مقابل هم قرار می گیرند در غیر این صورت نه تنها اینها لازم و ملزوم یکدیگرند بلکه یکی هستند.
ما در مجالس عزاداری که عاطفی است به دنبال رشد و پرورش عقل خودمان هستیم. در زمان ظهور هم عقل مومنین افزایش پیدا می کند، همان طور که عشق شان افزایش پیدا می کند و این دو از همدیگر تفکیک ناپذیر هستند. در روایت هم داریم که دین هیچ کسی کامل نیست مگر اینکه عقلش کامل شود و بی دینی مصادف با سفاهت و بی خردی است. پس باید دین و عقل را در کنار هم و در هم تنیده تلقی کنیم چون عشق و عقل به معنای درست در واقع یکی هستند و جدای از هم نیستند و نه عشق بدون عقل قابل تصور است و نه عقل بدون عشق.
اتفاقاتی که برای ادبیات دینی ما افتاده خیلی هم خوشایند نیست. طوری از حقایق و معارف دینی صحبت می شود و تلقی هایی از دین در جامعه ایجاد شده که آثار خوبی ندارد و برداشت های غلطی از دین در ذهن ایجاد می کند. یکی از این اتفاق ها در مورد مفهوم عقل و رابطه عقلانیت و عاطفه است.
وقتی به حقیقت وجود انسان نگاه می کنیم، میبینیم عاطفه و عقلانیت تفکیک ناپذیر هستند و بلکه یکی هستند ولی به زبان های مردم که نگاه می کنیم می بینیم عقل و عشق در مقابل هم قلمداد می شوند. اما در متون دینی هم این عقل و عاطفه یکی هستند ولی در افکار عمومی تلقی درستی از این مسئله نیست. لازم و ملزوم بودن عشق، عاطفه و محبت نسبت به عقلانیت، معرفت و حکمت یک امر قطعی در دین است. در صورتی که عقل، شبه عقل باشد یا عاطفه، شبه عاطفه باشد اینها مقابل هم قرار می گیرند در غیر این صورت نه تنها اینها لازم و ملزوم یکدیگرند بلکه یکی هستند.
ما در مجالس عزاداری که عاطفی است به دنبال رشد و پرورش عقل خودمان هستیم. در زمان ظهور هم عقل مومنین افزایش پیدا می کند، همان طور که عشق شان افزایش پیدا می کند و این دو از همدیگر تفکیک ناپذیر هستند. در روایت هم داریم که دین هیچ کسی کامل نیست مگر اینکه عقلش کامل شود و بی دینی مصادف با سفاهت و بی خردی است. پس باید دین و عقل را در کنار هم و در هم تنیده تلقی کنیم چون عشق و عقل به معنای درست در واقع یکی هستند و جدای از هم نیستند و نه عشق بدون عقل قابل تصور است و نه عقل بدون عشق.
تاکنون نظری ثبت نشده است