- 2581
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 44 - 52 سوره حاقه
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره حاقه- آیه 44 - 52
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ
ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ
فَمَا مِنکُم مِّنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِینَ
وَإِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِّلْمُتَّقِینَ
وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنکُم مُّکَذِّبِینَ
وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْکَافِرِینَ
وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقِینِ
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ
ترجمه
و اگر پیامبر بعضى گفتارهاى ساختگى را به ما نسبت دهد، قطعاً او را با قدرت (و به قهر) مى گرفتیم.
سپس رگ قلبش را قطع مىکردیم.
و هیچ یک از شما نمىتوانست سپر او شود.
همانا این قرآن براى اهل تقوا وسیله تذکّر است.
و ما مىدانیم که بعضى از شما تکذیب کننده قرآنید.
و بى شک (این تکذیب در قیامت) بر کافران حسرتى خواهد بود.
و همانا آن، حق و یقینى است.
پس با نام پروردگار بزرگت به تسبیح پرداز.
«تَقَوَّل» یعنى نسبت دادن سخن به کسى که آن را نگفته است.
«وَتین» رگى است که خون را به قلب مىرساند و اگر بریده شود انسان مىمیرد.
قرآن، در دنیا و آخرت مایه حسرت کفّار است. در دنیا حسرت مىخورند که چرا مانند آنرا نمىتوانند بیاورند و در آخرت حسرت مىخورند که چرا به آن ایمان نیاوردند.
گرفتن با «یمین» کنایه از قدرت است، چون قدرت دست راست بیشتر است.
خداوند با هیچ کس رودربایستى ندارد، جائى که خداوند با پیامبرش این گونه سخن مىگوید، دیگران باید حساب کار خود را بکنند.
قرآن داراى ویژگىهایى است، از جمله: «تنزیل من ربّ العالمین»، «لتذکرة للمتّقین»، «لحقّ الیقین»
پیامبر، هرگز چیزى را به خداوند نسبت نداده است، زیرا کلمه «لَو» در موردى به کار مىرود که کار نشدنى باشد.
در آیات قبل خداوند از پیامبرش بهترین دفاع را کرد ولى در عین حال در این آیه تهدید هم مىکند که اگر سخنى به ناحق به خدا نسبت دهد، شاه رگ او با قدرت قطع شود.
پیام ها
1- خداوند، حافظ وحى است و احدى قدرت کم یا زیاد کردن آن را ندارد. «و لو تقوّل علینا بعض الاقاویل»
2- شخص پیامبر، همچون دیگران باید حریم وحى را حفظ کند. «و لو تقوّل»
3- همه انسانها حتّى پیامبر، در برابر قوانین الهى یکسانند. «و لو تقوّل... لاخذنا منه الوتین»
4- قرآن، نه تنها گفتار شاعر و کاهن نیست، بلکه گفتار پیامبر نیز نیست. «و لو تقوّل...»
5 - در قانون و کلام خداوند، تساهل و تسامح ممنوع است. «و لو تقوّل...»
6- قاطعانه برخورد کردن، دیگران را از طمع در تصرف باز مىدارد. «لاَخَذنا منه بالیمین»
7- قرآن، از مصونیّت کامل برخوردار است. «و لو تقوّل»
8 - دفاع از حق، مهمتر از شخص است. براى مصونیّت وحى، حتّى جان بهترین افراد را مىگیریم. «لو تقوّل... لاخذنا...»
9- براى حفظ حدود و حریم قرآن، قاطعانه باید سخن گفت. «لاخذنا منه بالیمین»
10- گناهان بزرگ، کیفر بزرگ دارد. «لاخذنا منه... ثمّ لقطعنا...»
11- هر چیز که ارزش بیشترى دارد باید حراست از آن شدیدتر باشد. «تنزیل من ربّ العالمین... لو تقوّل... لاخذنا... لقطعنا...»
12- قهر خداوند نسبت به کسانى که حریم وحى را بشکنند، نابودى است. «لقطعنا منه الوتین»
13- هیچ کس، قدرت هیچ گونه مقاومتى در برابر قهر الهى ندارد. «فما منکم من احدٍ عنه حاجزین»
14- تأثیر قرآن روى متقین جدى و قطعى است. «و انّه لتذکرة للمتّقین»
15- شرط پند پذیرى، روحیه تقواست. «لتذکرة للمتّقین»
16- در برابر متّقین، مکذّبین هستند. «للمتّقین... منکم مکذّبین»
17- مبلّغ نباید توقّع داشته باشد که همه مردم تسلیم او باشند. «منکم مکذّبین»
18- مکذّبین بدانند که زیر نظر خدا هستند. «لنعلم انّ منکم مکذّبین»
19- در برابر موضعگیرىهاى مکذّبین، در پناه یاد خدا به راه خود ادامه بده. «فسبّح باسم ربّک العظیم»
20- تسبیح خداوند در راستاى تربیت انسان است. «فسبّح باسم ربّک العظیم»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ
ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ
فَمَا مِنکُم مِّنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِینَ
وَإِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِّلْمُتَّقِینَ
وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنکُم مُّکَذِّبِینَ
وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْکَافِرِینَ
وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقِینِ
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ
ترجمه
و اگر پیامبر بعضى گفتارهاى ساختگى را به ما نسبت دهد، قطعاً او را با قدرت (و به قهر) مى گرفتیم.
سپس رگ قلبش را قطع مىکردیم.
و هیچ یک از شما نمىتوانست سپر او شود.
همانا این قرآن براى اهل تقوا وسیله تذکّر است.
و ما مىدانیم که بعضى از شما تکذیب کننده قرآنید.
و بى شک (این تکذیب در قیامت) بر کافران حسرتى خواهد بود.
و همانا آن، حق و یقینى است.
پس با نام پروردگار بزرگت به تسبیح پرداز.
«تَقَوَّل» یعنى نسبت دادن سخن به کسى که آن را نگفته است.
«وَتین» رگى است که خون را به قلب مىرساند و اگر بریده شود انسان مىمیرد.
قرآن، در دنیا و آخرت مایه حسرت کفّار است. در دنیا حسرت مىخورند که چرا مانند آنرا نمىتوانند بیاورند و در آخرت حسرت مىخورند که چرا به آن ایمان نیاوردند.
گرفتن با «یمین» کنایه از قدرت است، چون قدرت دست راست بیشتر است.
خداوند با هیچ کس رودربایستى ندارد، جائى که خداوند با پیامبرش این گونه سخن مىگوید، دیگران باید حساب کار خود را بکنند.
قرآن داراى ویژگىهایى است، از جمله: «تنزیل من ربّ العالمین»، «لتذکرة للمتّقین»، «لحقّ الیقین»
پیامبر، هرگز چیزى را به خداوند نسبت نداده است، زیرا کلمه «لَو» در موردى به کار مىرود که کار نشدنى باشد.
در آیات قبل خداوند از پیامبرش بهترین دفاع را کرد ولى در عین حال در این آیه تهدید هم مىکند که اگر سخنى به ناحق به خدا نسبت دهد، شاه رگ او با قدرت قطع شود.
پیام ها
1- خداوند، حافظ وحى است و احدى قدرت کم یا زیاد کردن آن را ندارد. «و لو تقوّل علینا بعض الاقاویل»
2- شخص پیامبر، همچون دیگران باید حریم وحى را حفظ کند. «و لو تقوّل»
3- همه انسانها حتّى پیامبر، در برابر قوانین الهى یکسانند. «و لو تقوّل... لاخذنا منه الوتین»
4- قرآن، نه تنها گفتار شاعر و کاهن نیست، بلکه گفتار پیامبر نیز نیست. «و لو تقوّل...»
5 - در قانون و کلام خداوند، تساهل و تسامح ممنوع است. «و لو تقوّل...»
6- قاطعانه برخورد کردن، دیگران را از طمع در تصرف باز مىدارد. «لاَخَذنا منه بالیمین»
7- قرآن، از مصونیّت کامل برخوردار است. «و لو تقوّل»
8 - دفاع از حق، مهمتر از شخص است. براى مصونیّت وحى، حتّى جان بهترین افراد را مىگیریم. «لو تقوّل... لاخذنا...»
9- براى حفظ حدود و حریم قرآن، قاطعانه باید سخن گفت. «لاخذنا منه بالیمین»
10- گناهان بزرگ، کیفر بزرگ دارد. «لاخذنا منه... ثمّ لقطعنا...»
11- هر چیز که ارزش بیشترى دارد باید حراست از آن شدیدتر باشد. «تنزیل من ربّ العالمین... لو تقوّل... لاخذنا... لقطعنا...»
12- قهر خداوند نسبت به کسانى که حریم وحى را بشکنند، نابودى است. «لقطعنا منه الوتین»
13- هیچ کس، قدرت هیچ گونه مقاومتى در برابر قهر الهى ندارد. «فما منکم من احدٍ عنه حاجزین»
14- تأثیر قرآن روى متقین جدى و قطعى است. «و انّه لتذکرة للمتّقین»
15- شرط پند پذیرى، روحیه تقواست. «لتذکرة للمتّقین»
16- در برابر متّقین، مکذّبین هستند. «للمتّقین... منکم مکذّبین»
17- مبلّغ نباید توقّع داشته باشد که همه مردم تسلیم او باشند. «منکم مکذّبین»
18- مکذّبین بدانند که زیر نظر خدا هستند. «لنعلم انّ منکم مکذّبین»
19- در برابر موضعگیرىهاى مکذّبین، در پناه یاد خدا به راه خود ادامه بده. «فسبّح باسم ربّک العظیم»
20- تسبیح خداوند در راستاى تربیت انسان است. «فسبّح باسم ربّک العظیم»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است