- 5946
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 1- 4 سوره نجم
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره نجم- آیه 1 - 4
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى
مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَى
وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ یُوحَى
ترجمه
سوگند به ستاره، چون فرو شود.
همانا یار و مصاحب شما (محمّد (ص)، نه گمراه شده و نه منحرف گشته است.
و نه از روى هواى نفس سخن مى گوید.
سخن او جز وحى که به او نازل مى شود، نیست.
«هَوى» به معناى تمایل به سقوط است و هواى نفس، همان خواسته هایى است که انسان را به سقوط مى کشاند. «ضلّ» به معناى انحراف از مسیر مستقیم است و «غَوى» به انحراف اعتقادى گفته مى شود که از عقیده باطل برخاسته باشد.
«صاحب» به معناى دوست و یاور است. این واژه در قرآن، چندین بار در باره پیامبر اسلام آمده است، زیرا برخورد پیامبر با مردم، صمیمى، دلسوزانه و دوستانه بود.
آخرین کلمه در سوره قبل (طور)، «نجوم» بود و اولین کلمه در این سوره، «نجم» است.
مراد از «و النّجم اذا هَوى»، یا هنگام طلوع خورشید در هر صبح است که نور ستارگان بى فروغ مى شود و یا هنگام برپایى قیامت است که ستارگان سقوط کرده و افول مى کنند.
در مدار توحید، خداوند و پیامبرانش در مقام تأیید یکدیگرند. خداوند، پیامبر را از هر گونه انحراف منزّه مىداند، «ما ضلّ صاحبکم و ما غوى» و پیامبر نیز خداوند را تنزیه مىنماید.
خداوند در معرّفى قرآن فرمود: «ذلک الکتاب لاریب فیه» و در معرّفى پیامبر فرمود: «ما ینطق عن الهوى»، تا حجّت بر مردم تمام شده و جاى هیچ گونه تردید باقى نماند.
قرآن، خطاب به منحرفان مى فرماید: شما مدّت زیادى همنشین و مصاحب پیامبر بودید و خوب مى دانید که او انحراف ندارد. «ما ضلّ صاحبکم و ما غوى»
امتیاز رهبران الهى از رهبران بشرى در چند چیز است:
1. سابقه انحراف فکرى ندارند. «ما ضلّ»
2. سابقه گناه و فسق در عمل ندارند. «ما غوى»
3. دلسوز و مردمى هستند. «صاحبکم»
4. مغلوب هوسهاى خود و دیگران نیستند. «ما ینطق عن الهوى»
مرحوم صدوق در امالى، در مورد اینکه رضایت همه مردم کسب نمى شود و زبان مردم قابل کنترل نیست، مىفرماید: بعضى از مردم حتّى به رسول اکرم نسبت هوى و هوس مىدادند و خداوند از حضرت دفاع کرد و فرمود: «و ما ینطق عن الهوى»
در حدیث مى خوانیم که حمزه عموى از پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله از آن حضرت پرسید: چرا تمام درهایى که به مسجد باز بود مسدود کردى جز درِ خانه على (ع) را؟ حضرت آیات اول سوره نجم را تلاوت فرمود: «ان هو الاّ وحىٌ یُوحى»، یعنى من بر اساس فرمان الهى چنین کردم. همچنین هنگامى که حضرت على (ع) در غدیرخم به امامت و وصایت تعیین شد، رسول خدا مورد انتقاد قرار گرفت، ولى حضرت این آیه را تلاوت فرمود: «ان هو الا وحى یوحى»
در پاسخ کفار که مى گفتند: «ان هذا الاّ اساطیر الاولین» قرآن جز افسانه هاى پیشینیان نیست، خداوند با قاطعیّت مى فرماید: «ان هو الاّ وحىٌ یوحى» سخنان او جز وحى نیست.
گرچه قرآن، کتاب شعر نیست و آیات آن، حکم بیتهاى شعر را ندارد، امّا از نظم خاصى در کلمات و عبارات برخوردار و قرائت آن زیبا و موزون است. «هَوى - غَوى - الهَوى - یُوحى»
پیام ها
1- به مظاهر طبیعت چون نشانه خدا هستند، مى توان سوگند یاد کرد. «و النّجم»، «و الشّمس»، «و القمر»
2- حرکت ستارهها به سوى افول و انهدام است و در آینده متلاشى مىشوند. «والنّجم اذا هوى»
3- در راه تبلیغ دین، تهمتها بسیار است، ولى خداوند دفاع مىکند. «ما ضلّ صاحبکم و ما غوى»
4- انبیا، عمرى در میان منحرفان بودند، ولى منحرف نشدند و این خود یک نشانه عظمت است. «ما ضلّ صاحبکم»
5 - کرات بزرگ آسمانها منهدم شدنى است، ولى پیامبر و سخنان او، همچنان استوار است. «والنّجم اذا هوى . ما ضلّ صاحبکم و ماغوى . و ما ینطق عن الهوى»
6- فرمان و سخن پیامبر، حجّت و لازم الاجراست. «و ما ینطق عن الهوى»
7- پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله نه در گذشته انحراف داشته، «ما ضلّ» و نه در آینده انحرافى خواهد داشت. «و ما ینطق عن الهوى»
8 - هر چه مقام و مسئولیّت بالاتر باشد، تضمین بیشترى براى سلامتِ مسئول لازم است. «ما ضلّ - ما غوى - ما ینطق»
9- در مدیریّت، باید از افراد پاک، دفاع و دامن آنها از تهمت پاک گردد. «ما ضلّ صاحبکم...»
10- هم پیامبر بر حق است وهم سخن او. «ماضلّ صاحبکم... - اِن هو الاّ وحى یوحى»
11- سخن پیامبر، نه برخاسته از تمایلات شخصى و نه برخاسته از محیط اجتماعى است. «اِن هو الاّ وحى یوحى»
12- اختیار نزول وحى در محتوى، زمان، مکان و مقدار، با خداست. «یوحى»
13- هوى و هوس، با وحى سازگار نیست. «و ما ینطق عن الهوى اِن هو الاّ وحى یوحى»
توضیحات
سیماى سوره نجم
این سوره شصت و دو آیه دارد و در مکّه نازل شده و از سورههایى است که داراى سجده واجب مىباشد.
نام سوره برگرفته از آیه اول است که خداوند به ستاره سوگند یاد مىکند.
در این سوره به جایگاه وحى و شیوه نزول آن بر دل پیامبر اشاره شده و همچون سوره اسراء، معراج پیامبر به آسمانها مطرح شده است. بخش دیگرى از سوره، به رسوم خرافى مشرکان در مورد بتها و پرستش فرشتگان پرداخته و آنها را محکوم کرده است.
امّا روح حاکم بر سوره، توجّه به قیامت و حالات نیکان و بدان است که معیار کیفر و پاداش الهى واقع مىشود.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى
مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَى
وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ یُوحَى
ترجمه
سوگند به ستاره، چون فرو شود.
همانا یار و مصاحب شما (محمّد (ص)، نه گمراه شده و نه منحرف گشته است.
و نه از روى هواى نفس سخن مى گوید.
سخن او جز وحى که به او نازل مى شود، نیست.
«هَوى» به معناى تمایل به سقوط است و هواى نفس، همان خواسته هایى است که انسان را به سقوط مى کشاند. «ضلّ» به معناى انحراف از مسیر مستقیم است و «غَوى» به انحراف اعتقادى گفته مى شود که از عقیده باطل برخاسته باشد.
«صاحب» به معناى دوست و یاور است. این واژه در قرآن، چندین بار در باره پیامبر اسلام آمده است، زیرا برخورد پیامبر با مردم، صمیمى، دلسوزانه و دوستانه بود.
آخرین کلمه در سوره قبل (طور)، «نجوم» بود و اولین کلمه در این سوره، «نجم» است.
مراد از «و النّجم اذا هَوى»، یا هنگام طلوع خورشید در هر صبح است که نور ستارگان بى فروغ مى شود و یا هنگام برپایى قیامت است که ستارگان سقوط کرده و افول مى کنند.
در مدار توحید، خداوند و پیامبرانش در مقام تأیید یکدیگرند. خداوند، پیامبر را از هر گونه انحراف منزّه مىداند، «ما ضلّ صاحبکم و ما غوى» و پیامبر نیز خداوند را تنزیه مىنماید.
خداوند در معرّفى قرآن فرمود: «ذلک الکتاب لاریب فیه» و در معرّفى پیامبر فرمود: «ما ینطق عن الهوى»، تا حجّت بر مردم تمام شده و جاى هیچ گونه تردید باقى نماند.
قرآن، خطاب به منحرفان مى فرماید: شما مدّت زیادى همنشین و مصاحب پیامبر بودید و خوب مى دانید که او انحراف ندارد. «ما ضلّ صاحبکم و ما غوى»
امتیاز رهبران الهى از رهبران بشرى در چند چیز است:
1. سابقه انحراف فکرى ندارند. «ما ضلّ»
2. سابقه گناه و فسق در عمل ندارند. «ما غوى»
3. دلسوز و مردمى هستند. «صاحبکم»
4. مغلوب هوسهاى خود و دیگران نیستند. «ما ینطق عن الهوى»
مرحوم صدوق در امالى، در مورد اینکه رضایت همه مردم کسب نمى شود و زبان مردم قابل کنترل نیست، مىفرماید: بعضى از مردم حتّى به رسول اکرم نسبت هوى و هوس مىدادند و خداوند از حضرت دفاع کرد و فرمود: «و ما ینطق عن الهوى»
در حدیث مى خوانیم که حمزه عموى از پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله از آن حضرت پرسید: چرا تمام درهایى که به مسجد باز بود مسدود کردى جز درِ خانه على (ع) را؟ حضرت آیات اول سوره نجم را تلاوت فرمود: «ان هو الاّ وحىٌ یُوحى»، یعنى من بر اساس فرمان الهى چنین کردم. همچنین هنگامى که حضرت على (ع) در غدیرخم به امامت و وصایت تعیین شد، رسول خدا مورد انتقاد قرار گرفت، ولى حضرت این آیه را تلاوت فرمود: «ان هو الا وحى یوحى»
در پاسخ کفار که مى گفتند: «ان هذا الاّ اساطیر الاولین» قرآن جز افسانه هاى پیشینیان نیست، خداوند با قاطعیّت مى فرماید: «ان هو الاّ وحىٌ یوحى» سخنان او جز وحى نیست.
گرچه قرآن، کتاب شعر نیست و آیات آن، حکم بیتهاى شعر را ندارد، امّا از نظم خاصى در کلمات و عبارات برخوردار و قرائت آن زیبا و موزون است. «هَوى - غَوى - الهَوى - یُوحى»
پیام ها
1- به مظاهر طبیعت چون نشانه خدا هستند، مى توان سوگند یاد کرد. «و النّجم»، «و الشّمس»، «و القمر»
2- حرکت ستارهها به سوى افول و انهدام است و در آینده متلاشى مىشوند. «والنّجم اذا هوى»
3- در راه تبلیغ دین، تهمتها بسیار است، ولى خداوند دفاع مىکند. «ما ضلّ صاحبکم و ما غوى»
4- انبیا، عمرى در میان منحرفان بودند، ولى منحرف نشدند و این خود یک نشانه عظمت است. «ما ضلّ صاحبکم»
5 - کرات بزرگ آسمانها منهدم شدنى است، ولى پیامبر و سخنان او، همچنان استوار است. «والنّجم اذا هوى . ما ضلّ صاحبکم و ماغوى . و ما ینطق عن الهوى»
6- فرمان و سخن پیامبر، حجّت و لازم الاجراست. «و ما ینطق عن الهوى»
7- پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله نه در گذشته انحراف داشته، «ما ضلّ» و نه در آینده انحرافى خواهد داشت. «و ما ینطق عن الهوى»
8 - هر چه مقام و مسئولیّت بالاتر باشد، تضمین بیشترى براى سلامتِ مسئول لازم است. «ما ضلّ - ما غوى - ما ینطق»
9- در مدیریّت، باید از افراد پاک، دفاع و دامن آنها از تهمت پاک گردد. «ما ضلّ صاحبکم...»
10- هم پیامبر بر حق است وهم سخن او. «ماضلّ صاحبکم... - اِن هو الاّ وحى یوحى»
11- سخن پیامبر، نه برخاسته از تمایلات شخصى و نه برخاسته از محیط اجتماعى است. «اِن هو الاّ وحى یوحى»
12- اختیار نزول وحى در محتوى، زمان، مکان و مقدار، با خداست. «یوحى»
13- هوى و هوس، با وحى سازگار نیست. «و ما ینطق عن الهوى اِن هو الاّ وحى یوحى»
توضیحات
سیماى سوره نجم
این سوره شصت و دو آیه دارد و در مکّه نازل شده و از سورههایى است که داراى سجده واجب مىباشد.
نام سوره برگرفته از آیه اول است که خداوند به ستاره سوگند یاد مىکند.
در این سوره به جایگاه وحى و شیوه نزول آن بر دل پیامبر اشاره شده و همچون سوره اسراء، معراج پیامبر به آسمانها مطرح شده است. بخش دیگرى از سوره، به رسوم خرافى مشرکان در مورد بتها و پرستش فرشتگان پرداخته و آنها را محکوم کرده است.
امّا روح حاکم بر سوره، توجّه به قیامت و حالات نیکان و بدان است که معیار کیفر و پاداش الهى واقع مىشود.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است