- 2203
- 1000
- 1000
- 1000
تسیر آیه 35 و 36 سوره طور
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره طور - 35 و 36
أَمْ خُلِقُواْ مِنْ غَیْرِ شَىْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ
أَمْ خَلَقُواْ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضَ بَل لَّا یُوقِنُونَ
ترجمه
آیا از هیچ آفریده شده اند یا خود آفریدگار خویشند؟!
آیا آسمانها وزمین را آفریده اند! بلکه (حق این است که) یقین نمى جویند.
انسان نباید در برابر انواع تهمتها دست از ارشاد و استدلال خود بر دارد. با آنکه در آیات قبل تهمتهاى گوناگونى به پیامبر عزیز اسلام زدند، ولى خداوند در این آیات با طرح چند سؤال وجدان خفته آنان را بیدار مىکند.
قرآن، مهمترین مباحث فلسفى را در قالب سادهترین بیان مطرح مىکند. در این آیه شریفه دو فرض مطرح شده است: یکى آنکه انسان بدون علّت آفریده شده باشد، «خُلِقوا من غیر شىء» دوم آنکه انسان خودش خویشتن را آفریده باشد و هر دو فرض عقلاً محال است. زیرا انسان پدیده است و هر پدیدهاى علّت مىخواهد، علاوه بر آنکه انسانى که نبوده چگونه سبب بودن خود مى شود؟!
مشرکان مى دانستند که آفریدگار آسمانها و زمین، خداوند است و قرآن بارها این مطلب را بیان کرده است که اگر از مشرکان پرسیده شود که آفریدگار آسمانها و زمین کیست خواهند گفت: خدا. بنابراین پرسش اصلى این آیات آن است که چرا شما به آنچه از سوى آفریدگارتان براى هدایت شما فرستاده شده، ایمان نمى آورید و نافرمانى مى کنید؟
پیام ها
1- شیوه طرح سؤال براى بیدارى وجدان ذهن و فکر انسانها، از شیوه هاى قرآنى در مباحث خداشناسى است. «أم خُلقوا... أم هم الخالقون»
2- اگر انسان نبوده پس چگونه سبب هستى خود شده و اگر بوده چگونه دوباره خود را بوجود آورده است؟ «أم خلقوا من غیر شىء أم هم الخالقون»
3- آن گونه سؤال کنید که هر کس جواب منطقى شما را در وجدان خود احساس کند. «أم خلقوا السّموات والارض»
4- انسان نه آفریدگار خویش است نه آفریدگار غیر خویش. «أم هم الخالقون أم خلقوا السّموات...»
5 - لجاجت، انسان را به جایى مىرساند که حتّى اگر در بنبست استدلال قرار گیرد، تسلیم نشده و به باور و یقین نمى رسد. «بل لایوقنون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
أَمْ خُلِقُواْ مِنْ غَیْرِ شَىْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ
أَمْ خَلَقُواْ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضَ بَل لَّا یُوقِنُونَ
ترجمه
آیا از هیچ آفریده شده اند یا خود آفریدگار خویشند؟!
آیا آسمانها وزمین را آفریده اند! بلکه (حق این است که) یقین نمى جویند.
انسان نباید در برابر انواع تهمتها دست از ارشاد و استدلال خود بر دارد. با آنکه در آیات قبل تهمتهاى گوناگونى به پیامبر عزیز اسلام زدند، ولى خداوند در این آیات با طرح چند سؤال وجدان خفته آنان را بیدار مىکند.
قرآن، مهمترین مباحث فلسفى را در قالب سادهترین بیان مطرح مىکند. در این آیه شریفه دو فرض مطرح شده است: یکى آنکه انسان بدون علّت آفریده شده باشد، «خُلِقوا من غیر شىء» دوم آنکه انسان خودش خویشتن را آفریده باشد و هر دو فرض عقلاً محال است. زیرا انسان پدیده است و هر پدیدهاى علّت مىخواهد، علاوه بر آنکه انسانى که نبوده چگونه سبب بودن خود مى شود؟!
مشرکان مى دانستند که آفریدگار آسمانها و زمین، خداوند است و قرآن بارها این مطلب را بیان کرده است که اگر از مشرکان پرسیده شود که آفریدگار آسمانها و زمین کیست خواهند گفت: خدا. بنابراین پرسش اصلى این آیات آن است که چرا شما به آنچه از سوى آفریدگارتان براى هدایت شما فرستاده شده، ایمان نمى آورید و نافرمانى مى کنید؟
پیام ها
1- شیوه طرح سؤال براى بیدارى وجدان ذهن و فکر انسانها، از شیوه هاى قرآنى در مباحث خداشناسى است. «أم خُلقوا... أم هم الخالقون»
2- اگر انسان نبوده پس چگونه سبب هستى خود شده و اگر بوده چگونه دوباره خود را بوجود آورده است؟ «أم خلقوا من غیر شىء أم هم الخالقون»
3- آن گونه سؤال کنید که هر کس جواب منطقى شما را در وجدان خود احساس کند. «أم خلقوا السّموات والارض»
4- انسان نه آفریدگار خویش است نه آفریدگار غیر خویش. «أم هم الخالقون أم خلقوا السّموات...»
5 - لجاجت، انسان را به جایى مىرساند که حتّى اگر در بنبست استدلال قرار گیرد، تسلیم نشده و به باور و یقین نمى رسد. «بل لایوقنون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است