- 2038
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 36 و 37 سوره ق
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره ق - آیه 36 و 37
وَکَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُم بَطْشاً فَنَقَّبُواْ فِى الْبِلاَدِ هَلْ مِن مَّحِیصٍ
إِنَّ فِى ذَلِکَ لَذِکْرَى لِمَن کَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِیدٌ
ترجمه
و پیش از اینان چه بسیار نسلهایى را که نیرومندتر از ایشان بودند و (با قدرت و خود و کشورگشایى) به شهرها نفوذ کردند، هلاک کردیم. آیا (براى آنان) راه گریزى بود؟
همانا در این (تحوّلات تاریخى و هلاک سرکشان) پندى هست براى کسى که دلى (بیدار) دارد و یا با حضور قلب، (به سخنانِ حقّ) گوش فرا دهد؟
«قَرن» یعنى نزدیک شدن دو چیز به یکدیگر. به مردمى که در یک زمان زندگى مى کنند، «قرن» گفته مى شود. سپس این لفظ بر خود زمان، (صد یا سى سال) اطلاق شده است.
«بَطش» به معناى گرفتن چیزى با قدرت و گاه به معناى جنگ و ستیز آمده است.
«نَقِّبوا» از «نقب» به معناى ایجاد سوراخ یا شکاف و راه نفوذ در دیوار است و کلمه «مَنقبت» از همین ریشه، به کمالاتى گویند که در روح مردم نفوذ کند.
مراد آیه آن است که برخى اقوام گذشته، با نفوذ در اقوام دیگر و شکافتن راه و پیشروى، دست به کشورگشایى مى زدند.
منظور از قلب، جسم صنوبرى شکل نیست، بلکه مراد مرکز ادراک انسان است. امام کاظم مىفرماید: منظور از قلب، عقل است.
نظیر این آیه را در سوره ملک مى خوانیم: «لو کنّا نسمع أو نعقل ما کنّا فى أصحاب السعیر» اگر ما حق را مى شنیدیم یا خود تعقّل مى کردیم امروز از دوزخیان نبودیم. در این آیه تعقّل در کنار شنیدن و در آیه مورد بحث، قلب در کنار شنیدن مطرح شده است، پس مراد از قلب همان عقل است.
«القاى سمع» کنایه از گوش دادن و شنیدن به قصد فراگیرى است و به عبارت دیگر، مراد گوش جان است، نه گوش سر.
«شهید» به معناى شاهد و حاضر است. یعنى کسى که در مجلس حاضر است و با دقّت به سخنان گوش مى دهد، نه آنکه به اصطلاح گوشش اینجاست و خودش جاى دیگر.
پیام ها
1- نابودى امّتها و تمدّنهاى گذشته که به خاطر کفر و شرک بوده، چراغ راه آیندگان است. «و کم أهلکنا»
2- هلاک قدرتمندان متجاوز، مایه تسلّى و امید اهل ایمان است. «و کم أهلکنا»
3- نابودى قدرتمندان حقّ ستیز، سنّت الهى است. «و کم أهلکنا»
4- علم تاریخ و باستانشناسى، باید سبب شناخت سنّتهاى الهى در تاریخ و راهیابى به پیامهاى الهى گردد. «و کم أهلکنا»
5 - قدرتهاى مادّى، به هنگام قهر الهى بسیار ناچیزند. «أهلکنا... أشدّ... بطشا»
6- کفّار قریش خود را قدرتمند مى پنداشتند، لذا خداوند مى فرماید: ما قدرتمندتر از آنان را نابود کرده ایم. «أشدّ منهم بطشاً»
7- قدرت منهاى ایمان، زمینه ساز طغیان و تعرّض به دیگران و کشورگشایى مى گردد. «أشدّ بطشاً فنقّبوا فى البلاد»
8 - به هنگام قهر الهى، همه راه هاى نجات حتى براى قدرتمندترین افراد به بن بست مى رسد. «هل من محیص»
9- کسانى از تاریخ پند مى گیرند که یا از درون مستعد باشند، «لذکرى لمن کان له قلب» یا از بیرون حق را بشنوند و بپذیرند. «ألقى السّمع»
10- از حوادث تاریخى به سادگى نگذریم، آنها را تحلیل کنیم و درس بگیریم. کسانى که از حوادث عبرت نمى گیرند، قلبشان مرده است. «لذکرى لمن کان له قلب أو القى السّمع و هو شهید»
11- شنیدن و گوش دادنى اثر دارد که با توجّه و حضور قلب باشد. «و هو شهید»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَکَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُم بَطْشاً فَنَقَّبُواْ فِى الْبِلاَدِ هَلْ مِن مَّحِیصٍ
إِنَّ فِى ذَلِکَ لَذِکْرَى لِمَن کَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِیدٌ
ترجمه
و پیش از اینان چه بسیار نسلهایى را که نیرومندتر از ایشان بودند و (با قدرت و خود و کشورگشایى) به شهرها نفوذ کردند، هلاک کردیم. آیا (براى آنان) راه گریزى بود؟
همانا در این (تحوّلات تاریخى و هلاک سرکشان) پندى هست براى کسى که دلى (بیدار) دارد و یا با حضور قلب، (به سخنانِ حقّ) گوش فرا دهد؟
«قَرن» یعنى نزدیک شدن دو چیز به یکدیگر. به مردمى که در یک زمان زندگى مى کنند، «قرن» گفته مى شود. سپس این لفظ بر خود زمان، (صد یا سى سال) اطلاق شده است.
«بَطش» به معناى گرفتن چیزى با قدرت و گاه به معناى جنگ و ستیز آمده است.
«نَقِّبوا» از «نقب» به معناى ایجاد سوراخ یا شکاف و راه نفوذ در دیوار است و کلمه «مَنقبت» از همین ریشه، به کمالاتى گویند که در روح مردم نفوذ کند.
مراد آیه آن است که برخى اقوام گذشته، با نفوذ در اقوام دیگر و شکافتن راه و پیشروى، دست به کشورگشایى مى زدند.
منظور از قلب، جسم صنوبرى شکل نیست، بلکه مراد مرکز ادراک انسان است. امام کاظم مىفرماید: منظور از قلب، عقل است.
نظیر این آیه را در سوره ملک مى خوانیم: «لو کنّا نسمع أو نعقل ما کنّا فى أصحاب السعیر» اگر ما حق را مى شنیدیم یا خود تعقّل مى کردیم امروز از دوزخیان نبودیم. در این آیه تعقّل در کنار شنیدن و در آیه مورد بحث، قلب در کنار شنیدن مطرح شده است، پس مراد از قلب همان عقل است.
«القاى سمع» کنایه از گوش دادن و شنیدن به قصد فراگیرى است و به عبارت دیگر، مراد گوش جان است، نه گوش سر.
«شهید» به معناى شاهد و حاضر است. یعنى کسى که در مجلس حاضر است و با دقّت به سخنان گوش مى دهد، نه آنکه به اصطلاح گوشش اینجاست و خودش جاى دیگر.
پیام ها
1- نابودى امّتها و تمدّنهاى گذشته که به خاطر کفر و شرک بوده، چراغ راه آیندگان است. «و کم أهلکنا»
2- هلاک قدرتمندان متجاوز، مایه تسلّى و امید اهل ایمان است. «و کم أهلکنا»
3- نابودى قدرتمندان حقّ ستیز، سنّت الهى است. «و کم أهلکنا»
4- علم تاریخ و باستانشناسى، باید سبب شناخت سنّتهاى الهى در تاریخ و راهیابى به پیامهاى الهى گردد. «و کم أهلکنا»
5 - قدرتهاى مادّى، به هنگام قهر الهى بسیار ناچیزند. «أهلکنا... أشدّ... بطشا»
6- کفّار قریش خود را قدرتمند مى پنداشتند، لذا خداوند مى فرماید: ما قدرتمندتر از آنان را نابود کرده ایم. «أشدّ منهم بطشاً»
7- قدرت منهاى ایمان، زمینه ساز طغیان و تعرّض به دیگران و کشورگشایى مى گردد. «أشدّ بطشاً فنقّبوا فى البلاد»
8 - به هنگام قهر الهى، همه راه هاى نجات حتى براى قدرتمندترین افراد به بن بست مى رسد. «هل من محیص»
9- کسانى از تاریخ پند مى گیرند که یا از درون مستعد باشند، «لذکرى لمن کان له قلب» یا از بیرون حق را بشنوند و بپذیرند. «ألقى السّمع»
10- از حوادث تاریخى به سادگى نگذریم، آنها را تحلیل کنیم و درس بگیریم. کسانى که از حوادث عبرت نمى گیرند، قلبشان مرده است. «لذکرى لمن کان له قلب أو القى السّمع و هو شهید»
11- شنیدن و گوش دادنى اثر دارد که با توجّه و حضور قلب باشد. «و هو شهید»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است