- 2920
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 61 سوره نحل
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره نحل- آیه 61
وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَکَ عَلَیْهَا مِن دَآبَّةٍ وَلَکِن یُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمّىً فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ لَا یَسْتَئْخِرُونَ سَاعَةً وَ لَا یَسْتَقْدِمُونَ
ترجمه
و اگر خداوند مردم را به خاطر ستمشان مؤاخذه و عذاب کند، هیچ جنبنده اى را روى آن (زمین) باقى نمى گذارد ولکن (سنت خداوند بر مهلت دادن است و) کیفر آنان را تا زمان معینى به تأخیر مى اندازد، پس همینکه اجلشان فرا رسد نمىتوانند نه ساعتى پس و نه ساعتى پیش افکنند.
گرچه قانون کلّى خداوند، تأخیر عذاب است، امّا گاهى خداوند، ستمگران را گوشمالى مىدهد تا عبرتى براى دیگران باشد، نظیر آنچه بر سر قوم لوط و نوح و ثمود آمد.
سؤال: چرا آیه مىگوید؛ با گناهِ انسان، همه جنبندهها نابود مى شوند!؟
پاسخ: مراد از دابّة در این آیه، یا فقط انسانها هستند، نظیر آیه؛ «انّ شرّ الدّواب عنداللَّه الصمّ البکم» و یا به خاطر آن است که با هلاکت نسل بشر، آنها نیز از بین مى روند، زیرا آفرینش آنها براى انسان بوده است.
از امام معصوم سؤال شد که چرا بعضى مردگان، چشمشان باز است و بعضى بسته است؟ حضرت در پاسخ فرمودند: چون آنها که چشم شان باز بوده فرصت بستن پیدا نکرده اند و آنها که بسته بوده فرصت بازکردن نداشته اند. «لا یستأخرون ساعة و لایستقدمون»
خطر و اثر برخى ظلمها، فراگیر است و شامل همه جنبنده ها از انسان و حیوان مى شود، چنانکه مى فرماید: «واتّقوا فتنة لاتصیبنّ الّذین ظلموا منکم خاصة» بترسید از گناهانى که آثار شوم آنها تنها دامن ستمگران را نمى گیرد.
پیام ها
1- کیفر الهى، بر اساس ظلم خود ماست. «یؤاخذ اللَّه ...بظلمهم»
2- ستم، خانمانسوز است و هستى نسل بشر را تهدید مىکند. «بظلمهم ما ترک علیها من دابّة»
3- سنّت خداوند بر مهلت دادن و تأخیر کیفر است. «یؤخرهم»
در کار خداوند، اِمهال هست، امّا اهمال نیست. کیفر الهى دیر و زود دارد، امّا سوخت و سوز ندارد.
4- مهلت خداوند، اجل و سرآمدى دارد. «یؤخرهم الى اجل مسمّى»
5 - مهلت خداوند بر اساس لطف او و براى توبه و جبران است، پس به آن مغرور نشوید. «و لو یؤاخذ ... ما ترک علیها من دابة ولکن یؤخرهم...»
6- رها بودن و آزاد بودنِ ستمگران در اعمالشان، نشانه اى بر حقانیّت آنها نیست. «یؤخرهم»
7- اجل انسان قابل تغییر نیست. «لا یستأخرون ساعة و لا یستقدمون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَکَ عَلَیْهَا مِن دَآبَّةٍ وَلَکِن یُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمّىً فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ لَا یَسْتَئْخِرُونَ سَاعَةً وَ لَا یَسْتَقْدِمُونَ
ترجمه
و اگر خداوند مردم را به خاطر ستمشان مؤاخذه و عذاب کند، هیچ جنبنده اى را روى آن (زمین) باقى نمى گذارد ولکن (سنت خداوند بر مهلت دادن است و) کیفر آنان را تا زمان معینى به تأخیر مى اندازد، پس همینکه اجلشان فرا رسد نمىتوانند نه ساعتى پس و نه ساعتى پیش افکنند.
گرچه قانون کلّى خداوند، تأخیر عذاب است، امّا گاهى خداوند، ستمگران را گوشمالى مىدهد تا عبرتى براى دیگران باشد، نظیر آنچه بر سر قوم لوط و نوح و ثمود آمد.
سؤال: چرا آیه مىگوید؛ با گناهِ انسان، همه جنبندهها نابود مى شوند!؟
پاسخ: مراد از دابّة در این آیه، یا فقط انسانها هستند، نظیر آیه؛ «انّ شرّ الدّواب عنداللَّه الصمّ البکم» و یا به خاطر آن است که با هلاکت نسل بشر، آنها نیز از بین مى روند، زیرا آفرینش آنها براى انسان بوده است.
از امام معصوم سؤال شد که چرا بعضى مردگان، چشمشان باز است و بعضى بسته است؟ حضرت در پاسخ فرمودند: چون آنها که چشم شان باز بوده فرصت بستن پیدا نکرده اند و آنها که بسته بوده فرصت بازکردن نداشته اند. «لا یستأخرون ساعة و لایستقدمون»
خطر و اثر برخى ظلمها، فراگیر است و شامل همه جنبنده ها از انسان و حیوان مى شود، چنانکه مى فرماید: «واتّقوا فتنة لاتصیبنّ الّذین ظلموا منکم خاصة» بترسید از گناهانى که آثار شوم آنها تنها دامن ستمگران را نمى گیرد.
پیام ها
1- کیفر الهى، بر اساس ظلم خود ماست. «یؤاخذ اللَّه ...بظلمهم»
2- ستم، خانمانسوز است و هستى نسل بشر را تهدید مىکند. «بظلمهم ما ترک علیها من دابّة»
3- سنّت خداوند بر مهلت دادن و تأخیر کیفر است. «یؤخرهم»
در کار خداوند، اِمهال هست، امّا اهمال نیست. کیفر الهى دیر و زود دارد، امّا سوخت و سوز ندارد.
4- مهلت خداوند، اجل و سرآمدى دارد. «یؤخرهم الى اجل مسمّى»
5 - مهلت خداوند بر اساس لطف او و براى توبه و جبران است، پس به آن مغرور نشوید. «و لو یؤاخذ ... ما ترک علیها من دابة ولکن یؤخرهم...»
6- رها بودن و آزاد بودنِ ستمگران در اعمالشان، نشانه اى بر حقانیّت آنها نیست. «یؤخرهم»
7- اجل انسان قابل تغییر نیست. «لا یستأخرون ساعة و لا یستقدمون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است