- 5073
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 29 سوره انفال
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره انفال - آیه 29
وسیله و معیار شناخت حقّ از باطل متعدّد است، از جمله:
الف: انبیا و اولیاى الهى؛ چنانکه پیامبر را فاروق نامیدند و یا در حدیث مى خوانیم: «مَن فارق علیّاً فقد فارق اللّه» هر کس على (ع) را رها کند، خدا را رها کرده است.
ب: کتاب آسمانى؛ که با عرضه امور به آن مىتوان حقّ را از باطل تشخیص داد.
ج: تقوا، زیرا طوفان غرائز و حبّ و بغض هاى همراه با بى تقوایى، مانع درک حقایق است.
د: عقل و خرد؛ که بدون آن نمى توان حتّى به سراغ وحى رفت.
فرقان و قدرت تشخیص حقّ از باطل، حکمت و بینشى خدادادى است که به اهل تقوا داده مى شود و به علم و سواد و معلومات وابسته نیست.
به گفته تفسیر کبیر فخررازى، «تکفیر سیّئات»، پرده پوشى در دنیا و «مغفرت»، رهایى از قهر خدا در آخرت است، و به گفته تفسیر نمونه، «تکفیر»، محو آثار اجتماعى و روانى گناه و «مغفرت»، بخشایش نسبت به عذاب دوزخ است.
کسانى که تقوا داشته و تمایلات نفسانى را کنار بگذارند، قوّه تشخیص حقّ به آنها عطا مى شود. چنان که در آیه دیگرى مى خوانیم: «اتّقوا اللّه و یعلّمکم اللّه» از خدا پروا کنید، خداوند شما را آگاه مى کند و یادتان مى دهد. گویا روح همچون آینه اى است که تقوا غبار را از آن مى زداید و نور حقّ در آن منعکس مى شود، چنانکه حضرت على (ع) تقوا را دارو و درمان دلها، نور و بینایى کوردلى ها و شفا و وسیله اصلاح قلب، تطهیر جان، امنیّت ترس هاى درونى و روشنایى تاریکى ها مى داند، «فانّ تقوى اللّه دواء داء قلوبکم و بصر عمى افئدتکم و شفاء مرض اجسادکم و صلاح فساد صدورکم و طهور دنس انفسکم و جلاء عشا ابصارکم و أمن مفزع جأشکم و ضیاء سواد ظلمتکم...» و بر عکس، حرص ها و طمع ها سبب لغزش خردها مى شود، حضرت على (ع) مىفرماید: «اکثر مصارع العقول تحت بروق المطامع» بیشترین لغزشگاه خرد، زرق و برق طمع ها مى باشد.
حقیقت سرایى است آراسته هوا و هوس گرد بر خاسته
نبینى که هر جا که برخاست گرد نبیند نظر، گرچه بیناست مرد
پیام ها
1- اگر تقوا داشته باشیم، در آزمایش مال و فرزند، خداوند ما را راهنمایى مى کند که چگونه برخورد نماییم. «اموالکم و اولادکم فتنة... ان تتّقوا اللّه یجعل لکم فرقانا»
2- عملکرد انسان، در بینش او اثر دارد. کسى که تقوا دارد، علاوه بر علم، فطرت، عقل و تجربه، خداوند بصیرت و دید و شناخت ویژه اى به او مى دهد. («فرقان» نکره آمده است تا نشان دهد که بصیرت خاصّى مراد است)
3- تقوا، هم عامل شناخت صحیح، «فرقان» هم مایه آبرو و حیثیّت اجتماعى، «یُکفّر عنکم» و هم سبب مغفرت اخروى است. «یغفر لکم»
4- اعطاى بصیرت ویژه به پرهیزکاران و بخشش گناهان آنان، تفضّلى از جانب خداوند است. «یجعل لکم فرقانا... واللّه ذو الفضل العظیم»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وسیله و معیار شناخت حقّ از باطل متعدّد است، از جمله:
الف: انبیا و اولیاى الهى؛ چنانکه پیامبر را فاروق نامیدند و یا در حدیث مى خوانیم: «مَن فارق علیّاً فقد فارق اللّه» هر کس على (ع) را رها کند، خدا را رها کرده است.
ب: کتاب آسمانى؛ که با عرضه امور به آن مىتوان حقّ را از باطل تشخیص داد.
ج: تقوا، زیرا طوفان غرائز و حبّ و بغض هاى همراه با بى تقوایى، مانع درک حقایق است.
د: عقل و خرد؛ که بدون آن نمى توان حتّى به سراغ وحى رفت.
فرقان و قدرت تشخیص حقّ از باطل، حکمت و بینشى خدادادى است که به اهل تقوا داده مى شود و به علم و سواد و معلومات وابسته نیست.
به گفته تفسیر کبیر فخررازى، «تکفیر سیّئات»، پرده پوشى در دنیا و «مغفرت»، رهایى از قهر خدا در آخرت است، و به گفته تفسیر نمونه، «تکفیر»، محو آثار اجتماعى و روانى گناه و «مغفرت»، بخشایش نسبت به عذاب دوزخ است.
کسانى که تقوا داشته و تمایلات نفسانى را کنار بگذارند، قوّه تشخیص حقّ به آنها عطا مى شود. چنان که در آیه دیگرى مى خوانیم: «اتّقوا اللّه و یعلّمکم اللّه» از خدا پروا کنید، خداوند شما را آگاه مى کند و یادتان مى دهد. گویا روح همچون آینه اى است که تقوا غبار را از آن مى زداید و نور حقّ در آن منعکس مى شود، چنانکه حضرت على (ع) تقوا را دارو و درمان دلها، نور و بینایى کوردلى ها و شفا و وسیله اصلاح قلب، تطهیر جان، امنیّت ترس هاى درونى و روشنایى تاریکى ها مى داند، «فانّ تقوى اللّه دواء داء قلوبکم و بصر عمى افئدتکم و شفاء مرض اجسادکم و صلاح فساد صدورکم و طهور دنس انفسکم و جلاء عشا ابصارکم و أمن مفزع جأشکم و ضیاء سواد ظلمتکم...» و بر عکس، حرص ها و طمع ها سبب لغزش خردها مى شود، حضرت على (ع) مىفرماید: «اکثر مصارع العقول تحت بروق المطامع» بیشترین لغزشگاه خرد، زرق و برق طمع ها مى باشد.
حقیقت سرایى است آراسته هوا و هوس گرد بر خاسته
نبینى که هر جا که برخاست گرد نبیند نظر، گرچه بیناست مرد
پیام ها
1- اگر تقوا داشته باشیم، در آزمایش مال و فرزند، خداوند ما را راهنمایى مى کند که چگونه برخورد نماییم. «اموالکم و اولادکم فتنة... ان تتّقوا اللّه یجعل لکم فرقانا»
2- عملکرد انسان، در بینش او اثر دارد. کسى که تقوا دارد، علاوه بر علم، فطرت، عقل و تجربه، خداوند بصیرت و دید و شناخت ویژه اى به او مى دهد. («فرقان» نکره آمده است تا نشان دهد که بصیرت خاصّى مراد است)
3- تقوا، هم عامل شناخت صحیح، «فرقان» هم مایه آبرو و حیثیّت اجتماعى، «یُکفّر عنکم» و هم سبب مغفرت اخروى است. «یغفر لکم»
4- اعطاى بصیرت ویژه به پرهیزکاران و بخشش گناهان آنان، تفضّلى از جانب خداوند است. «یجعل لکم فرقانا... واللّه ذو الفضل العظیم»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است