- 3498
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیرذ آیه 117 - 120 سوره اعراف
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره اعراف - آیه 117-120
وَ أَوْحَیْنَآ إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَإِذَا هِىَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ
فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ
فَغُلِبُواْ هُنَالِکَ وَانْقَلَبُواْ صَغِرِینَ
وَ أُلْقِىَ السَّحَرَةُ سَجِدِینَ
ترجمه
و به موسى وحى کردیم که عصایت را بیفکن. (همین که افکند اژدها شد و) ناگهان (وسائل و) جادوهاى دروغین ساحران را بلعید.
پس (بدین سان) حقّ، آشکار شد (و نبوّت موسى تأیید گردید) و آنچه (که ساحران) مىکردند، باطل و بیهوده گردید.
پس (ساحران وفرعونیان) همانجا مغلوب شدند وخوار و زبون برگشتند.
و جادوگران به سجده درافتادند.
کلمه «تَلقَف» از «لَقف»، به معناى بر گرفتن چیزى با قدرت و سرعت است و در این جا به معناى بلعیدن است و کلمه «یأفکون» از «اِفک»، به دروغى که در قالب صدق و راستى مطرح شود یا باطلى که ظاهرى حقّنما داشته باشد، گفته مى شود.
اگر معجزه و عصاى حضرت موسى، بافته هاى جادویى ساحران را بى تأثیر مى کند و آنها را نابود مى کند، استمداد از معجزه جاوید پیامبر اسلام یعنى قرآن و تلاوت آن نیز حتماً بافته ها و توطئه هاى پیروان باطل را نقش بر آب مى کند.
پیام ها
1- پیامبران الهى، در شرایط بحرانى مستقیماً از سوى غیب مدد مى شوند. «أوحینا الى موسى أن القِ عصاک» آرى، خداوند بندگان مخلص خود را در مجامع بین المللى و در حضور دشمنان حقّ، امداد کرده و بر آنان غالب مى سازد.
2- باطل هایى که در چشم و دل مردم تأثیر گذارده و آنها را لرزان مى کنند، «سحروا أعین الناس و استرهبوهم» توسّط پیامبر با قدرت الهى بر ملا شده و درهم شکسته مى شود. «تلقف ما یأفکون»
با پیروزى معجزه حضرت موسى، ضربه سختى برنظام فرعونى وارد شد، امّا مهم تر آنکه ساحران یک جا به موسى ایمان آوردند و حیثیّت فرعون از درون فرو ریخت.
مرجع ضمیر در جمله «ما کانوا یعملون» یا ساحران است و یا فرعونیان و یا جمع هر دو گروه. لذا آیه را سه گونه مى توان معنا نمود.
1- حقّ، پیروز و باطل، نابود است. «فوقع الحقّ» باطل هاى ساخت دست بشر، در برابر حقّ تاب نمى آورند.
2- در شیوه تبلیغ، با بیان حقّ و آشکار نمودن حقیقت، مى توان باطل را از میدان بیرون کرد. «فوقع الحقّ و بطل ما کانوا یعملون»
3- یک جلوه از طرف حقّ، هزاران جلوه فریبنده باطل را محو مى کند. «فوقع الحقّ و بطل ما کانوا یعملون» براى مبارزه با معجزه موسى، مدّت طولانى زحمت کشیدند و انواع جادوها را به کار بستند، ولى تمام آنها بى فایده بود.
4- ساحران پس از شکست، همراه فرعونیان صحنه مبارزه را ذلیلانه ترک کردند. «انقلبوا صاغرین»
5 - مدّعیان پیروزى، «نحن الغالبین» مغلوب هاى تاریخ گشتند. «فغلبوا... صاغرین»
6- عظمت معجزه الهى آن گونه بود که ساحران گویا ناخودآگاه و بى اختیار به سجده افتادند. «اُلقى» به صورت مجهول آمده است.
7- شناخت حقّ، زمینه خضوع و تسلیم است. «اُلقى السحرة ساجدین» مى توان در سایه شناخت صحیح، در یک لحظه تغییر عقیده داد و خوشبخت شد.
8 - سجده، بارزترین جلوه تسلیم است و سابقه بس طولانى دارد. «ساجدین»
پیام آیه 120
1- حقّ، پیروز و باطل، نابود است. «فوقع الحقّ» باطلهاى ساخت دست بشر، در برابر حقّ تاب نمىآورند.
2- در شیوهى تبلیغ، با بیان حقّ و آشکار نمودن حقیقت، مىتوان باطل را از میدان بیرون کرد. «فوقع الحقّ و بطل ما کانوا یعملون»
3- یک جلوه از طرف حقّ، هزاران جلوه فریبندهى باطل را محو مىکند. «فوقع الحقّ و بطل ما کانوا یعملون» براى مبارزه با معجزهى موسى، مدّت طولانى زحمت کشیدند و انواع جادوها را بکار بستند، ولى تمام آنها بىفایده بود.
4- ساحران پس از شکست، همراه فرعونیان صحنهى مبارزه را ذلیلانه ترک کردند. «انقلبوا صاغرین»
5 - مدّعیان پیروزى، «نحن الغالبین» مغلوبهاى تاریخ گشتند. «فغلبوا... صاغرین»
6- عظمت معجزهى الهى آن گونه بود که ساحران گویا ناخودآگاه و بىاختیار به سجده افتادند. «اُلقى» به صورت مجهول آمده است.
7- شناخت حقّ، زمینهى خضوع و تسلیم است. «اُلقى السحرة ساجدین» مىتوان در سایهى شناخت صحیح، در یک لحظه تغییر عقیده داد و خوشبخت شد.
8 - سجده، بارزترین جلوه تسلیم است و سابقهى بس طولانى دارد. «ساجدین»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَ أَوْحَیْنَآ إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَإِذَا هِىَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ
فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ
فَغُلِبُواْ هُنَالِکَ وَانْقَلَبُواْ صَغِرِینَ
وَ أُلْقِىَ السَّحَرَةُ سَجِدِینَ
ترجمه
و به موسى وحى کردیم که عصایت را بیفکن. (همین که افکند اژدها شد و) ناگهان (وسائل و) جادوهاى دروغین ساحران را بلعید.
پس (بدین سان) حقّ، آشکار شد (و نبوّت موسى تأیید گردید) و آنچه (که ساحران) مىکردند، باطل و بیهوده گردید.
پس (ساحران وفرعونیان) همانجا مغلوب شدند وخوار و زبون برگشتند.
و جادوگران به سجده درافتادند.
کلمه «تَلقَف» از «لَقف»، به معناى بر گرفتن چیزى با قدرت و سرعت است و در این جا به معناى بلعیدن است و کلمه «یأفکون» از «اِفک»، به دروغى که در قالب صدق و راستى مطرح شود یا باطلى که ظاهرى حقّنما داشته باشد، گفته مى شود.
اگر معجزه و عصاى حضرت موسى، بافته هاى جادویى ساحران را بى تأثیر مى کند و آنها را نابود مى کند، استمداد از معجزه جاوید پیامبر اسلام یعنى قرآن و تلاوت آن نیز حتماً بافته ها و توطئه هاى پیروان باطل را نقش بر آب مى کند.
پیام ها
1- پیامبران الهى، در شرایط بحرانى مستقیماً از سوى غیب مدد مى شوند. «أوحینا الى موسى أن القِ عصاک» آرى، خداوند بندگان مخلص خود را در مجامع بین المللى و در حضور دشمنان حقّ، امداد کرده و بر آنان غالب مى سازد.
2- باطل هایى که در چشم و دل مردم تأثیر گذارده و آنها را لرزان مى کنند، «سحروا أعین الناس و استرهبوهم» توسّط پیامبر با قدرت الهى بر ملا شده و درهم شکسته مى شود. «تلقف ما یأفکون»
با پیروزى معجزه حضرت موسى، ضربه سختى برنظام فرعونى وارد شد، امّا مهم تر آنکه ساحران یک جا به موسى ایمان آوردند و حیثیّت فرعون از درون فرو ریخت.
مرجع ضمیر در جمله «ما کانوا یعملون» یا ساحران است و یا فرعونیان و یا جمع هر دو گروه. لذا آیه را سه گونه مى توان معنا نمود.
1- حقّ، پیروز و باطل، نابود است. «فوقع الحقّ» باطل هاى ساخت دست بشر، در برابر حقّ تاب نمى آورند.
2- در شیوه تبلیغ، با بیان حقّ و آشکار نمودن حقیقت، مى توان باطل را از میدان بیرون کرد. «فوقع الحقّ و بطل ما کانوا یعملون»
3- یک جلوه از طرف حقّ، هزاران جلوه فریبنده باطل را محو مى کند. «فوقع الحقّ و بطل ما کانوا یعملون» براى مبارزه با معجزه موسى، مدّت طولانى زحمت کشیدند و انواع جادوها را به کار بستند، ولى تمام آنها بى فایده بود.
4- ساحران پس از شکست، همراه فرعونیان صحنه مبارزه را ذلیلانه ترک کردند. «انقلبوا صاغرین»
5 - مدّعیان پیروزى، «نحن الغالبین» مغلوب هاى تاریخ گشتند. «فغلبوا... صاغرین»
6- عظمت معجزه الهى آن گونه بود که ساحران گویا ناخودآگاه و بى اختیار به سجده افتادند. «اُلقى» به صورت مجهول آمده است.
7- شناخت حقّ، زمینه خضوع و تسلیم است. «اُلقى السحرة ساجدین» مى توان در سایه شناخت صحیح، در یک لحظه تغییر عقیده داد و خوشبخت شد.
8 - سجده، بارزترین جلوه تسلیم است و سابقه بس طولانى دارد. «ساجدین»
پیام آیه 120
1- حقّ، پیروز و باطل، نابود است. «فوقع الحقّ» باطلهاى ساخت دست بشر، در برابر حقّ تاب نمىآورند.
2- در شیوهى تبلیغ، با بیان حقّ و آشکار نمودن حقیقت، مىتوان باطل را از میدان بیرون کرد. «فوقع الحقّ و بطل ما کانوا یعملون»
3- یک جلوه از طرف حقّ، هزاران جلوه فریبندهى باطل را محو مىکند. «فوقع الحقّ و بطل ما کانوا یعملون» براى مبارزه با معجزهى موسى، مدّت طولانى زحمت کشیدند و انواع جادوها را بکار بستند، ولى تمام آنها بىفایده بود.
4- ساحران پس از شکست، همراه فرعونیان صحنهى مبارزه را ذلیلانه ترک کردند. «انقلبوا صاغرین»
5 - مدّعیان پیروزى، «نحن الغالبین» مغلوبهاى تاریخ گشتند. «فغلبوا... صاغرین»
6- عظمت معجزهى الهى آن گونه بود که ساحران گویا ناخودآگاه و بىاختیار به سجده افتادند. «اُلقى» به صورت مجهول آمده است.
7- شناخت حقّ، زمینهى خضوع و تسلیم است. «اُلقى السحرة ساجدین» مىتوان در سایهى شناخت صحیح، در یک لحظه تغییر عقیده داد و خوشبخت شد.
8 - سجده، بارزترین جلوه تسلیم است و سابقهى بس طولانى دارد. «ساجدین»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است