- 2795
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 71 سوره اعراف
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره اعراف - آیه 71
قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَیْکُم مِّن رَّبِّکُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَدِلُونَنِى فِى أَسْمَآءٍ سَمَّیْتُمُوهَآ أَنتُمْ وَءَابَآؤُکُم مَّا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَنٍ فَانتَظِرُواْ إِنِّى مَعَکُم مِّنَ الْمُنْتَظِرِینَ
ترجمه
(حضرت هود، با دیدن سرسختى قوم عاد) گفت: پلیدى و خشم و عقوبت از سوى پروردگارتان بر شما حتمى شد. آیا با من درباره نام هایى جدل مى کنید که شما و نیاکانتان بر آن (بتها) نهاده اید؟ خداوند نسبت به حقّانیّت معبودهاى شما برهانى نازل نکرده است. پس منتظر (قهر الهى) باشید، من هم با شما از منتظرانم.
این آیه دلالت مى کند به اینکه هر منصب و لقب و عنوانى الهى که به غیر اذن خداوند باشد، مخصوصاً در ولایت عامّه، کذب و بهتان است. همان گونه که لقب امیرالمؤمنین تنها براى حضرت على (ع) مى باشد، نه هیچ کس دیگر، لذا هنگامى که امام صادق (ع) را با عنوان امیرالمؤمنین خطاب کردند، حضرت از این کار نهى کرده و فرمودند: هرکس غیر از على (ع) خود را به این عنوان متّصف کند، جایگاهش آتش است.
پیام ها
1- نتیجه لجاجت و در افتادن با حقّ، کیفر الهى و ننگ و هلاکت است. «قد وقع علیکم» (بگذریم که خود لجاجت نوعى پلیدى معنوى است)
2- انسان ذاتاً موحّد و طالب توحید است، ولى گاهى تعصّب بر او عارض شده و حاکم مى شود. «وقع علیکم»
3- کیفرهاى الهى در مسیر تربیت انسان واز شئون ربوبیّت خداست. «من ربّکم»
4- سنگ و چوب، با نامگذارى، «خدا» نمى شود. (نام هاى دهان پرکن و بى محتوا، یکى از بلاهاى قرن ما نیز هست.) «أسماء سمّیتموها»
5 - معبودهاى مشرکان، اسماى بىمسمّایند که حقیقت و مشروعیّت ندارند و خداوند در هیچ آئینى به آن فرمان نداده است. «أسماء... مانَزّل اللّه بها من سلطان»
6- عقاید باید بر پایه حجّت و برهان باشد، حتّى از بت پرستان هم برهان بخواهید. «ما نزّل اللّه بها من سلطان» (از آنان که مى گویند بت وسیله تقرّب به خداست، بپرسید آیا دلیلى دارید که خداوند پرستش بت را وسیله قرب خود قرار داده است؟)
7- استدلال و برهان، نوعى فیض الهى است که به قلب و فکر انسان مى رسد. «ما نزّل اللّه بها من سلطان»
8 - انبیا، به درستى هدف و پیروزى خویش و سقوط مخالفان اطمینان داشتند. «انتظروا انّى معکم من المنتظرین»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَیْکُم مِّن رَّبِّکُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَدِلُونَنِى فِى أَسْمَآءٍ سَمَّیْتُمُوهَآ أَنتُمْ وَءَابَآؤُکُم مَّا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَنٍ فَانتَظِرُواْ إِنِّى مَعَکُم مِّنَ الْمُنْتَظِرِینَ
ترجمه
(حضرت هود، با دیدن سرسختى قوم عاد) گفت: پلیدى و خشم و عقوبت از سوى پروردگارتان بر شما حتمى شد. آیا با من درباره نام هایى جدل مى کنید که شما و نیاکانتان بر آن (بتها) نهاده اید؟ خداوند نسبت به حقّانیّت معبودهاى شما برهانى نازل نکرده است. پس منتظر (قهر الهى) باشید، من هم با شما از منتظرانم.
این آیه دلالت مى کند به اینکه هر منصب و لقب و عنوانى الهى که به غیر اذن خداوند باشد، مخصوصاً در ولایت عامّه، کذب و بهتان است. همان گونه که لقب امیرالمؤمنین تنها براى حضرت على (ع) مى باشد، نه هیچ کس دیگر، لذا هنگامى که امام صادق (ع) را با عنوان امیرالمؤمنین خطاب کردند، حضرت از این کار نهى کرده و فرمودند: هرکس غیر از على (ع) خود را به این عنوان متّصف کند، جایگاهش آتش است.
پیام ها
1- نتیجه لجاجت و در افتادن با حقّ، کیفر الهى و ننگ و هلاکت است. «قد وقع علیکم» (بگذریم که خود لجاجت نوعى پلیدى معنوى است)
2- انسان ذاتاً موحّد و طالب توحید است، ولى گاهى تعصّب بر او عارض شده و حاکم مى شود. «وقع علیکم»
3- کیفرهاى الهى در مسیر تربیت انسان واز شئون ربوبیّت خداست. «من ربّکم»
4- سنگ و چوب، با نامگذارى، «خدا» نمى شود. (نام هاى دهان پرکن و بى محتوا، یکى از بلاهاى قرن ما نیز هست.) «أسماء سمّیتموها»
5 - معبودهاى مشرکان، اسماى بىمسمّایند که حقیقت و مشروعیّت ندارند و خداوند در هیچ آئینى به آن فرمان نداده است. «أسماء... مانَزّل اللّه بها من سلطان»
6- عقاید باید بر پایه حجّت و برهان باشد، حتّى از بت پرستان هم برهان بخواهید. «ما نزّل اللّه بها من سلطان» (از آنان که مى گویند بت وسیله تقرّب به خداست، بپرسید آیا دلیلى دارید که خداوند پرستش بت را وسیله قرب خود قرار داده است؟)
7- استدلال و برهان، نوعى فیض الهى است که به قلب و فکر انسان مى رسد. «ما نزّل اللّه بها من سلطان»
8 - انبیا، به درستى هدف و پیروزى خویش و سقوط مخالفان اطمینان داشتند. «انتظروا انّى معکم من المنتظرین»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
کاربر مهمان