- 4411
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 114 سوره انعام
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره انعام- آیه 114
أَفَغَیْرَ اللَّهِ أَبْتَغِى حَکَماً وَهُوَ الَّذِى أَنزَلَ إِلَیْکُمُ الْکِتَبَ مُفَصَّلاً وَالَّذِینَ ءَاتَیْنَهُمُ الْکِتَبَ یَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِن رَبِّکَ بِالْحَقِّ فَلَاتَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ
ترجمه
پس (بگو:) آیا (با این همه دلایل روشن) غیر خدا را به داورى جویم؟ در حالى که اوست که کتاب آسمانى را به تفصیل به سوى شما نازل کرد، و کسانى که به آنان کتاب داده ایم، (یهود و نصارى) مى دانند که این کتاب، از طرف پروردگارت به حقّ نازل گشته است، پس به هیچ وجه از تردیدکنندگان مباش.
«حَکَم» را برخى با «حاکم» یکى دانسته اند، امّا برخى گفته اند: «حَکَم»، داورى است که طرفین دعوا، او را انتخاب کرده باشند، ولى «حاکم»، هرگونه داور است. در مجمعالبیان آمده است: حَکَم، کسى است که به حقّ داورى کند، ولى حاکم، به هر قاضى گفته مى شود.
در آیه 111، سخن این بود که اگر مردگان هم با اینان حرف بزنند یا فرشتگان فرود آیند، ایمان نخواهند آورد. در این آیه مى فرماید: اهل کتاب، وحى بودن قرآن را مىدانند و تقاضاى معجزات دیگر، تنها بهانه است.
پیامبر صلى الله علیه وآله در راه خود تردیدى ندارد، لذا خطاب «لا تکوننّ مِنَ المُمترین» هشدار به مسلمانان است که نگران حقّانیت راه خود نباشند.
پیام ها
1- با وجود کتابى همچون قرآن، به سراغ داورى دیگران رفتن، نادرست و قابل توبیخ است. «أفغَیر اللَّه اَبتَغِى حَکَماً» (جز خداوند، کسى حقّ قانونگذارى و داورى ندارد)
2- خداوند، قرآن را به تفصیل نازل کرده است. «هو الّذى انزل الیکم الکتاب مفصّلاً»
3- قوانین و احکام اسلام، ابهام ندارد. «مفصّلاً»
4- یکى از دلایل حقانیّت اسلام، بشارت انبیاى گذشته در تورات و انجیل است. «الّذین آتیناهم الکتاب یعلمون انّه منزّل من ربّک» چنانکه در آیه اى دیگر مىفرماید: «یَعرِفونَه کما یَعرفُون ابنائهم» اهل کتاب، پیامبر اسلام را همچون فرزندان خود مى شناختند.
5 - رهبر باید از قاطعیّتى تردیدناپذیر در راه دعوت خود برخوردار باشد. «فلاتکوننّ...»
6- مبادا به خاطر ایمان نیاوردن اهل کتاب، در شما تردیدى پیدا شود، زیرا آنان حقانیّت قرآن را خوب مىدانند و انکارشان به دلیل لجاجت است. «یعلمون انّه منزّل من ربّک بالحقّ فلا تکوننّ من الممترین»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
أَفَغَیْرَ اللَّهِ أَبْتَغِى حَکَماً وَهُوَ الَّذِى أَنزَلَ إِلَیْکُمُ الْکِتَبَ مُفَصَّلاً وَالَّذِینَ ءَاتَیْنَهُمُ الْکِتَبَ یَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِن رَبِّکَ بِالْحَقِّ فَلَاتَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ
ترجمه
پس (بگو:) آیا (با این همه دلایل روشن) غیر خدا را به داورى جویم؟ در حالى که اوست که کتاب آسمانى را به تفصیل به سوى شما نازل کرد، و کسانى که به آنان کتاب داده ایم، (یهود و نصارى) مى دانند که این کتاب، از طرف پروردگارت به حقّ نازل گشته است، پس به هیچ وجه از تردیدکنندگان مباش.
«حَکَم» را برخى با «حاکم» یکى دانسته اند، امّا برخى گفته اند: «حَکَم»، داورى است که طرفین دعوا، او را انتخاب کرده باشند، ولى «حاکم»، هرگونه داور است. در مجمعالبیان آمده است: حَکَم، کسى است که به حقّ داورى کند، ولى حاکم، به هر قاضى گفته مى شود.
در آیه 111، سخن این بود که اگر مردگان هم با اینان حرف بزنند یا فرشتگان فرود آیند، ایمان نخواهند آورد. در این آیه مى فرماید: اهل کتاب، وحى بودن قرآن را مىدانند و تقاضاى معجزات دیگر، تنها بهانه است.
پیامبر صلى الله علیه وآله در راه خود تردیدى ندارد، لذا خطاب «لا تکوننّ مِنَ المُمترین» هشدار به مسلمانان است که نگران حقّانیت راه خود نباشند.
پیام ها
1- با وجود کتابى همچون قرآن، به سراغ داورى دیگران رفتن، نادرست و قابل توبیخ است. «أفغَیر اللَّه اَبتَغِى حَکَماً» (جز خداوند، کسى حقّ قانونگذارى و داورى ندارد)
2- خداوند، قرآن را به تفصیل نازل کرده است. «هو الّذى انزل الیکم الکتاب مفصّلاً»
3- قوانین و احکام اسلام، ابهام ندارد. «مفصّلاً»
4- یکى از دلایل حقانیّت اسلام، بشارت انبیاى گذشته در تورات و انجیل است. «الّذین آتیناهم الکتاب یعلمون انّه منزّل من ربّک» چنانکه در آیه اى دیگر مىفرماید: «یَعرِفونَه کما یَعرفُون ابنائهم» اهل کتاب، پیامبر اسلام را همچون فرزندان خود مى شناختند.
5 - رهبر باید از قاطعیّتى تردیدناپذیر در راه دعوت خود برخوردار باشد. «فلاتکوننّ...»
6- مبادا به خاطر ایمان نیاوردن اهل کتاب، در شما تردیدى پیدا شود، زیرا آنان حقانیّت قرآن را خوب مىدانند و انکارشان به دلیل لجاجت است. «یعلمون انّه منزّل من ربّک بالحقّ فلا تکوننّ من الممترین»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است