- 5407
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 68 سوره انعام
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره انعام - آیه 68
وَإِذَا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِى ءَایَتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى یَخُوضُواْ فِى حَدِیثٍ غَیْرِهِ وَإِمَّا یُنسِیَنَّکَ الشَّیْطنُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّلِمِینَ
ترجمه
و هرگاه کسانى را دیدى که در آیات ما (به قصد تخطئه،) کندوکاو مىکنند، از آنان روى بگردان تا (مسیر سخن را عوض کرده) وارد مطلب دیگرى شوند واگر شیطان تو را به فراموشى انداخت، پس از توجّه، (دیگر) با این قوم ستمگر منشین.
«خوض» به معناى کند و کاو و گفتگو به قصد تمسخر و تحقیر است، نه براى فهم و درک حقیقت.
«بعد الذّکرى» ممکن است به معناى تذکّر دادن دیگرى، یا به معناى متذکّر شدن خود انسان باشد.
سؤال: پیامبران الهى معصوم هستند، پس چگونه در آیه سخن از نفوذ شیطان در پیامبر مطرح شده است؟ «ینسینّک الشیطان»
پاسخ: تأثیر شیطان در به فراموشى کشاندن، مسأله اى فرضى است، مثل آیه «لئن اَشرکتَ لیحبطنّ عملک» یا آیه «ولو تقوّل علینا بعض الاَقاویل» یعنى اگر مشرک شوى، یا اگر به ما نسبتى ناروا بدهى، نه اینکه چنین شده است.
و ممکن است مراد اصلى آیه، پیروان پیامبرند، نه خود ایشان، همان گونه که در فارسى ضرب المثلى است که «به در مى گوییم که دیوار بشنود».
مشابه این مطلب، در سوره نساء آیه 140 نیز آمده است: «اذا سمعتم آیات اللَّه یکفر بها و یستهزأ بها فلا تقعدوا معهم حتّى یخوضوا فى حدیث غیره...» اگر شنیدید که به آیات الهى کفر مىورزند یا مسخره مى کنند با آنان منشینید تا سخن را عوض کنند.
در روایات متعدّدى از پیامبر و ائمّه معصومین از همنشینى با اهل گناه، یا شرکت در جلسه اى که گناه مى شود و انسان قدرت جلوگیرى از آن را ندارد نهى شده است، حتّى اگر آنان از بستگان انسان باشند. حضرت على (ع) به فرزندش وصیّت کرد: خداوند بر گوش واجب کرده که راضى به شنیدن گناه و غیبت نشود.
رسول خدا با استناد به این آیه فرمودند: کسى که ایمان به خدا و روز قیامت دارد، در مجلسى که در آن امامى سبّ مى شود و یا از مسلمانى عیب جویى مى گردد نمى نشیند.
حضرت على (ع) «مجالسة الاشرار تورث سوء الظنّ بالاخیار» همنشینى با بدان، سبب سوء ظنّ به نیکان مى شود.
پیام ها
1- غیرت و تعصّب دینى خود نسبت به مقدّسات را به دشمنان نشان دهید. «اذا رأیت الّذین یخوضون فى آیاتنا فأعرض عنهم»
2- اعراض از بدىها و مبارزه منفى با زشتکاران، یکى از شیوه هاى نهى از منکر است. «فأعرض عنهم»
3- توجّه و گوش دادن به سخنان باطل (و دیدن و خواندن کتب و برنامه هاى گمراه کننده) نکوهیده است. «یخوضون فى آیاتنا فأعرض عنهم» البتّه در مواردى که براى آگاهى و ردّ و پاسخ دادن توسط اهل فن باشد، منعى ندارد.
4- به جاى هضم شدن در جامعه، یا گروه و مجلس ناپسند، وضع آن را تغییر دهید. «حتّى یخوضوا فى حدیث غیره»
5 - اعلام برائت و محکوم کردن لفظى کافى نیست، باید به شکلى برخورد کرد. «فاعرض... فلاتقعد»
6- مجالست با ظالمان نارواست، پس پرهیز کنیم. «فلا تقعد»
7- شرط تکلیف، توجّه و آگاهى است. «اِمّا ینسینّک الشّیطان» (فراموشى، عذر پذیرفتهاى است)
8 - سخن گفتن به ناحقّ درباره آیات قرآن، (از طریق استهزا، تفسیر به رأى، بدعت و تحریف) ظلم است. «الظالمین»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَإِذَا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِى ءَایَتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى یَخُوضُواْ فِى حَدِیثٍ غَیْرِهِ وَإِمَّا یُنسِیَنَّکَ الشَّیْطنُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّلِمِینَ
ترجمه
و هرگاه کسانى را دیدى که در آیات ما (به قصد تخطئه،) کندوکاو مىکنند، از آنان روى بگردان تا (مسیر سخن را عوض کرده) وارد مطلب دیگرى شوند واگر شیطان تو را به فراموشى انداخت، پس از توجّه، (دیگر) با این قوم ستمگر منشین.
«خوض» به معناى کند و کاو و گفتگو به قصد تمسخر و تحقیر است، نه براى فهم و درک حقیقت.
«بعد الذّکرى» ممکن است به معناى تذکّر دادن دیگرى، یا به معناى متذکّر شدن خود انسان باشد.
سؤال: پیامبران الهى معصوم هستند، پس چگونه در آیه سخن از نفوذ شیطان در پیامبر مطرح شده است؟ «ینسینّک الشیطان»
پاسخ: تأثیر شیطان در به فراموشى کشاندن، مسأله اى فرضى است، مثل آیه «لئن اَشرکتَ لیحبطنّ عملک» یا آیه «ولو تقوّل علینا بعض الاَقاویل» یعنى اگر مشرک شوى، یا اگر به ما نسبتى ناروا بدهى، نه اینکه چنین شده است.
و ممکن است مراد اصلى آیه، پیروان پیامبرند، نه خود ایشان، همان گونه که در فارسى ضرب المثلى است که «به در مى گوییم که دیوار بشنود».
مشابه این مطلب، در سوره نساء آیه 140 نیز آمده است: «اذا سمعتم آیات اللَّه یکفر بها و یستهزأ بها فلا تقعدوا معهم حتّى یخوضوا فى حدیث غیره...» اگر شنیدید که به آیات الهى کفر مىورزند یا مسخره مى کنند با آنان منشینید تا سخن را عوض کنند.
در روایات متعدّدى از پیامبر و ائمّه معصومین از همنشینى با اهل گناه، یا شرکت در جلسه اى که گناه مى شود و انسان قدرت جلوگیرى از آن را ندارد نهى شده است، حتّى اگر آنان از بستگان انسان باشند. حضرت على (ع) به فرزندش وصیّت کرد: خداوند بر گوش واجب کرده که راضى به شنیدن گناه و غیبت نشود.
رسول خدا با استناد به این آیه فرمودند: کسى که ایمان به خدا و روز قیامت دارد، در مجلسى که در آن امامى سبّ مى شود و یا از مسلمانى عیب جویى مى گردد نمى نشیند.
حضرت على (ع) «مجالسة الاشرار تورث سوء الظنّ بالاخیار» همنشینى با بدان، سبب سوء ظنّ به نیکان مى شود.
پیام ها
1- غیرت و تعصّب دینى خود نسبت به مقدّسات را به دشمنان نشان دهید. «اذا رأیت الّذین یخوضون فى آیاتنا فأعرض عنهم»
2- اعراض از بدىها و مبارزه منفى با زشتکاران، یکى از شیوه هاى نهى از منکر است. «فأعرض عنهم»
3- توجّه و گوش دادن به سخنان باطل (و دیدن و خواندن کتب و برنامه هاى گمراه کننده) نکوهیده است. «یخوضون فى آیاتنا فأعرض عنهم» البتّه در مواردى که براى آگاهى و ردّ و پاسخ دادن توسط اهل فن باشد، منعى ندارد.
4- به جاى هضم شدن در جامعه، یا گروه و مجلس ناپسند، وضع آن را تغییر دهید. «حتّى یخوضوا فى حدیث غیره»
5 - اعلام برائت و محکوم کردن لفظى کافى نیست، باید به شکلى برخورد کرد. «فاعرض... فلاتقعد»
6- مجالست با ظالمان نارواست، پس پرهیز کنیم. «فلا تقعد»
7- شرط تکلیف، توجّه و آگاهى است. «اِمّا ینسینّک الشّیطان» (فراموشى، عذر پذیرفتهاى است)
8 - سخن گفتن به ناحقّ درباره آیات قرآن، (از طریق استهزا، تفسیر به رأى، بدعت و تحریف) ظلم است. «الظالمین»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است