- 5918
- 1000
- 1000
- 1000
نفسیر آیه 2 سوره انعام
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره انعام - آیه 2
هُوَ الَّذِى خَلَقَکُم مِن طِینٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسَمّىً عِندَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ
ترجمه
او کسى است که شما را از گل آفرید، پس از آن أجلى را (براى زندگى شما در دنیا) قرار داد و أجلى معیّن (که مربوط به آخرت یا غیر قابل تغبیر در دنیاست) نزد اوست. پس (با وجود این) شما شک و شبهه مى کنی؟)
در آیه پیش، مسائل آفاقى و خلقت آسمان ها و زمین مطرح شده، اینجا خلقت انسان و حیات محدود او در این دنیا آمده است.
در قرآن، 21 مرتبه از «أجل مسمّى» سخن به میان آمده است.
خداوند براى عمر انسان دو نوع زمانبندى قرار داده: یکى حتمى که اگر همه مراقبتها هم به عمل آید، عمر (مانند نفت چراغ) تمام مى شود. و دیگرى غیر حتمى که مربوط به کردار خودمان است، مثل چراغى که نفت دارد، ولى آن را در معرض طوفان قرار ده .
در روایات، کارهایى چون صله رحم، صدقه، زکات و دعا سبب طول عمر و اعمالى چون قطع رحم و ظلم، سبب کوتاه شدن عمر دانسته شده است.
امام باقر (ع) در مورد «أجلاً و أجلٌ» فرمود: آنها دو أجل هستند: یکى محتوم و قطعى و دیگرى موقوف (یعنى مشروط و معلّق).
به نقل ابنعباس، خداوند براى انسان دو أجل قرار داده: یکى از تولّد تا مرگ، دیگرى از مرگ تا قیامت. انسان با اعمال خود، گاهى از یکى مى کاهد وبه دیگرى مى افزاید. پس پایان أجل هیچکس قابل تغییر نیست. «ومایُعمَّر مِن مُعَمَّرٍ ولایَنقَصُ مِن عُمُرِه الاّ فى کتاب»
پیام ها
1- مدّت عمر و پایان زندگى، به دست ما نیست.«هو الذى.... قضى اجلاً»
2- تنها خداوند بر أجل مسمّى (أجل قطعى)، آگاه است. «أجل مسمّى عنده»
3- با آنکه آفرینش و پایان کار انسان، همه از خدا و به دست اوست، پس چرا در مبدأ و معاد شک کنیم؟ «ثم انتم تمترون»
منبع: گایگاه درس هایی از قرآن
هُوَ الَّذِى خَلَقَکُم مِن طِینٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسَمّىً عِندَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ
ترجمه
او کسى است که شما را از گل آفرید، پس از آن أجلى را (براى زندگى شما در دنیا) قرار داد و أجلى معیّن (که مربوط به آخرت یا غیر قابل تغبیر در دنیاست) نزد اوست. پس (با وجود این) شما شک و شبهه مى کنی؟)
در آیه پیش، مسائل آفاقى و خلقت آسمان ها و زمین مطرح شده، اینجا خلقت انسان و حیات محدود او در این دنیا آمده است.
در قرآن، 21 مرتبه از «أجل مسمّى» سخن به میان آمده است.
خداوند براى عمر انسان دو نوع زمانبندى قرار داده: یکى حتمى که اگر همه مراقبتها هم به عمل آید، عمر (مانند نفت چراغ) تمام مى شود. و دیگرى غیر حتمى که مربوط به کردار خودمان است، مثل چراغى که نفت دارد، ولى آن را در معرض طوفان قرار ده .
در روایات، کارهایى چون صله رحم، صدقه، زکات و دعا سبب طول عمر و اعمالى چون قطع رحم و ظلم، سبب کوتاه شدن عمر دانسته شده است.
امام باقر (ع) در مورد «أجلاً و أجلٌ» فرمود: آنها دو أجل هستند: یکى محتوم و قطعى و دیگرى موقوف (یعنى مشروط و معلّق).
به نقل ابنعباس، خداوند براى انسان دو أجل قرار داده: یکى از تولّد تا مرگ، دیگرى از مرگ تا قیامت. انسان با اعمال خود، گاهى از یکى مى کاهد وبه دیگرى مى افزاید. پس پایان أجل هیچکس قابل تغییر نیست. «ومایُعمَّر مِن مُعَمَّرٍ ولایَنقَصُ مِن عُمُرِه الاّ فى کتاب»
پیام ها
1- مدّت عمر و پایان زندگى، به دست ما نیست.«هو الذى.... قضى اجلاً»
2- تنها خداوند بر أجل مسمّى (أجل قطعى)، آگاه است. «أجل مسمّى عنده»
3- با آنکه آفرینش و پایان کار انسان، همه از خدا و به دست اوست، پس چرا در مبدأ و معاد شک کنیم؟ «ثم انتم تمترون»
منبع: گایگاه درس هایی از قرآن
کاربر مهمان
کاربر مهمان