- 4511
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 105 و 106 سوره نساء
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره نساء - آیه 105 و 106
شخصى از یک قبیله معروف، مرتکب سرقتى شد. چون موضوع به اطلاع پیامبر رسید، آن سارق، گناه را به گردن شخص دیگرى انداخت که در خانه او زندگى مى کرد. متّهم، با شمشیر به او حمله کرد و خواستار اثبات این ادّعا شد. او را آرام کردند ولى یکى از سخنوران قبیله را همراه جمعى براى تبرئه خود خدمت پیامبر فرستاد. پیامبر، طبق ظاهر و بر اساس گواهى آنان، سارق واقعى را تبرئه کرد و خبر دهنده سرقت را (به نام قتاده) سرزنش نمود، ولى قتاده که مى دانست گواهى آنان دروغ است به شدّت ناراحت بود. این آیه نازل شد و مظلومیّت قتاده و صحنه سازى و گواهى دروغ آنان را روشن ساخت.
نقل دیگر در شأن نزول آن است که در یکى از جنگ ها، یکى از مسلمانان زرهى سرقت کرد. چون در آستانه رسوایى قرار گرفت، زره را به خانه یک یهودى انداخت و افرادى را مأمور کرد که بگویند: یهودى سارق است، نه فلانى. پیامبر، طبق ظاهر، حکم به تبرئه آن مسلمان کرد. امّا نزول این آیه، آن یهودى را تبرئه کرد.
«خَصیم» به کسى گفته مى شود که از ادّعایى طرفدارى مى کند و خائن به کسى گفته مى شود که در محضر قاضى ادعاى امرى باطل مى کند.
رسول خدا (ص) فرمودند: من طبق ظاهر حکم مى کنم، امّا چنانچه حقّ با شما نیست به اتکاى قضاوت من چیزى از کسى نگیرید که قطعه اى از دوزخ است.
امام صادق (ع) فرمود: جانشینان بر حقّ پیامبر اکرم (ص) همانند خود آن حضرت باید بر اساس قرآن قضاوت نمایند.
پیام ها
1- قرآن، پایه قضاوت و عدالت میان مردم است. «انا انزلنا الیک الکتاب»
2- قاضى باید از قانونِ قرآن، آگاهى کامل داشته باشد. «انزلنا الیک الکتاب لتحکم»
3- فراگیرى قرآن و سنّت شرط قاضى شدن است. «انزلنا الیک الکتاب... لتحکم... اراک اللَّه»
4- چون نزول قرآن بر اساس حقّ است، قضاوتها هم باید بر مبناى حقّ باشد، نه وابستگىهاى حزبى، گروهى، منطقهاى و نژادى. «بما اریک اللَّه»
5 - رفتار به عدالت، حتّى نسبت به غیر مسلمانان هم ضرورى است. (با توجّه به شأن نزول دوّم) «لتحکم... بما اریک اللّه»
6- قضاوت، از شئون انبیاست. تنها ابلاغ احکام کافى نیست، اجراى احکام نیز وظیفه است. «لتحکم بین النّاس»
7- کفر اشخاص، دلیل تهمت به آنان نمى شود. (با توجّه به شأن نزول)
8 - پیامبر، علاوه بر قانون و کتاب، از امدادهاى الهى برخوردار است. «اراک الله»
9- خداوند علاوه بر قرآن برنامه هاى دیگرى به پیامبرش نشان داد. «اراک اللَّه» و نفرمود: «لتحکم بین الناس به»
10- خداوند، پیامبرش را حفظ مى کند و توطئه ها و صحنه سازى ها را فاش مى سازد. «اراک اللَّه»
11- قانون محترم است، ولى براى جلوگیرى از سوء استفاده ها باید چاره اى جست. در اینجا، امداد الهى چاره کار شد. «بما اراک اللَّه»
12- دفاع و حمایت از خائن ممنوع است. «و لا تکن للخائنین خصیماً»
13- خائنان نباید امیدى به حمایت رهبران دینى داشته باشند. «و لاتکن للخائنین خصیماً»
14- قضاوت، مقامى است که متصدى آن، اگر معصوم هم باشد باز استغفار مى طلبد. «واستغفرالله»
15- از افتخارات اسلام این است که حتّى اگر به یک یهودى ظلم شود، شخص اوّل اسلام براى مسلمانانى که سوء قصدى داشته اند باید استغفار کند. «واستغفرالله»
16- اگر قرآن، ساخته و پرداخته خود پیامبر بود، هرگز آیاتش فرمان استغفار به رسول خدا نمى داد. «و استغفر اللَّه»
17- قاضى باید همواره براى دورى از هواى نفس استغفار کند. «استغفر اللَّه»
18- استغفار، مایه بهره گیرى از مغفرت و رحمت پروردگار است. «غفوراً رحیماً»
19- خداوند علاوه بر بخشیدن گناه مهربان است. «غفوراً رحیماً»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
شخصى از یک قبیله معروف، مرتکب سرقتى شد. چون موضوع به اطلاع پیامبر رسید، آن سارق، گناه را به گردن شخص دیگرى انداخت که در خانه او زندگى مى کرد. متّهم، با شمشیر به او حمله کرد و خواستار اثبات این ادّعا شد. او را آرام کردند ولى یکى از سخنوران قبیله را همراه جمعى براى تبرئه خود خدمت پیامبر فرستاد. پیامبر، طبق ظاهر و بر اساس گواهى آنان، سارق واقعى را تبرئه کرد و خبر دهنده سرقت را (به نام قتاده) سرزنش نمود، ولى قتاده که مى دانست گواهى آنان دروغ است به شدّت ناراحت بود. این آیه نازل شد و مظلومیّت قتاده و صحنه سازى و گواهى دروغ آنان را روشن ساخت.
نقل دیگر در شأن نزول آن است که در یکى از جنگ ها، یکى از مسلمانان زرهى سرقت کرد. چون در آستانه رسوایى قرار گرفت، زره را به خانه یک یهودى انداخت و افرادى را مأمور کرد که بگویند: یهودى سارق است، نه فلانى. پیامبر، طبق ظاهر، حکم به تبرئه آن مسلمان کرد. امّا نزول این آیه، آن یهودى را تبرئه کرد.
«خَصیم» به کسى گفته مى شود که از ادّعایى طرفدارى مى کند و خائن به کسى گفته مى شود که در محضر قاضى ادعاى امرى باطل مى کند.
رسول خدا (ص) فرمودند: من طبق ظاهر حکم مى کنم، امّا چنانچه حقّ با شما نیست به اتکاى قضاوت من چیزى از کسى نگیرید که قطعه اى از دوزخ است.
امام صادق (ع) فرمود: جانشینان بر حقّ پیامبر اکرم (ص) همانند خود آن حضرت باید بر اساس قرآن قضاوت نمایند.
پیام ها
1- قرآن، پایه قضاوت و عدالت میان مردم است. «انا انزلنا الیک الکتاب»
2- قاضى باید از قانونِ قرآن، آگاهى کامل داشته باشد. «انزلنا الیک الکتاب لتحکم»
3- فراگیرى قرآن و سنّت شرط قاضى شدن است. «انزلنا الیک الکتاب... لتحکم... اراک اللَّه»
4- چون نزول قرآن بر اساس حقّ است، قضاوتها هم باید بر مبناى حقّ باشد، نه وابستگىهاى حزبى، گروهى، منطقهاى و نژادى. «بما اریک اللَّه»
5 - رفتار به عدالت، حتّى نسبت به غیر مسلمانان هم ضرورى است. (با توجّه به شأن نزول دوّم) «لتحکم... بما اریک اللّه»
6- قضاوت، از شئون انبیاست. تنها ابلاغ احکام کافى نیست، اجراى احکام نیز وظیفه است. «لتحکم بین النّاس»
7- کفر اشخاص، دلیل تهمت به آنان نمى شود. (با توجّه به شأن نزول)
8 - پیامبر، علاوه بر قانون و کتاب، از امدادهاى الهى برخوردار است. «اراک الله»
9- خداوند علاوه بر قرآن برنامه هاى دیگرى به پیامبرش نشان داد. «اراک اللَّه» و نفرمود: «لتحکم بین الناس به»
10- خداوند، پیامبرش را حفظ مى کند و توطئه ها و صحنه سازى ها را فاش مى سازد. «اراک اللَّه»
11- قانون محترم است، ولى براى جلوگیرى از سوء استفاده ها باید چاره اى جست. در اینجا، امداد الهى چاره کار شد. «بما اراک اللَّه»
12- دفاع و حمایت از خائن ممنوع است. «و لا تکن للخائنین خصیماً»
13- خائنان نباید امیدى به حمایت رهبران دینى داشته باشند. «و لاتکن للخائنین خصیماً»
14- قضاوت، مقامى است که متصدى آن، اگر معصوم هم باشد باز استغفار مى طلبد. «واستغفرالله»
15- از افتخارات اسلام این است که حتّى اگر به یک یهودى ظلم شود، شخص اوّل اسلام براى مسلمانانى که سوء قصدى داشته اند باید استغفار کند. «واستغفرالله»
16- اگر قرآن، ساخته و پرداخته خود پیامبر بود، هرگز آیاتش فرمان استغفار به رسول خدا نمى داد. «و استغفر اللَّه»
17- قاضى باید همواره براى دورى از هواى نفس استغفار کند. «استغفر اللَّه»
18- استغفار، مایه بهره گیرى از مغفرت و رحمت پروردگار است. «غفوراً رحیماً»
19- خداوند علاوه بر بخشیدن گناه مهربان است. «غفوراً رحیماً»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است