- 5016
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 247 سوره بقره
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره بقره - آیهی 247
کلمه «واسع» یعنى خداوند بىنیازى است که از هیچگونه بخششى عاجز نیست.
گرچه بنى اسرائیل از پیامبرشان فرمانده نظامى براى رهبرى جنگ خواستند؛ «مَلکاً نقاتل فى سبیل اللّه» ولى از آنجا که آنان بهانه گرفته و گفتند: طالوت را به سلطنت چه کار؟ معلوم مى شود که او علاوه بر فرمانده نظامى، سلطان آنان نیز قرار گرفت. این گروه ستمدیده بنى اسرائیل با آنکه براى رهایى از چنگال ظالمان، از پیامبرشان درخواست تعیین فرمانده کرده بودند، ولى وقتى پیامبرشان طالوت را که جوانى چوپان و فقیر و گمنام بود، به فرماندهى و زمامدارى آنان تعیین نمود، گفتند: چگونه او مى تواند فرمانده ما باشد در حالى که شهرت و ثروتى ندارد؟ و ما به جهت ثروت و دارایى که داریم، از او لایقتریم!
پیامبر وقتى بهانه گیرى آنها را به خاطر فقر و ندارى طالوت شنید، فرمود: بى گمان خدا او را بر شما برگزیده است و او توانایى علمى و قدرت بدنى و نیروى لازم براى فرماندهى جنگ را دارد. خداوند هرکس را که بخواهد بخاطر لیاقت و استعدادهاى نهفته اش فرماندهى مى بخشد.
آرى، اگر نظر او به سنگى تعلق گیرد، جواهر مى شود و اگر به خارى افتد، گل و اگر به فقیرى نظر کند فرمانده مى شود.
آیا چوپانى که گوسفندانش گم مى شوند، لیاقت فرماندهى دارد؟ در روایات آمده است: طالوت چوپانى بود که در پى گوسفندان گمشده اش از اطراف به سوى شهر آمده بود و به خدمت پیامبر رسید و خداوند به پیامبر وحى کرد که همین چوپان لیاقت فرماندهى دارد و او را به مردم معرفى کن.
شاید مراد از جمله بسطة فىالعلم» جامعیّت علوم باشد. یعنى او در بسیارى از علوم، اطلاعات گسترده اى داشت.
پیام ها
1- پیامبران بر اساس وحى، جانشین خود را انتخاب مىکنند. «ان اللّه قد بعث»
2- رهبرى که خداوند تعیین کند، به نفع مردم است. «بعث لکم»
3- اگر مى خواهید به آزادى و نجات برسید، باید رهبر الهى را بپذیرید. «انّ اللّه قد بعث لکم طالوت ملکا»
4- دین از سیاست جدا نیست. انبیا مستقیماً در مسائل نظامى دخالت و فرمانده نظامى عزل و نصب مى کردند. «انّ اللّه قد بعث لکم»
5 - از استعدادهاى نهفته در افراد گمنام و فقیر، غافل نباشید. «قد بعث لکم»
6- نشانه ایمان واقعى، تسلیم خدا و رسول بودن است و بنىاسرائیل به خاطر پندار غلط تسلیم نبودند. «انّى یکون له الملکعلینا»
7- یکى از امتحانات الهى، نحوه برخورد ما با رهبر الهى است. «قالوا انّى یکون...»
8 - خودبرتربینى، محکوم است. «نحن احقّ بالملک منه»
9- نام و مقام و شهرنشینى، نشانه برترى نیست. در این آیه از کسانى که ملاک برترى را مال و مقام دانسته اند، انتقاد شده است. «لم یؤت سعة من المال»
10- انتخاب الهى، بر اساس لیاقت است، نه گزاف و بیهوده.«ان اللّه اصطفاه علیکم وزاده بسطة فى العلم والجسم»
11- قدرت علمى و توانایى جسمى، دو شرط لازم براى فرماندهى لشکر است. «بسطة فى العلم و الجسم»
12- توانایى علمى، مهمتر از توانایى جسمى است. «زاده بسطة فى العلم و الجسم» ابتدا کلمهى «علم» آمد، سپس «جسم».
13- اعلم بودن، در گزینش یک اصل است. «بسطة فى العلم»
14- رهبر و مدیر باید زیر دستان خود را توجیه کند و دلیل کار و انتخاب خود را بازگو کرده و ابهامات را برطرف کند و نگوید این حقّ من است که هر کارى بخواهم انجام دهم. پیامبر دلیل انتخاب طالوت را توانایى علمى وجسمى او بیان کرد. «زاده بسطة فى العلم و الجسم»
15- نه فقر و گمنامى، مانع لطف الهى است و نه ثروت و شهرت، باعث آن. «واللّه واسعٌ علیم»
16- سرچشمه ى اکثر اعتراضات مردم، کوته نظرى و کوته فکرى است، ولى علم خداوند بى نهایت و نامحدود است. «واسع علیم»
چنانکه شیطان گفت: انا خیرٌ منه
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
کلمه «واسع» یعنى خداوند بىنیازى است که از هیچگونه بخششى عاجز نیست.
گرچه بنى اسرائیل از پیامبرشان فرمانده نظامى براى رهبرى جنگ خواستند؛ «مَلکاً نقاتل فى سبیل اللّه» ولى از آنجا که آنان بهانه گرفته و گفتند: طالوت را به سلطنت چه کار؟ معلوم مى شود که او علاوه بر فرمانده نظامى، سلطان آنان نیز قرار گرفت. این گروه ستمدیده بنى اسرائیل با آنکه براى رهایى از چنگال ظالمان، از پیامبرشان درخواست تعیین فرمانده کرده بودند، ولى وقتى پیامبرشان طالوت را که جوانى چوپان و فقیر و گمنام بود، به فرماندهى و زمامدارى آنان تعیین نمود، گفتند: چگونه او مى تواند فرمانده ما باشد در حالى که شهرت و ثروتى ندارد؟ و ما به جهت ثروت و دارایى که داریم، از او لایقتریم!
پیامبر وقتى بهانه گیرى آنها را به خاطر فقر و ندارى طالوت شنید، فرمود: بى گمان خدا او را بر شما برگزیده است و او توانایى علمى و قدرت بدنى و نیروى لازم براى فرماندهى جنگ را دارد. خداوند هرکس را که بخواهد بخاطر لیاقت و استعدادهاى نهفته اش فرماندهى مى بخشد.
آرى، اگر نظر او به سنگى تعلق گیرد، جواهر مى شود و اگر به خارى افتد، گل و اگر به فقیرى نظر کند فرمانده مى شود.
آیا چوپانى که گوسفندانش گم مى شوند، لیاقت فرماندهى دارد؟ در روایات آمده است: طالوت چوپانى بود که در پى گوسفندان گمشده اش از اطراف به سوى شهر آمده بود و به خدمت پیامبر رسید و خداوند به پیامبر وحى کرد که همین چوپان لیاقت فرماندهى دارد و او را به مردم معرفى کن.
شاید مراد از جمله بسطة فىالعلم» جامعیّت علوم باشد. یعنى او در بسیارى از علوم، اطلاعات گسترده اى داشت.
پیام ها
1- پیامبران بر اساس وحى، جانشین خود را انتخاب مىکنند. «ان اللّه قد بعث»
2- رهبرى که خداوند تعیین کند، به نفع مردم است. «بعث لکم»
3- اگر مى خواهید به آزادى و نجات برسید، باید رهبر الهى را بپذیرید. «انّ اللّه قد بعث لکم طالوت ملکا»
4- دین از سیاست جدا نیست. انبیا مستقیماً در مسائل نظامى دخالت و فرمانده نظامى عزل و نصب مى کردند. «انّ اللّه قد بعث لکم»
5 - از استعدادهاى نهفته در افراد گمنام و فقیر، غافل نباشید. «قد بعث لکم»
6- نشانه ایمان واقعى، تسلیم خدا و رسول بودن است و بنىاسرائیل به خاطر پندار غلط تسلیم نبودند. «انّى یکون له الملکعلینا»
7- یکى از امتحانات الهى، نحوه برخورد ما با رهبر الهى است. «قالوا انّى یکون...»
8 - خودبرتربینى، محکوم است. «نحن احقّ بالملک منه»
9- نام و مقام و شهرنشینى، نشانه برترى نیست. در این آیه از کسانى که ملاک برترى را مال و مقام دانسته اند، انتقاد شده است. «لم یؤت سعة من المال»
10- انتخاب الهى، بر اساس لیاقت است، نه گزاف و بیهوده.«ان اللّه اصطفاه علیکم وزاده بسطة فى العلم والجسم»
11- قدرت علمى و توانایى جسمى، دو شرط لازم براى فرماندهى لشکر است. «بسطة فى العلم و الجسم»
12- توانایى علمى، مهمتر از توانایى جسمى است. «زاده بسطة فى العلم و الجسم» ابتدا کلمهى «علم» آمد، سپس «جسم».
13- اعلم بودن، در گزینش یک اصل است. «بسطة فى العلم»
14- رهبر و مدیر باید زیر دستان خود را توجیه کند و دلیل کار و انتخاب خود را بازگو کرده و ابهامات را برطرف کند و نگوید این حقّ من است که هر کارى بخواهم انجام دهم. پیامبر دلیل انتخاب طالوت را توانایى علمى وجسمى او بیان کرد. «زاده بسطة فى العلم و الجسم»
15- نه فقر و گمنامى، مانع لطف الهى است و نه ثروت و شهرت، باعث آن. «واللّه واسعٌ علیم»
16- سرچشمه ى اکثر اعتراضات مردم، کوته نظرى و کوته فکرى است، ولى علم خداوند بى نهایت و نامحدود است. «واسع علیم»
چنانکه شیطان گفت: انا خیرٌ منه
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است