- 261
- 1000
- 1000
- 1000
اربعین، تجلی گاه مکتب امام حسین علیه السلام
سخنرانی حجت الاسلام علی نظری منفرد با موضوع "اربعین، تجلی گاه مکتب امام حسین علیه السلام"، سال 1404
در آستانه اربعین سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام هستیم و جمعیت زیادی در عراق، در حال پیاده روی به سمت کربلا هستند، برای اظهار علاقه و مودت خودشان نسبت به ساحت مقدس حسینی و اینکه چون اربعین اهل بیت علیهم السلام آمدند کربلا بر اساس آنچه که در روایات وارد شده این همگامی، آن هم درک زیارت اربعین یک نعمت بزرگی است. در روایات مثل روایت امام حسن عسکری سلام الله علیه زیارت اربعین یکی از نشانه های مومن است، اساسا کلمه اربعین یک واژه مقدسی است. در اسلام دو جای قرآن این واژه اربعین به کار گرفته شده است، خدای متعال در سوره اعراف می فرماید: و ما با موسی، سی شب وعده گذاشتیم و آن را با ده شب دیگر کامل کردیم، پس میعاد پروردگارش چهل شب تمام شد. این چهل شب موسی سلام الله علیه در حال ریاضت بود برای گرفتن تورات و الواح تورات را گرفت و امتحان هایی هم اتفاق افتاد که نقل شده است. یک جای دیگر هم قرآن مجید کلمه اربعین را به کار گرفته و آن نافرمانی بنی اسرائیل از دستور پروردگار است که خدای متعال به موسی فرمود: به بنی اسرائیل بگو نافرمانی کردند، گفتند که انها قوم جباری هستند و گفتن مردم ستمگری آنجا هستند و بعد به موسی گفتند ما نمی آیم در عرض مقدسه خودت برو با پروردگارت با آن ها مبارزه کن ما نمی آییم. بنابراین کلمه اربعین در قرآن مجید آمده است و انسان هم از نظر خلقت اینطور هست. خداوند متعال برای رشد انسان یک عملی قرار داده و آن رشد تا چهل سالگی هست بعد از چهل سالگی این قوس صعودی رشد انسان تبدیل می شود به قوس نزولی و کم کم انسان قوایی که بهش داده شده پس گرفته می شود. اینکه می گویند انسان به چهل سالگی که رسید عقلش کامل می شود و کم کم تحلیل می رود درست است. انسان تا سی سال رشد می کند، سی سال تا چهل سال راکد است و از چهل سال کم کم آن قوایی که خدای متعال به او داده کم کم ازش گرفته می شود، دیگر هر غذایی را نمی تواند بخورد، ثقل صومعه پیدا می کند، ضعف باصره پیدا می کند و مزاج ضعیف می شود و کم کم مو شروع می کند به ریختن یا سپید شدن و خدای متعال خیلی از انبیا را در همین سن چهل سالگی مبعوث به رسالت کرده است. چون در چهل سالگی عقل انسان کامل می شود. انسانهایی که به چهل سالگی می رسند مثل زراعتی هستند که درو کردن آنها نزدیک شده، یعنی انسان باید متوجه آخرت باشد. انسان به چهل سالگی که رسید خودش احساس می کند که دیگر رو به زوال هست و مرگ برایش قطعی است. این نظام را خدای متعال در این عالم قرار داده است. انسان به هر حال پیر می شود و این دنیا را خدای متعال جای ماندگاری قرار نداده است برای انسان. دنیا مزرعه آخرت است و دنیا محل کشت است. اینجا جای عمل است و فردا روز حساب است. دنیا جای کار و تلاش هست و قیامت هم انسان را محاسبه می کنند بر اساس کارهایی که انجام داده و به او جزا می دهند. کلمه اربعین حتی در عمر انسان راجع به اربعین باز هم هست. امام باقر علیه السلام می فرماید: اگر کسی ایمان به خدا رو چهل روز خالص بکند، چهل روز خالص بندگی بکند، این یک آثاری دارد، همان گونه که داروها روی بدن انسان اثر می گذارند، کارهای شایسته هم قبل از آنی که انسان به قیامت برسد یک آثاری در همین دنیا دارند. هیچ بنده ای نیست خالصانه بندگی کند و ایمان داشته باشد و عمل خوب انجام بدهد چهل روز، آثار دارد. اینکه انسان چهل روز انسان گناه نکند، چهل روز درست بندگی بکند، این یک آثاری دارد و اولین اثرش این هست کسی که چهل روز خالصانه بندگی کرد، خالصانه در خانه خدا رفت و حرکت کرد و برای خدا کار کرد، خداوند متعال زهد به او عنایت می کند. زهد یعنی دلبستگی به این مال و منال تمام شدنی و زودگذر که انسان همه را باید بگذارد و برود نه اینکه نداشته باشد. از معصوم سوال کردن زاهد چه کسی هست؟ فرمود: زهد دو جمله است در کتاب الهی. به ما عطا کن چیزهایی که در دنیا به شما داده نشده از شما گرفته شده برای آن ها تاسف نخورید. بر چیزهایی که به شما داده نشده یا از شما گرفته شده تاسف نخورید. به ما عطا کن به آنچه هم که خدا به شما داده شاد نباشی یعنی چیزایی که داده به آن ها خوشحال و دلبسته نباش. این زهد هست، نه اینکه انسان نداشته باشد، نخورد. انبیا زاهدان در دنیا بودند و مانند همه غذا می خوردند و مانند دیگران لباس می پوشیدند. خدای متعال به انبیا می فرماید: از چیزهای پاک استفاده کنید یعنی بخورید و بیاشامید و کار خوب انجام بدهید. یکی دیگر از آثار بندگی خالصانه برای خدا این هست که خدای متعال به او زهد می دهد و زهد نعمت بزرگی هست. دوم بعد از زهد، خدا یک بصیرتی به انسان می دهد که هم دردها و و هم درمان ها را می شناسد نه اینکه طبیب شود، بلکه در مشکلات زندگی می فهمد چیکار بایستی بکند و راهکارها را می بیند. اثر مهم دیگری که در اثر بندگی چهل روز خدای متعال به انسان مرحمت می کند این است که خداوند تعالی حکمت را در قلبش قرار می دهد. یکی از کسانی که خدای متعال حکمت به او داده لقمان هست. خداوند می فرماید: ما به لقمان حکمت آموختیم، اگر انسان می خواهد حکیم شود، باید چهل روز بندگی بکند، خالصانه در خانه خدا و قرآن می فرماید: خدای متعال حکمت را به هر کسی بخواهد می دهد و به هر کسی به او حکمت داده شده خیر کثیر به او داده شده است. اربعین برای هیچ کسی نیست. ما الان برای اموات چهلم می گیریم اما یک سال دیگر حالا هر سال برای شخص اربعین نمی گیریم. برای هیچ امامی هم اربعین نیست. اما در حدیث حضرت امام عسکری صلوات الله می فرمایند: نشانههای مومن پنج چیز است: نماز پنجاه و یک رکعت در شبانه روز (واجب و مستحب)، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، پیشانی بر خاک گذاشتن و بلند گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم» در نمازهای جهریه (صبح، مغرب و عشا)». شعار مومنین و شیعیان همین است که انگشتر را به دست راست می کنند، دست راست برکتی دارد. زیارت اربعین زیارتی است که صفوان جمال از امام صادق علیه السلام نقل کرده است. آن هایی که در کربلا هستند و خدا روزی شان قرار داده است، این ایام می روند خدمت آقا سیدالشهدا، روز اربعین قبل از ظهر وقتی آفتاب بالا آمد بنشینند زیارت اربعین را در رواق در حرم مطهر یا بین الحرمین یا اگر نمی شود از دور زیارت اربعین را قرائت کنند. امام صادق علیه السلام در زیارت اربعین به خدا عرض می کنند: خدایا نجات بده از گمراهی و از حیرت ما را و این امر به برکت خون امام حسین علیه السلام رقم می خورد. خدای متعال در دل های مومنین برای امام حسین علیه اسلام یک شناخت و معرفتی قرار داده است و داشتن زیارت عاشورا و زیارت اربعین از مختصات امام حسین سلام الله علیها است. اربعین یک مسئله ایست تا امروز مانده و یک سنت حسنه ای است که هر ساله انجام می شود و مردم هم این سنت حسنه را حفظ می کنند. امروز مسئله اربعین به صورت یک شعار بزرگ اسلامی درآمده که دشمنان واقعا نمی توانند ببینند. این نیست جز ایمان به مکتب امام حسین، به راه امام حسین به عقیده امام حسین و باید هر سال این مسئله با یک شور بیشتری و علاقه بیشتری انجام شود. این عظمت اسلام و عظمت شیعه را می رساند که پیرو مکتب سیدالشهدا سلام الله علیها هستند.
در آستانه اربعین سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام هستیم و جمعیت زیادی در عراق، در حال پیاده روی به سمت کربلا هستند، برای اظهار علاقه و مودت خودشان نسبت به ساحت مقدس حسینی و اینکه چون اربعین اهل بیت علیهم السلام آمدند کربلا بر اساس آنچه که در روایات وارد شده این همگامی، آن هم درک زیارت اربعین یک نعمت بزرگی است. در روایات مثل روایت امام حسن عسکری سلام الله علیه زیارت اربعین یکی از نشانه های مومن است، اساسا کلمه اربعین یک واژه مقدسی است. در اسلام دو جای قرآن این واژه اربعین به کار گرفته شده است، خدای متعال در سوره اعراف می فرماید: و ما با موسی، سی شب وعده گذاشتیم و آن را با ده شب دیگر کامل کردیم، پس میعاد پروردگارش چهل شب تمام شد. این چهل شب موسی سلام الله علیه در حال ریاضت بود برای گرفتن تورات و الواح تورات را گرفت و امتحان هایی هم اتفاق افتاد که نقل شده است. یک جای دیگر هم قرآن مجید کلمه اربعین را به کار گرفته و آن نافرمانی بنی اسرائیل از دستور پروردگار است که خدای متعال به موسی فرمود: به بنی اسرائیل بگو نافرمانی کردند، گفتند که انها قوم جباری هستند و گفتن مردم ستمگری آنجا هستند و بعد به موسی گفتند ما نمی آیم در عرض مقدسه خودت برو با پروردگارت با آن ها مبارزه کن ما نمی آییم. بنابراین کلمه اربعین در قرآن مجید آمده است و انسان هم از نظر خلقت اینطور هست. خداوند متعال برای رشد انسان یک عملی قرار داده و آن رشد تا چهل سالگی هست بعد از چهل سالگی این قوس صعودی رشد انسان تبدیل می شود به قوس نزولی و کم کم انسان قوایی که بهش داده شده پس گرفته می شود. اینکه می گویند انسان به چهل سالگی که رسید عقلش کامل می شود و کم کم تحلیل می رود درست است. انسان تا سی سال رشد می کند، سی سال تا چهل سال راکد است و از چهل سال کم کم آن قوایی که خدای متعال به او داده کم کم ازش گرفته می شود، دیگر هر غذایی را نمی تواند بخورد، ثقل صومعه پیدا می کند، ضعف باصره پیدا می کند و مزاج ضعیف می شود و کم کم مو شروع می کند به ریختن یا سپید شدن و خدای متعال خیلی از انبیا را در همین سن چهل سالگی مبعوث به رسالت کرده است. چون در چهل سالگی عقل انسان کامل می شود. انسانهایی که به چهل سالگی می رسند مثل زراعتی هستند که درو کردن آنها نزدیک شده، یعنی انسان باید متوجه آخرت باشد. انسان به چهل سالگی که رسید خودش احساس می کند که دیگر رو به زوال هست و مرگ برایش قطعی است. این نظام را خدای متعال در این عالم قرار داده است. انسان به هر حال پیر می شود و این دنیا را خدای متعال جای ماندگاری قرار نداده است برای انسان. دنیا مزرعه آخرت است و دنیا محل کشت است. اینجا جای عمل است و فردا روز حساب است. دنیا جای کار و تلاش هست و قیامت هم انسان را محاسبه می کنند بر اساس کارهایی که انجام داده و به او جزا می دهند. کلمه اربعین حتی در عمر انسان راجع به اربعین باز هم هست. امام باقر علیه السلام می فرماید: اگر کسی ایمان به خدا رو چهل روز خالص بکند، چهل روز خالص بندگی بکند، این یک آثاری دارد، همان گونه که داروها روی بدن انسان اثر می گذارند، کارهای شایسته هم قبل از آنی که انسان به قیامت برسد یک آثاری در همین دنیا دارند. هیچ بنده ای نیست خالصانه بندگی کند و ایمان داشته باشد و عمل خوب انجام بدهد چهل روز، آثار دارد. اینکه انسان چهل روز انسان گناه نکند، چهل روز درست بندگی بکند، این یک آثاری دارد و اولین اثرش این هست کسی که چهل روز خالصانه بندگی کرد، خالصانه در خانه خدا رفت و حرکت کرد و برای خدا کار کرد، خداوند متعال زهد به او عنایت می کند. زهد یعنی دلبستگی به این مال و منال تمام شدنی و زودگذر که انسان همه را باید بگذارد و برود نه اینکه نداشته باشد. از معصوم سوال کردن زاهد چه کسی هست؟ فرمود: زهد دو جمله است در کتاب الهی. به ما عطا کن چیزهایی که در دنیا به شما داده نشده از شما گرفته شده برای آن ها تاسف نخورید. بر چیزهایی که به شما داده نشده یا از شما گرفته شده تاسف نخورید. به ما عطا کن به آنچه هم که خدا به شما داده شاد نباشی یعنی چیزایی که داده به آن ها خوشحال و دلبسته نباش. این زهد هست، نه اینکه انسان نداشته باشد، نخورد. انبیا زاهدان در دنیا بودند و مانند همه غذا می خوردند و مانند دیگران لباس می پوشیدند. خدای متعال به انبیا می فرماید: از چیزهای پاک استفاده کنید یعنی بخورید و بیاشامید و کار خوب انجام بدهید. یکی دیگر از آثار بندگی خالصانه برای خدا این هست که خدای متعال به او زهد می دهد و زهد نعمت بزرگی هست. دوم بعد از زهد، خدا یک بصیرتی به انسان می دهد که هم دردها و و هم درمان ها را می شناسد نه اینکه طبیب شود، بلکه در مشکلات زندگی می فهمد چیکار بایستی بکند و راهکارها را می بیند. اثر مهم دیگری که در اثر بندگی چهل روز خدای متعال به انسان مرحمت می کند این است که خداوند تعالی حکمت را در قلبش قرار می دهد. یکی از کسانی که خدای متعال حکمت به او داده لقمان هست. خداوند می فرماید: ما به لقمان حکمت آموختیم، اگر انسان می خواهد حکیم شود، باید چهل روز بندگی بکند، خالصانه در خانه خدا و قرآن می فرماید: خدای متعال حکمت را به هر کسی بخواهد می دهد و به هر کسی به او حکمت داده شده خیر کثیر به او داده شده است. اربعین برای هیچ کسی نیست. ما الان برای اموات چهلم می گیریم اما یک سال دیگر حالا هر سال برای شخص اربعین نمی گیریم. برای هیچ امامی هم اربعین نیست. اما در حدیث حضرت امام عسکری صلوات الله می فرمایند: نشانههای مومن پنج چیز است: نماز پنجاه و یک رکعت در شبانه روز (واجب و مستحب)، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، پیشانی بر خاک گذاشتن و بلند گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم» در نمازهای جهریه (صبح، مغرب و عشا)». شعار مومنین و شیعیان همین است که انگشتر را به دست راست می کنند، دست راست برکتی دارد. زیارت اربعین زیارتی است که صفوان جمال از امام صادق علیه السلام نقل کرده است. آن هایی که در کربلا هستند و خدا روزی شان قرار داده است، این ایام می روند خدمت آقا سیدالشهدا، روز اربعین قبل از ظهر وقتی آفتاب بالا آمد بنشینند زیارت اربعین را در رواق در حرم مطهر یا بین الحرمین یا اگر نمی شود از دور زیارت اربعین را قرائت کنند. امام صادق علیه السلام در زیارت اربعین به خدا عرض می کنند: خدایا نجات بده از گمراهی و از حیرت ما را و این امر به برکت خون امام حسین علیه السلام رقم می خورد. خدای متعال در دل های مومنین برای امام حسین علیه اسلام یک شناخت و معرفتی قرار داده است و داشتن زیارت عاشورا و زیارت اربعین از مختصات امام حسین سلام الله علیها است. اربعین یک مسئله ایست تا امروز مانده و یک سنت حسنه ای است که هر ساله انجام می شود و مردم هم این سنت حسنه را حفظ می کنند. امروز مسئله اربعین به صورت یک شعار بزرگ اسلامی درآمده که دشمنان واقعا نمی توانند ببینند. این نیست جز ایمان به مکتب امام حسین، به راه امام حسین به عقیده امام حسین و باید هر سال این مسئله با یک شور بیشتری و علاقه بیشتری انجام شود. این عظمت اسلام و عظمت شیعه را می رساند که پیرو مکتب سیدالشهدا سلام الله علیها هستند.


تاکنون نظری ثبت نشده است