- 2108
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 13-17 سوره شعراء
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره شعراء -آیه 13 - 17
وَ یَضِیقُ صَدْرِى وَلَا یَنطَلِقُ لِسَانِى فَأَرْسِلْ إِلَى هَارُونَ
وَ لَهُمْ عَلَىَّ ذَنبٌ فَأَخَافُ أَن یَقْتُلُونِ
قَالَ کَلَّا فَاذْهَبَا بِآیَاتِنَآ إِنَّا مَعَکُم مُّسْتَمِعُونَ
فَأْتِیَا فِرْعَوْنَ فَقُولَا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِینَ
أَنْ أَرْسِلْ مَعَنَا بَنِى إِسْرَآءِیلَ
ترجمه
و سینه ام تنگ مىگردد و زبانم باز نمى شود، پس هارون را (نیز) رسالت بده (تا مرا یارى کند).
وآنان بر (گردن) من (ادّعاى) گناهى دارند، پس مىترسم مرا بکشند (و این رسالت به پایان نرسد).
خداوند فرمود: چنین نیست، پس (تو وهارون) همراه با معجزات ما حرکت کنید که ما با شما و شنونده (گفتگوهایتان) هستیم.
به سراغ فرعون بروید و بگویید: ما فرستادهى پروردگار جهانیانیم.
بنى اسرائیل را (آزاد کن و) همراه با ما بفرست.
مراد از گناه حضرت موسى که در آیهى 14 آمده، ماجرائى است که در سورهى قصص آیهى 14 به آن اشاره شده است: موسى قبل از نبوّت وارد شهرى شد و دید یکى از طرفدارانش با یکى از (قِبطیان) یاران فرعون درگیر شدهاند. طرفدار موسى از او کمک خواست و موسى به حمایت از او مشتى بر قبطى زد که او جان داد.
این ماجرا در منطقه موجى ایجاد کرد که موسى مجبور به فرار شد و این عمل موسى گرچه به قصد کشتن آن شخص نبود، بلکه براى حمایت از مظلومى بود، ولى باعث شد تا موسى نزد فرعونیان چهرهاى قاتل پیدا نمود، و هنگامى که موسى به مقام نبوّت رسید به خداوند گفت: مىترسم ماجراى کشته شدن آن مرد قِبطى مانع کارم شود. (از کلمهى «کلاّ» استفاده مىشود که عمل موسى قتل عمد نبوده است و گرنه خداوند به قاتل عمدى نمى فرماید: طورى نیست به تو اطمینان حمایت مىدهم.)
پیام ها
1- ظرفیّت افراد حتّى پیامبران محدود است. (جز خداوند، همه کس و همه چیز محدودند). «یَضیق صَدرى»
2- به هنگام پذیرش مسئولیّت لازم است انسان نقاط ضعف خود را بیان کند. «یَضیقُ صدرى»
3- صراحت و صداقت، از صفات بارز انبیا است. «یَضیقُ صَدرى»
4- رهبرى، هدایت، تبلیغ و ارشاد، به سعهى صدر نیاز دارد. «و یَضیق صَدرى»
5 - در نهى از منکر و مبارزه، گاهى باید چند نفرى حرکت کرد. «فاذهبا»
6- نقاط ضعف را جبران کنید، ولى از زیر بار مسئولیّت، شانه خالى نکنید. «یَضیق صَدرى ولایَنطلق لسانى فَأرسل الى هارون» پذیرش یا اعطاى مسئولیّتهاى بزرگ با وجود ضعفها و کمبودهاى قابل جبران، مانعى ندارد.
7- افراد سالم و بىغرض، انسانهاى شایستهى دیگر را براى قبول مسئولیّتهاى بزرگ معرّفى مىکنند. «فَأرسل الى هارون»
8 - سوابق افراد، در موفقیّت آنان مؤثّر است. «و لهم عَلىَّ ذَنب»
9- قانون قصاص، سابقه اى بس طولانى دارد. «ولهم عَلىَّ ذَنب فاخاف اَن یَقتلون» (شهادت، آرزوى پیامبران است ولى ترس و نگرانى آنان براى این بود که شاید به اهداف مقدّس خود نرسند.)
10- مدیریّت تبلیغى به چند مسألهى مهم نیازمند است، از جمله: بررسى اوضاع اجتماعى، آینده نگرى وفراهمکردن زمینه هاى مؤثّر تبلیغ.«اَخاف - لهمعلىّ ذنب - فارسل الى هارون»
11- در بیان حقّ، نه از کمى طرفداران حقّ بترسید و نه از زیادى مخالفان حقّ. «فاذهبا»
12- پیشنهاد مفید و مناسب را خدا هم مى پذیرد. «فاَرسَل الى هارون ... فاذهبا»
13- دلدارى و کمک به کسانى که نگرانى دارند، کارى الهى است. «انّا معکم»
14- خداوند پشتیبان انبیا است. «انّا معکم»
15- آگاهى دقیق و لحظه به لحظه در مأموریّتهاى مهم، یک ضرورت است. «انّا معکم مستمعون»
16- معجزات پیامبران، ابزار ارشاد و هدایت و ره توشهى آنان براى امّتهاست. «بآیاتنا»
17- خداوند بر جزئیّات کارهاى ما آگاه است. «مستمعون» خداوند همه جا حاضر و ناظر است.
18- براى مبارزه با نظامهاى تشکیلاتى و فاسد، اوّل به سراغ سرچشمه ها بروید. «فأتیا فرعون»
19- در تبلیغ و دعوت دیگران به حقّ، صراحت و صلابت داشته باشید. «انّا رسول ربّ العالمین»
20- فرستادن پیامبر براى مردم، از شئون ربوبیّت خداوند است. «رسول ربّ»
21- تمام هستى، نوعى رشد دارند. «ربّ العالمین»
22- تمام هستى در تحت تدبیر اوست. «ربّ العالمین»
23- همهى انبیا یک هدف دارند. «انّا رسول» ونفرمود: «انّا رسولا»
24- در برابر کسى که مى گوید: «أنَا ربّکم الاَعلى» باید گفت: «ربّ العالمین».
25- اگر در یک زمان دو پیامبر مبعوث شوند، رهبرى با یکى از آنهاست. «انّا رسول»
26- آزاد کردن مردم از اسارت طاغوتها، در رأس برنامه هاى انبیا قرار دارد. «اَرسِل مَعنا بنى اسرائیل»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَ یَضِیقُ صَدْرِى وَلَا یَنطَلِقُ لِسَانِى فَأَرْسِلْ إِلَى هَارُونَ
وَ لَهُمْ عَلَىَّ ذَنبٌ فَأَخَافُ أَن یَقْتُلُونِ
قَالَ کَلَّا فَاذْهَبَا بِآیَاتِنَآ إِنَّا مَعَکُم مُّسْتَمِعُونَ
فَأْتِیَا فِرْعَوْنَ فَقُولَا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِینَ
أَنْ أَرْسِلْ مَعَنَا بَنِى إِسْرَآءِیلَ
ترجمه
و سینه ام تنگ مىگردد و زبانم باز نمى شود، پس هارون را (نیز) رسالت بده (تا مرا یارى کند).
وآنان بر (گردن) من (ادّعاى) گناهى دارند، پس مىترسم مرا بکشند (و این رسالت به پایان نرسد).
خداوند فرمود: چنین نیست، پس (تو وهارون) همراه با معجزات ما حرکت کنید که ما با شما و شنونده (گفتگوهایتان) هستیم.
به سراغ فرعون بروید و بگویید: ما فرستادهى پروردگار جهانیانیم.
بنى اسرائیل را (آزاد کن و) همراه با ما بفرست.
مراد از گناه حضرت موسى که در آیهى 14 آمده، ماجرائى است که در سورهى قصص آیهى 14 به آن اشاره شده است: موسى قبل از نبوّت وارد شهرى شد و دید یکى از طرفدارانش با یکى از (قِبطیان) یاران فرعون درگیر شدهاند. طرفدار موسى از او کمک خواست و موسى به حمایت از او مشتى بر قبطى زد که او جان داد.
این ماجرا در منطقه موجى ایجاد کرد که موسى مجبور به فرار شد و این عمل موسى گرچه به قصد کشتن آن شخص نبود، بلکه براى حمایت از مظلومى بود، ولى باعث شد تا موسى نزد فرعونیان چهرهاى قاتل پیدا نمود، و هنگامى که موسى به مقام نبوّت رسید به خداوند گفت: مىترسم ماجراى کشته شدن آن مرد قِبطى مانع کارم شود. (از کلمهى «کلاّ» استفاده مىشود که عمل موسى قتل عمد نبوده است و گرنه خداوند به قاتل عمدى نمى فرماید: طورى نیست به تو اطمینان حمایت مىدهم.)
پیام ها
1- ظرفیّت افراد حتّى پیامبران محدود است. (جز خداوند، همه کس و همه چیز محدودند). «یَضیق صَدرى»
2- به هنگام پذیرش مسئولیّت لازم است انسان نقاط ضعف خود را بیان کند. «یَضیقُ صدرى»
3- صراحت و صداقت، از صفات بارز انبیا است. «یَضیقُ صَدرى»
4- رهبرى، هدایت، تبلیغ و ارشاد، به سعهى صدر نیاز دارد. «و یَضیق صَدرى»
5 - در نهى از منکر و مبارزه، گاهى باید چند نفرى حرکت کرد. «فاذهبا»
6- نقاط ضعف را جبران کنید، ولى از زیر بار مسئولیّت، شانه خالى نکنید. «یَضیق صَدرى ولایَنطلق لسانى فَأرسل الى هارون» پذیرش یا اعطاى مسئولیّتهاى بزرگ با وجود ضعفها و کمبودهاى قابل جبران، مانعى ندارد.
7- افراد سالم و بىغرض، انسانهاى شایستهى دیگر را براى قبول مسئولیّتهاى بزرگ معرّفى مىکنند. «فَأرسل الى هارون»
8 - سوابق افراد، در موفقیّت آنان مؤثّر است. «و لهم عَلىَّ ذَنب»
9- قانون قصاص، سابقه اى بس طولانى دارد. «ولهم عَلىَّ ذَنب فاخاف اَن یَقتلون» (شهادت، آرزوى پیامبران است ولى ترس و نگرانى آنان براى این بود که شاید به اهداف مقدّس خود نرسند.)
10- مدیریّت تبلیغى به چند مسألهى مهم نیازمند است، از جمله: بررسى اوضاع اجتماعى، آینده نگرى وفراهمکردن زمینه هاى مؤثّر تبلیغ.«اَخاف - لهمعلىّ ذنب - فارسل الى هارون»
11- در بیان حقّ، نه از کمى طرفداران حقّ بترسید و نه از زیادى مخالفان حقّ. «فاذهبا»
12- پیشنهاد مفید و مناسب را خدا هم مى پذیرد. «فاَرسَل الى هارون ... فاذهبا»
13- دلدارى و کمک به کسانى که نگرانى دارند، کارى الهى است. «انّا معکم»
14- خداوند پشتیبان انبیا است. «انّا معکم»
15- آگاهى دقیق و لحظه به لحظه در مأموریّتهاى مهم، یک ضرورت است. «انّا معکم مستمعون»
16- معجزات پیامبران، ابزار ارشاد و هدایت و ره توشهى آنان براى امّتهاست. «بآیاتنا»
17- خداوند بر جزئیّات کارهاى ما آگاه است. «مستمعون» خداوند همه جا حاضر و ناظر است.
18- براى مبارزه با نظامهاى تشکیلاتى و فاسد، اوّل به سراغ سرچشمه ها بروید. «فأتیا فرعون»
19- در تبلیغ و دعوت دیگران به حقّ، صراحت و صلابت داشته باشید. «انّا رسول ربّ العالمین»
20- فرستادن پیامبر براى مردم، از شئون ربوبیّت خداوند است. «رسول ربّ»
21- تمام هستى، نوعى رشد دارند. «ربّ العالمین»
22- تمام هستى در تحت تدبیر اوست. «ربّ العالمین»
23- همهى انبیا یک هدف دارند. «انّا رسول» ونفرمود: «انّا رسولا»
24- در برابر کسى که مى گوید: «أنَا ربّکم الاَعلى» باید گفت: «ربّ العالمین».
25- اگر در یک زمان دو پیامبر مبعوث شوند، رهبرى با یکى از آنهاست. «انّا رسول»
26- آزاد کردن مردم از اسارت طاغوتها، در رأس برنامه هاى انبیا قرار دارد. «اَرسِل مَعنا بنى اسرائیل»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است