- 3515
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 90 -93 سوره اسراء
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره اسراء- آیه 90 -93
وَ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ لَکَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ یَنبُوعاً
أَوْ تَکُونَ لَکَ جَنَّةٌ مِّن نَّخِیلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَرَ خِلَلَهَا تَفْجِیراً
أَوْ تُسْقِطَ السَّمَآءَ کَمَا زَعَمْتَ عَلَیْنَا کِسَفاً أَوْ تَأْتِىَ بِاللَّهِ وَ الْمَلَئِکَةِ قَبِیلا
أَوْ یَکُونَ لَکَ بَیْتٌ مِّن زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِى السَّمَآءِ وَلَن نُّؤْمِنَ لِرُقِیِّکَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَیْنَا کِتَباً نَّقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّى هَلْ کُنتُ إِلَّا بَشَراً رَّسُولاً
ترجمه
و گفتند: ما هرگز به تو ایمان نمى آوریم، مگر براى ما چشمه اى از زمین جارى سازى،
یا براى تو باغى از خرما و انگور باشد که از میان آن، نهرها جارى گردانى.
یا آسمان را همان گونه که مىپندارى به صورت پارههایى بر ما بیفکنى، یا خداوند و فرشتگان را در مقابل ما بیاورى.
یا براى تو خانهاى از زر و زیور باشد، یا در آسمان پرواز کنى و به پرواز و بالا رفتن تو (نیز) ایمان نخواهیم آورد تا آنکه کتابى برما فرود آورى که آن را بخوانیم. بگو: پروردگار من منزّه است. آیا جز این است که من بشرى فرستاده شدهام؟!
«یَنبوع»، به چشم هاى گفته مى شود که خشک نشود و همواره بجوشد.
مشرکان که منکر اعجاز قرآن بودند، شرط ایمان آوردن خود را رسیدن به مادّیات قرار داده و توقّعات نابجایى از پیامبر داشتند. غافل از آنکه پیامبر، براى اثبات نبوّت خود معجزه انجام مى دهد، نه براى اِشباع هوس هاى مردم لجوج، یا سرگرمى و تفریح، یا فرار از کار وتلاش.
در واقع توقّع نابجا، قساوت، لجاجت، بهانه گیرى، ناآگاهى به هدف و بىادبى دست به دست هم مىداد و سبب مىشد که از پیامبر درخواست هاى غیر منطقى داشته باشند، از قبیل: چشمهى آب، باغ، رودخانه، سقوط آسمان، احضار خدا و فرشتگان، خانه طلا، پرواز به آسمان، نامه خصوصى از سوى خدا.
«کما زَعَمت» اشاره به تهدید و وعدهى عذابى است که پیامبرصلى الله علیه وآله در آیه 9 سورهى سبأ داشته است. «أو نُسقِط علیهم کِسَفاً من السماء»
معجزه از شئون ربوبیّت خداوند و سرچشمهى آن اراده و حکمت الهى است و از شرایط معجزه آن است که بىهدف و بیهوده یا محال نباشد. درخواستهاى کفّار از پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله در این آیه بیهوده است. ساقط ساختن آسمان به نابودى همه مىانجامد و کسى نمىماند تا ایمان آورد. احضار خدا و فرشتگان هم محال است، چون جسم نیستند تا احضار شوند و ما آنان را مشاهده کنیم.
پیام ها
1- هر کس به قدر فکرش درخواست دارد، ملاک نبوّت در دید مشرکان باغ و چشمه و مادّیات بود. «لن نؤمن لک حتّى تفجر...»
2- هدف پیامبران، ارشاد مردم به توحید بود، ولى گروهى به فکر باغ و طلا و نقره بودند. «لن نؤمن لک حتّى تفجر لنا...»
3- هر درخواست و توقّعى منطقى نیست. از پیامبران و مبلغان مکتبى، توقّعات نابجا زیاد است. «حتّى تفجر...»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ لَکَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ یَنبُوعاً
أَوْ تَکُونَ لَکَ جَنَّةٌ مِّن نَّخِیلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَرَ خِلَلَهَا تَفْجِیراً
أَوْ تُسْقِطَ السَّمَآءَ کَمَا زَعَمْتَ عَلَیْنَا کِسَفاً أَوْ تَأْتِىَ بِاللَّهِ وَ الْمَلَئِکَةِ قَبِیلا
أَوْ یَکُونَ لَکَ بَیْتٌ مِّن زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِى السَّمَآءِ وَلَن نُّؤْمِنَ لِرُقِیِّکَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَیْنَا کِتَباً نَّقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّى هَلْ کُنتُ إِلَّا بَشَراً رَّسُولاً
ترجمه
و گفتند: ما هرگز به تو ایمان نمى آوریم، مگر براى ما چشمه اى از زمین جارى سازى،
یا براى تو باغى از خرما و انگور باشد که از میان آن، نهرها جارى گردانى.
یا آسمان را همان گونه که مىپندارى به صورت پارههایى بر ما بیفکنى، یا خداوند و فرشتگان را در مقابل ما بیاورى.
یا براى تو خانهاى از زر و زیور باشد، یا در آسمان پرواز کنى و به پرواز و بالا رفتن تو (نیز) ایمان نخواهیم آورد تا آنکه کتابى برما فرود آورى که آن را بخوانیم. بگو: پروردگار من منزّه است. آیا جز این است که من بشرى فرستاده شدهام؟!
«یَنبوع»، به چشم هاى گفته مى شود که خشک نشود و همواره بجوشد.
مشرکان که منکر اعجاز قرآن بودند، شرط ایمان آوردن خود را رسیدن به مادّیات قرار داده و توقّعات نابجایى از پیامبر داشتند. غافل از آنکه پیامبر، براى اثبات نبوّت خود معجزه انجام مى دهد، نه براى اِشباع هوس هاى مردم لجوج، یا سرگرمى و تفریح، یا فرار از کار وتلاش.
در واقع توقّع نابجا، قساوت، لجاجت، بهانه گیرى، ناآگاهى به هدف و بىادبى دست به دست هم مىداد و سبب مىشد که از پیامبر درخواست هاى غیر منطقى داشته باشند، از قبیل: چشمهى آب، باغ، رودخانه، سقوط آسمان، احضار خدا و فرشتگان، خانه طلا، پرواز به آسمان، نامه خصوصى از سوى خدا.
«کما زَعَمت» اشاره به تهدید و وعدهى عذابى است که پیامبرصلى الله علیه وآله در آیه 9 سورهى سبأ داشته است. «أو نُسقِط علیهم کِسَفاً من السماء»
معجزه از شئون ربوبیّت خداوند و سرچشمهى آن اراده و حکمت الهى است و از شرایط معجزه آن است که بىهدف و بیهوده یا محال نباشد. درخواستهاى کفّار از پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله در این آیه بیهوده است. ساقط ساختن آسمان به نابودى همه مىانجامد و کسى نمىماند تا ایمان آورد. احضار خدا و فرشتگان هم محال است، چون جسم نیستند تا احضار شوند و ما آنان را مشاهده کنیم.
پیام ها
1- هر کس به قدر فکرش درخواست دارد، ملاک نبوّت در دید مشرکان باغ و چشمه و مادّیات بود. «لن نؤمن لک حتّى تفجر...»
2- هدف پیامبران، ارشاد مردم به توحید بود، ولى گروهى به فکر باغ و طلا و نقره بودند. «لن نؤمن لک حتّى تفجر لنا...»
3- هر درخواست و توقّعى منطقى نیست. از پیامبران و مبلغان مکتبى، توقّعات نابجا زیاد است. «حتّى تفجر...»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است