- 4468
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 111 سوره یوسف
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره یوسف- آیه 111
لَقَدْ کَانَ فِى قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُوْلِى الْأَلْبَبِ مَا کَانَ حَدِیثاً یُفْتَرَى وَلَکِن تَصْدِیقَ الَّذِى بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ کُلِّ شَىْءٍ وَ هُدىً وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ
ترجمه
به راستى در سرگذشت آنان براى خردمندان عبرتى است. (این) سخنى نیست که به دروغ ساخته شده باشد. بلکه تصدیق کننده آن (کتاب آسمانى) است که پیش از آن آمده و روشنگر هر چیز و (مایه) هدایت و رحمت براى گروهى است که ایمان مى آورند.
«عبرت» و «تعبیر» به معنى عبور است، عبور از صحنه اى به صحنه اى دیگر. «تعبیر خواب» عبور از رؤیا به واقعیات. و «عبرت» یعنى عبور از دیدنى ها و شنیدنى ها به نادیدنى ها و ناشنیدنى ها.
«قصصهم» شاید اشاره به داستان تمام انبیا باشد و شاید مراد، داستان یوسف، یعقوب، برادران، عزیز مصر و حوادث تلخ و شیرینى باشد که در این سوره آمده بود.
پیام ها
1- شرط امتیاز در داستان ها، پندآموزى آنهاست. در ابتداى سوره فرمود: «نحن نقصّ علیک احسن القصص» ودر آخر فرمود: «لقد کان فى قصصهم عبرة»
2- چنانکه حضرت یوسف (ع) على رغم همه کیدها و مشکلات و موانع به عزّت و قدرت رسید، پیامبر اسلام نیز على رغم همه مکرها و... به عزّت و قدرت خواهد رسید. «لقد کان فى قصصهم عبرة»*
3- تنها خردمندان از داستان ها، پند و عبرت مى گیرند. «عبرة لاولى الالباب»
4- عبرت آموزى از قصص قرآن، مخصوص یک زمان نیست. «لاولى الالباب»
5 - داستان هاى قرآن، بیان واقعیّت هاى عینى و عبرت آموز است. (یافتنى است، نه بافتنى.) «ما کان حدیثاً یفترى»
6- گفتار راست و واقعى، تأثیر عمیق دارد. «عبرة... ما کان حدیثاً یفترى»
7- قرآن با کتب آسمانى دیگر همسو است. «تصدیق الّذى...»
8 - قرآن، تمام نیازهاى انسان را مطرح مىکند.«تفصیل کلّ شىءٍ»
9- قرآن، هدایت محض است و آمیخته با هیچ ضلالتى نیست. «هدىً»
10- تنها اهل ایمان از هدایت و رحمت قرآن بهره مى برند. «هدىً و رحمةً لقوم یؤمنون»
11- نکته سنجى و درس گرفتن عقل لازم دارد؛ «عبرة لاولى الالباب» ولى دریافت نور و رحمت الهى، ایمان نیز لازم دارد. «لقوم یؤمنون»
12- داستان یوسف براى جویندگان حقیقت، آیت «آیات للسائلین» براى خردمندان، عبرت «عبرة لاولى الالباب» و براى اهل ایمان، مایه هدایت و رحمت است. «هدىً و رحمةً لقوم یؤمنون»*
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
لَقَدْ کَانَ فِى قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُوْلِى الْأَلْبَبِ مَا کَانَ حَدِیثاً یُفْتَرَى وَلَکِن تَصْدِیقَ الَّذِى بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ کُلِّ شَىْءٍ وَ هُدىً وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ
ترجمه
به راستى در سرگذشت آنان براى خردمندان عبرتى است. (این) سخنى نیست که به دروغ ساخته شده باشد. بلکه تصدیق کننده آن (کتاب آسمانى) است که پیش از آن آمده و روشنگر هر چیز و (مایه) هدایت و رحمت براى گروهى است که ایمان مى آورند.
«عبرت» و «تعبیر» به معنى عبور است، عبور از صحنه اى به صحنه اى دیگر. «تعبیر خواب» عبور از رؤیا به واقعیات. و «عبرت» یعنى عبور از دیدنى ها و شنیدنى ها به نادیدنى ها و ناشنیدنى ها.
«قصصهم» شاید اشاره به داستان تمام انبیا باشد و شاید مراد، داستان یوسف، یعقوب، برادران، عزیز مصر و حوادث تلخ و شیرینى باشد که در این سوره آمده بود.
پیام ها
1- شرط امتیاز در داستان ها، پندآموزى آنهاست. در ابتداى سوره فرمود: «نحن نقصّ علیک احسن القصص» ودر آخر فرمود: «لقد کان فى قصصهم عبرة»
2- چنانکه حضرت یوسف (ع) على رغم همه کیدها و مشکلات و موانع به عزّت و قدرت رسید، پیامبر اسلام نیز على رغم همه مکرها و... به عزّت و قدرت خواهد رسید. «لقد کان فى قصصهم عبرة»*
3- تنها خردمندان از داستان ها، پند و عبرت مى گیرند. «عبرة لاولى الالباب»
4- عبرت آموزى از قصص قرآن، مخصوص یک زمان نیست. «لاولى الالباب»
5 - داستان هاى قرآن، بیان واقعیّت هاى عینى و عبرت آموز است. (یافتنى است، نه بافتنى.) «ما کان حدیثاً یفترى»
6- گفتار راست و واقعى، تأثیر عمیق دارد. «عبرة... ما کان حدیثاً یفترى»
7- قرآن با کتب آسمانى دیگر همسو است. «تصدیق الّذى...»
8 - قرآن، تمام نیازهاى انسان را مطرح مىکند.«تفصیل کلّ شىءٍ»
9- قرآن، هدایت محض است و آمیخته با هیچ ضلالتى نیست. «هدىً»
10- تنها اهل ایمان از هدایت و رحمت قرآن بهره مى برند. «هدىً و رحمةً لقوم یؤمنون»
11- نکته سنجى و درس گرفتن عقل لازم دارد؛ «عبرة لاولى الالباب» ولى دریافت نور و رحمت الهى، ایمان نیز لازم دارد. «لقوم یؤمنون»
12- داستان یوسف براى جویندگان حقیقت، آیت «آیات للسائلین» براى خردمندان، عبرت «عبرة لاولى الالباب» و براى اهل ایمان، مایه هدایت و رحمت است. «هدىً و رحمةً لقوم یؤمنون»*
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است